ابزارهای جادویی موفقیت از زبان دارن هاردی

مقدمه

 من سردبیر مجله موفقیت ، نویسنده چندین کتاب پرفروش از پرفروش ترین کتابهای نیویورک تایمز ز و کارآفرین هستم. اما بگذارید رازی را با شما در میان بگذارم ، من هنوز هم برای اینکه تمرکز خود را روی کارهایی که انجام می دهم حفظ کنم ، تقلا می کنم. هنوز هم زمانی که با درهای بسته مواجه می شوم با ناامیدی می جنگم. درست مانند شما و بسیاری از مردم ، حواس من هم به راحتی می تواند با عواملی که در اطرافم هستند ، پرت شود. به خصوص آن دسته از عواملی که روی نقاط حساس روح من به عنوان یک انسان انگشت می گذارند.

 من هم مانند همه شما در انتهای یک روز طولانی و خسته کننده ، زمانی که با خود خلوت می کنم در  می یابم که تمام آنچه در توان و انتظار داشتم انجام دهم ، انجام نداده‌ام. همین موجب می شود احساس ناخشنودی و استرس کنم.

 همه انسان ها تمایل دارند سازنده باشند ، بهترین کار خود را انجام دهند ، دوست داشتنی تر باشند. احساس کنند که دیگران از آنها تمجید می کنند و خود از کارهایی که انجام داده‌اند ، احساس رضایت کنند و هر روز در این کار شکست می خورند و هر روز بیش از روز پیش احساس سرخوردگی و افسردگی می‌کنند.

 از آنجایی که من مدام این احساسات را تجربه کرده‌ام ، توانستم ابزارهایی را برای مقابله با آنها بیابم. ابزارهایی که به من کمک کرده اند بر این ضعف های انسانی غلبه کنم و اکنون می خواهم آنها را با شما در میان بگذارم.

 اولین ابزار جادویی : فشرده سازی!

این ابزاری است که من در مصاحبه با ده‌ها تن از موفق ترین افراد جهان بدان دست یافته ام. بی تردید شما هم افرادی را می شناسید که انگار قوانین موجود در جهان و چیزهایی که بر ما به راحتی اثر می گذارند بر آن ها بی اثر است و آن چیزی برای آنها رخ می دهد که خودشان انتخاب کرده اند. استیو جابز به این معروف بود که می توانست ایده های عجیب و غریب داشته باشد و چیزهایی را به واقعیت تبدیل کند که از نظر سایر مردم امکان پذیر به نظر نمی رسیدند. چگونه چنین چیزی امکان دارد؟

 به نظر می رسد استیو جابز می توانست زمان را به زانو درآورد ، به عبارت دیگر زمان را فشرده کند. این کار را با فشرده کردن تمرکز روی کاری که می کرد انجام می داد ، فشرده سازی تمرکز و زمان که به نتایجی عجیب و باورنکردنی منتهی می شد.

 تنها راه برای اینکه بتوانید به نتایجی بزرگ ، حیرت آور و موفقیت آمیز دست یابید ، این است که بتوانید زمان بیشتری برای این کار داشته باشید و برای به دست آوردن این زمان ، لازم است تمام توجه خود را متمرکز کنید. تمرکز خود را فشرده کنید تا بتوانید فشار مضاعفی برای انجام کارها در اختیار داشته باشید.

 نکته

 بنابراین ، برای اینکه بتوانید کاری بزرگ را تا به انتها با موفقیت به پایان برسانید ، باید تمرکز ، فشار و قدرت متمرکز داشته باشید.

 تمرکز شرط اول پیروزی است. بگذارید مثالی برایتان بزنم. تصور کنید که دو هواپیما می خواهند از مبدا لس آنجلس به مقصد نیویورک بروند و با هم قرار گذاشتند تا ببینند کدام زودتر به مقصد خواهد رسید. هواپیمای اول مسافران خود را سوار می کند و بی درنگ به سمت مقصد به راه می افتد و تا زمانی که به خاک نیویورک نرسیده است ، متوقف نمی شود.

 اما هواپیمای دوم در هر فرودگاه ، هر شهر در مسیر رسیدن به نیویورک توقف می کند. به نظر شما کدام یک در زمان کوتاه ترین مسیر را طی می کند؟ بی تردید حتی اگر سرعت این دو هواپیما یکی هم باشد ، هواپیمای دوم مدت زمان بیشتری را برای رسیدن به مقصد نیاز خواهد داشت. علاوه بر این ، به راحتی می توان دریافت که هواپیمای دوم با مصرف سوخت بسیار بیشتر و هزینه بسیار بالاتر و در مدت زمان طولانی تری به مقصد می رسد.

 در نتیجه با متمرکز ساختن توجه می توان هزینه و انرژی به مراتب پایین تر دست کم ۱۰ برابر سریع تر به مقصد رسید. این کاری است که قدرت تمرکز انجام می دهد. شما می توانید با ۱۰ درصد توان متمرکز به نتایجی برسید که ۱۰ برابر بیشتر از زمانی است که شما در حالت عادی و با تمرکز معمولی انجام می دهید. این چیزی است که بدان نام موفقیت متمرکز داده ام.

 قانون پارکینسون

 باید بدانید که ضعف انسانی ما در تضاد با تلاش متمرکز قرار دارد. همه ما از ظرفیت رنج می‌بریم که بدان قانون پارکینسون نام داده‌اند. در این قانون هر مقدار زمان که شما برای به اتمام رساندن یک پروژه اختصاص می دهید ، درست همان میزان زمانی است که در طی آن ، این پروژه به اتمام خواهد رسید. این بدان معنا است که اگر شما برای به اتمام رساندن یک کار دو ساعته ، یک هفته زمان اختصاص دهید ، این کار به صورت ناخودآگاه در دستان شما آنقدر پیچیده و زیاد می شود تا شما در رابطه با این وظیفه آنقدر کار داشته باشید که درست در دقایق پایانی یک هفته آن را به پایان ببرید.

 این بدان معنا نیست که شما در تمام این مدت در حال کار کردن روی پروژه تان هستید. اما شما برای این کار آنقدر استرس دارید ، آنقدر کمبود انرژی حس می کنید و آنقدر نیازمند استراحت های گاه و بیگاه خواهید بود که تمام این مدت برای انجام وظیفه تان استفاده می شود.

بیشتر مردم نمی دانند که یک کار را در چه مدتی به انجام می رسانند ، مگر اینکه در حالت اضطرار قرار داشته باشند. مانند آنچه در روزهای پیش از تعطیلات رخ می دهد. یکی از مشکلات مردم برای این که در انتهای روز در مورد میزان سازنده و فعال بودن خود احساس رضایت خاطر داشته باشند ، این است که آنها کارهایی را که می‌خواهند ، انجام نمی‌دهند ، بلکه فقط کارهایی را انجام خواهند داد که ناچارند انجامشان دهند.

زمانی که از ارنست همینگوی پرسیدند چگونه باید یک رمان را به پایان برد؟ پاسخ داد اولین کار این است که یخچال تان را تمیز کنید! منظور این نویسنده بزرگ این بود که لازم است تا زمانی که برای نوشتن رمان روی صندلی می نشینید ، تنها کاری که انجام می‌دهید نوشتن باشد ، نه فکر کردن به کارهایی که مانده است و شما هنوز آنها را انجام نداده‌اید.

از قانون پارکینسون به نفع خود استفاده کنید

برای این که به توانایی تلاش متمرکز دست یابید ، لازم است از قانون پارکینسون به نفع خود استفاده کنید. باید بدانید که توانایی شما چندین برابر خواهد شد اگر خود را به جلو هل دهید. ذات انسان این است که توانایی خود را کمتر از آنچه به‌راستی هست تصور کند. این باور به طور کاملاً ناخودآگاه در ما شکل گرفته است. این باور به ما کمک می‌کند از خودمان احساس رضایت بیشتری داشته باشیم. هر قدر که خود را ضعیف تر بدانید ، کارهای کمتری را انجام خواهید داد و از این بابت ناراحت نخواهید بود ، زیرا باور دارید که توان شما به همین اندازه است و حتی بیش از توان خود کار کرده‌اید.

بنابراین از این باور دست بردارید ، خود را فراتر از آنچه تصور می کنید حد شما است ، جلوتر بکشید تا نتایج بزرگ‌تری به دست آورید و خواهید دید که توانایی ذهنی و جسمی شما به مراتب بیش از آنی است که پیش از این تصور کرده بودید.

در هر سری از مسابقات المپیک ، قهرمانان به رکورد هایی دست می یابند که در چند دهه گذشته فراتر از قدرت انسان به نظر می رسید. اما هر چهار سال و حتی سریع تر از آن ، فرد دیگری پیدا می شود که توانایی شکستن این خط محدودیت را در خود به وجود آورده است.

 چگونه توانایی خود را افزایش دهید؟

فراتر رفتن از حد توانایی تان ممکن است فقط به این شرط باشد که بدانید چگونه باید از این توانایی استفاده کنید. برای اینکه توانایی خود را افزایش دهید ، لازم است برای خود نقطه های پایانی دشوار و حتی تا اندازه‌ای غیرممکن در نظر بگیرید. باید خود را در شرایط اضطرار قرار دهید.

این کار آسان نخواهد بود ، به ویژه اگر پیش از این هرگز حتی در موقعیت‌های اضطراری هم این کار را نکرده باشید. این انتخاب وحشت زده تان خواهد کرد ، استرس زیادی را به شما تحمیل خواهد کرد و ناخودآگاه برای خود بهانه های زیادی خواهید آورد تا از انجام آن فرار کنید.

برای انجام این کار فریب خودتان را نخورید. برای پروژه خود نقطه پایانی در نظر بگیرید که ناخودآگاهتان باور دارد ، تمام کردن این کار در این مدت غیرممکن است ، سپس تمام توجه خود را برای به انجام رساندن این کار در زمان معین به کار گیرید. زمانی که فقط یک بار از این خط محدودیت عبور کنید ، دیگر رکورد را شکسته اید و پس از آن انجام این کار برایتان غیر ممکن نخواهد بود. از این پس شما همه را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد و شگفت زده شان خواهید کرد.

چگونه از روش فشرده سازی برای رسیدن به موفقیت استفاده کنیم؟

فشرده سازی را می توان با چندین روش انجام داد. فشرده سازی در چرخه های ۹۰ روزه ، ماهانه ، هفتگی ، روزانه ، هرچند ساعت و ۹۰ دقیقه! من به شما یاد خواهم داد که چگونه می توانید با استفاده از این روش ها اطرافیان خود را  مبهوت کنید.

چرخه ۹۰ روزه

بیاید از روش چرخه ۹۰ روزه شروع کنیم. من بیشتر موفقیت های زندگی ام را که بسیاری از آنها را بی نظیر دانسته اند بر اساس برقرار کردن این چرخه های نود روزه به دست آورده‌ام. من شعاری برای قهرمان شدن دارم :

۹۰ روز سختی برای یک عمر خوشبختی!

همانطور که پیشتر گفتم ، پروژه های مهم ۹۰ روزه لازم دارید تا بتوانید آن پروژه‌ها را تکمیل و عرضه کنید. در بسیاری از شرکت‌ها و برای بسیاری از افراد این زمان به مراتب طولانی تر است ، نه به دلیل اینکه واقعا این زمان برای انجام کارها کافی نیست ، بلکه به این دلیل که آنها از روش فشرده سازی استفاده نمی کنند و بیشتر بخش این زمان برای کارهایی تلف می شود که می توان آنها را به راحتی حذف کرد.

اما برای اینکه بتوانید پروژه ای را در ۹۰ روز به بهره‌برداری برسانید ، نیازمند این هستید که در تمام این مدت با تمرکز کامل قدم های بزرگ بردارید. اگر شما در کمپین ۹۰ روز سختی برای یک عمر خوشبختی من شرکت کنید ، اولین چیزی که از شما می خواهم این است که با افراد خانواده خود صحبت کنید. باید افراد خانواده و دوستانتان متوجه این حقیقت بشوند که شما به تک تک لحظات این ۹۰ روز نیاز خواهید داشت و باید بدانند که شما برای این مدت نمی توانید جز این کار اندیشه‌ای در سر داشته باشید.

قدم اول

بنابراین ، قدم اول این است که بستری برای خود فراهم کنید تا بتوانید در آن با تمام تمرکز و توانایی ، خود را برای ۹۰ روز در اختیار داشته باشید. از این رو لازم است با اعضای خانواده ، دوستان ، همکاران و مشتریان خود صحبت کنید و آنها را در جریان قرار دهید تا بدانند شما ۹۰ روز در دسترس نخواهد بود.

مثال برای چرخه ۹۰ روزه

زمانی که من قصد دارم یک محصول جدید را در آمریکای شمالی معرفی کنم ، برای این کار یک چرخه ۹۰ روزه را در نظر می گیرم و سپس این ۹۰ روز را به دو بخش ۳۰ روزه تقسیم می کنم. در ۳۰ روز اول من هیچ کاری نمی کنم جز اینکه با تمام توان بهترین پخش کننده ها را برای محصولات پیدا کنم. زیرا این بخش مهمترین کار را در این پروژه انجام می دهد. برای معرفی یک محصول جدید هیچ چیز مهمتر از این نیست که شما افرادی برای پخش محصول خود داشته باشید. به همین خاطر من بخش زیادی از وقت خود را برای انجام مهمترین بخش از کار اختصاص خواهم داد.

بدیهی است که با متمرکز ساختن افکارم بر این بخش خواهیم توانست ، افرادی را استخدام کنم که برای یک سال آینده به بهره وری شرکت من کمک زیادی خواهند کرد. علاوه بر این مجبور نخواهم شد تا سال آینده زمان زیادی را برای تعویض افراد و استخدام افراد جدید اختصاص دهم و از این رو بازدهی شرکت خود را در سال آینده بالاتر برده‌ام و برای خود نیز زمان زیادی را اندوختم که از آن می توانم برای کار و درآمد بیشتر یا رسیدگی به خانواده ام استفاده کنم.

در سی روز بعدی ، تمام زمان و دقت خود را بر این متمرکز می‌کنم که این افراد را بهتر بشناسم. در این زمان می توانم تشخیص دهم که کدام یک از این افراد توانایی لازم را برای ارتقا و رهبری دارند و کدام یک فقط برای انجام کارهای کوچک تر آمادگی خواهند داشت.

در سی روز انتهایی ، متناسب با میزان توانایی و آمادگی این افراد ، آنها را برای رهبری و انجام کارهای مهمی که باید انجام دهند و برای یک سال آینده آموزش خواهم داد. طوری که بتوانند وظایفی را که بر عهده شان قرار داده شده است به خوبی به سرانجام برسانند.

با این روش در یک دوره ۹۰ روزه می توان فروش بالایی را برای یکسال تضمین کرد. این در حالی است که بسیاری از شرکت‌ها برای این کار یک سال را اختصاص می دهند ، آن هم با هزینه‌ای به مراتب بیشتر و با درصد بالایی از اشتباهات و اتلاف وقت بسیار!

بنابراین ، روش فشرده سازی موفقیت ابزار سری هر فرد برای موفقیت های سازمانی و کاری و از بهترین روش ها برای پیشرفت شخصی خواهد بود.

 کار به روز تعیین مهلت

 بسیار جالب است که همه مردم آن کارهایی را که می خواهند و حتی می دانند که برایشان بسیار مفید خواهند بود ، انجام نمی دهند مگر اینکه احساس کنند مجبور هستند آن کارها را انجام دهند. همه شما این مسئله را تجربه کرده اید. در مدرسه اگر برای انجام تکالیف مدرسه مهلتی تعیین می شد ، همه آن را به موقع انجام می دادیم. اما اگر تاریخی برای آن نداشتیم ، انجام آن را به بعد موکول می کردیم و چه بسا که هرگز آن را به اتمام نمی رسانیدیم. در دنیای آدم بزرگ ها هم همین طور است. شما در فهرست کارهای خود به آنهایی بهای بیشتر می دهید و در صدر فهرست کارهایتان قرار می دهید که برای آنها مهلت تعیین کرده‌اید.

 این قانون ذهنی شما است که ناخودآگاه از آن پیروی می کنید. حتی اگر در فهرست کارهای خود یک کار بسیار مهم و ضروری داشته باشید که مهلتی برای آن تعیین نکرده‌اید ، آن را در اولویت بعدی و بالاتر از کاری قرار خواهید داد که اهمیت کمتری دارد ، اما برای انجام آن یک بازه زمانی مشخص و تعیین شده است.

 بنابراین ، تعیین مهلت زودهنگام در برنامه کاریتان موجب خواهد شد شما سریعتر آنها را انجام دهید ، زیرا در شما احساس نیاز و اضطرار برای این کار را به وجود خواهد آورد.

 فشار و استرس دوست ما هستند!

 برخلاف آنچه بیشتر مردم باور دارند ، فشار و استرس دوست شما هستند. این نکته‌ای است که بازنده ها از آن خبر ندارند. بازنده ها تصور می کنند زندگی باید همیشه راحت و بدون هیچ فشار و تلاشی باشد. استرس می تواند عاملی برای رشد و ارتقا باشد و برنده ها از آن استقبال می کنند.

 تحمل فشار شما را با دیگران متفاوت و عملکرد شما را در شرایط ویژه ، خاص و موفقیت آمیز می کند. اما نکته مهم این است که انسان برای این به وجود نیامده است تا با استرس مقابله کند ، بلکه باید بتواند در آن بقا یابد و رشد کند.

 اگر در برابر استرس نایستید ، استرس می تواند سوخت مناسبی را برای فعالیت هایی که نیازمند آنها هستید تا زندگی بهتری را برای خود فراهم آورید به شما بدهد. کارهایی که اگر استرس وجود نداشته باشد امکان دارد هرگز انجامشان ندهید.

 حقیقت این است که برنده ها ، آنهایی که طعم دست یافتن به خواسته هایشان را چشیده اند ، چالش و استرس را دوست دارند و اگر غیر از این باشد به موفقیت دست نخواهند یافت.

 بنابراین ، از استرس و فشار هراسی نداشته باشید ، بلکه از آنها استفاده کنید تا به هدف های بزرگتر برسید وزن حداکثر توانایی خود بهره برداری کنید.

 چگونه برای خود زمان خلق کنید!

 بله ، شما واقعاً می توانید برای خود زمان خلق کنید!

 ریچارد برانسون توانسته است بیش از ۳۰۰ شرکت را به بهره برداری برساند ، در حالی که از زندگی خود بسیار بیشتر از افرادی که کار کمتری انجام می دهند ، لذت می برد و استرس بسیار کمتری را تجربه می کند.

” من خیلی گرفتارم” ، ” من اصلاً وقتی برای این کارها ندارم” یا ” به نظر می‌رسد که هر قدر در طول روز بدوم باز هم نمی توانم تمام کارهایم را انجام دهم”. آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که این قبیل جملات ورد زبانشان است؟

 حتی کسانی که مدام از کمبود وقت شکایت می کنند نیز خوب می دانند که این حرف صحت ندارد. زمان یکی از معدود چیزهایی است که همه انسانها از آن به یک اندازه در اختیار دارند. استیو جابز ، زاکربرگ ، وارن بافت … و تمام کسانی که موفقیت های بزرگی به دست آورده‌اند ، درست مانند شما ۲۴ ساعت دارند بیشتر! 

 افراد موفق آموختن چگونه برای خود زمان خلق کنند!

 از همین ابتدا لازم است خیلی رک به شما بگویم که باید از بهانه احمقانه سرم خیلی شلوغ است ، دست بردارید. گفتن اینکه وقت ندارم به نوعی تنبلی است! این جمله محصول تنبلی و فقدان مدیریت بر خویشتن است. این افراد کسانی هستند که در طول روز خود را با چند وظیفه محدود مشغول می کنند که بیشتر در حیطه دایره امن آنها قرار دارد. انجام کارهایی که برایشان خوشایند است یا مجبور به انجام آن هستند و خود را برای انجام کاری بیش از آن به زحمت نمی اندازند.

 چه کارهایی در طول روز باید انجام دهید؟

 افراد موفق جنس کارهایی را که باید در طی روز انجام دهند می شناسند. برای اینکه بدانید در طی روز چه کارهایی را باید انجام دهید ، لازم است ابتدا بدانید که در روز بیشتر چه کارهایی را انجام می دهید.

 عادت ها

 اولین دسته از کارهای روزمره کارهایی هستند که بر حسب عادت انجام می دهیم. به عنوان یک انسان در طول روز بدون اینکه حتی فکر کنیم ، کارهایی خواهیم کرد که یا به انجامشان عادت کرده باشیم یا می‌دانیم باید انجام شوند. کارهایی که بر حسب عادت انجام می دهیم به مرور زمان شکل گرفته اند ، این کارها ممکن است دلیلی موجه برای شما داشته باشند. به طور مثال ، شما عادت کرده اید هر روز برای پیاده روی از خانه بیرون بروید. به احتمال زیاد شما هر روز در هنگامی که از خانه بیرون می روید به خود یادآوری نمی‌کنید که پیاده روی چه فواید فیزیکی و روانی برای شما دارد ، فقط هر روز پیاده روی می کنید.

 بسیاری از عادات ما دلیلی موجه به اندازه پیاده روی ندارند. به طور مثال ، برخی عادت دارند که هر روز صبح اخبار روز را در روزنامه ها بخوانند یا از طریق تلویزیون به تماشای آنها بنشینند. بی تردید در نظرم اولین عادت خوبی به نظر می‌رسد ، اما خواندن تمام اخبار در چند روزنامه یا شنیدن آن از شبکه خبری با تفصیلات ، فقط زمان زیادی را از شما طلب خواهد کرد. باور کنید رئیس جمهوری هیچ کشوری نیست که به این اندازه به اخبار توجه نشان دهد.

بسیاری از ساعات ما در روز به انجام کارهایی تلف می‌شود که به آنها عادت کرده ایم. غرق شدن در سوشیال مدیا برای چندین ساعت ، گفتگوهای تلفنی بی اندازه ، تماشای تمام برنامه های تلویزیونی و … خیلی از کارهایی هستند که می‌توانند زمان زیادی از اوقات ما را در روز بگیرند.

 بنابراین برای اینکه بدانید عادت تان به شما کمک می کنند یا فقط وقتتان را هدر می دهند هنگامی که می خواهید برای خود برنامه روزانه بریزید این سوال را از خود بپرسید : اگر امروز این کار را انجام ندهم چه خواهد شد؟ و فقط در صورتی این کار را در برنامه روزانه خود بگنجانید که کاری مهمتر از آن نداشته باشید.

 احساس خوب

 دومین گروه از کارهای روزمره ما کارهایی هستند که انجامشان به ما احساس خوب می دهند. کارهایی که وظیفه ما نیست اما آنها را انجام می دهیم ، زیرا در انتظار آنیم‌ که محبت و قدردانی دریافت کنیم. کارهایی که از طریق آنها توجه دریافت می‌کنیم و حس می کنیم که مهم هستیم. زمانی که دوستانمان به ما تلفن می کنند و ساعت‌ها با ما درد دل می کنند و از چیز هایی با ما حرف می زنند که هیچ ربطی به ما ندارد و حتی توان اینکه کمکی به آنها بکنیم هم نداریم. اما در ما این احساس را ایجاد می‌کنند که از همه مهمتر هستیم.

 تحقیقات نشان می دهند که این قبیل کارها موجب ترشح دوپامین در بدن ما می شوند. ترشح این هورمون به ما نشاط فوری می دهد ، اما در پایان شب فردی بسیار خسته هستیم که کارهای زیادی را در طی روز انجام نداده ایم.

جذابیت پرمشغله بودن

پر مشغله بودن به طرز عجیبی جذاب است و می‌تواند ما را چنان درگیر خود کند که در تمام روز مانند همستری که درون چرخ می دود کار کنیم بدون این که به راستی در زندگی ، فرد موفق و سازنده ای باشیم. هر وقت سریعتر بدوید فقط خسته نخواهید شد به هیچ نتیجه‌ای بیشتری دست نمی یابید.

بنابراین ، اکنون زمان آن فرا رسیده است که از دویدن درون چرخ دست بردارید و با راحتی خیال و یک استراتژی مناسب ، روشی را در پی گیرید که زمان شما را ارزشمند و پر از بهره و فایده می کند.

 ترفند پافشاری

 این ترفند می‌تواند به راحتی تمام زندگی شما را زیر و رو کند ، هم زندگی شما را و هم زندگی شخصی تان را در خانه و در کنار عزیزانتان! این روش می‌تواند روش تربیت فرزندان تان را دگرگون کند.

 مهم نیست چقدر کاری را که می کنید دوست دارید ، مهم نیست در این کار تا چه مرحله‌ای بالا رفته اید ، برای اینکه بتوانید خود را از حد معمول بالاتر بکشید و درآمد بیشتر کسب کنید لازم است از برخی چیزها بگذرید. کارهایی که در نظر اول انجام دادن یا ندادنشان برای پیشرفت شما چندان مهم به نظر نمی‌رسند. باید بتوانید ساعتی بیش از دیگران در محل کارتان بمانید و کار کنید ، باید بتوانید از دیدن فوتبال در تعطیلات آخر هفته خود صرف نظر کنید و باید بتوانید به جای تماشای تلویزیون ، ویدئوی آموزشی ببینید.

 همانطور که پیش از این نیز گفته‌ام ، برنده ها و بازنده ها تفاوتی با هم ندارند ، هر دو از سخت کار کردن متنفرند. تنها تفاوت ، آن است که برنده ها چیزی را که از آن تنفر دارند به هر حال انجام می دهند ، اما بازنده ها از آنچه تنفر دارند فرار می کنند. برنده ها خود را مجبور می کنند به سود موفقیت های بزرگی که در آینده به دست می آورند از منافع ناچیز آنی خود بگذرند.

 افراد موفق هم مانند شما خوابشان می گیرد ، اما ساعتی بیش از شما خواب‌آلودگی را تحمل می کنند. افراد موفق هم خسته می شوند ، اما بیش از شما خستگی را تحمل می کنند تا چند تلفن کاری بیش از شما بزنند ، چند صفحه بیشتر بخوانند و بیاموزند. بیشتر تمرین و بیشتر پافشاری کنند ، زیرا آموخته‌اند همین پافشاری های کوچک ، کارهایی که در زمان خود شاید ضروری به نظر نرسند و حتی انجام آنها به نوعی اضافه کاری بی مورد و بی منطق دیده شود که به راحتی می توان از آن گذشت و تفریح و استراحت کرد.

 همین پافشاری ها هستند که تعیین می کنند چه کسی قدم های بیشتری بر خواهد داشت و در آینده چه کسی برنده خواهد بود. مالکولم گلدول در کتاب خود “مقدم ها” می گوید : ” این کافی نیست که سخت کار کنید یا حتی سخت‌تر از دیگران کار کنید ، لازم است بیش از آنچه تصور می کنید توان دارید ، کار کنید”.

 مشکل کجاست؟

 مشکل اینجا است که پافشاری خسته کننده است ، دشوار است و حتی کسالت بار است. اما پافشاری فقط هنگامی کسالت بار به نظر می‌رسد که دارید زندگی عادی می کنید. همه مانند شما هستند ، حتی کمتر از شما کار می‌کنند و همه چیز عادی به نظر می رسد. اما حقیقت این است که شما هر روز ، هر هفته ، هر ماه و هر سال دارید اندکی از مسیری که باید رو به اهداف خود طی کنید منحرف می شوید و چون هنوز در نقطه شکست قرار نگرفته اید ، پافشاری کسالت بار و رفتن برای استراحت و تفریح منطقی به نظر می‌رسد.

 حال آنکه اگر بتوانید زمان را فشرده کنید و نقطه الان را به ده ، ۲۰ یا ۳۰ سال دیگر نزدیک کنید ، زمانی که از اهداف خود بسیار دور شده‌اید یا حتی در معرض ورشکستگی ، بیماری یا طلاق قرار دارید ، دیگر پافشاری کسالت بار نیست. اگر اینگونه به قضایا نگاه کنید این کار اقدامی ضروری است که باید همان لحظه صورت دهید و سرباز زدن از آن دیوانگی محض خواهد بود.

 خطایی که همه مرتکب می شوند

 دور شدن از اهداف بلند مدت خطای تمام انسان ها است و همه به تدریج از مسیر خود منحرف می شوند. منحرف شدن از مسیر بسیار بطئی و تدریجی است. طوری که فقط چند سال بعد ، زمانی که جبران گذشته بسیار دشوار و گاه غیر ممکن خواهد بود ، متوجه آن خواهید شد و این موضوع اولین عامل نرسیدن انسانها به آرزوهایشان است. اگر نگاهی به دور و بر خود نگاهی بیندازید خواهید دید که تقریباً همه مردم برای رسیدن به آرزوهایشان اشتیاق دارند. همه در ابتدا کاری را شروع می کنند ، اما فقط عده انگشت شماری هستند که به آنچه می خواهند دست می یابند ، زیرا فقط این عده می دانند که هر روز باید مسیر خود را به سوی اهدافشان کنترل کنند و در مسیر درست قرار گیرند.

بسیاری از افراد هستند که تقریباً هر سال یک کار جدید شروع می‌کنند ، شرکتی جدید تاسیس می‌کنند ، با افراد جدید شریک می شوند ، در یک باشگاه ورزشی معروف ثبت نام می کنند ، یک رژیم لاغری بسیار خوب را شروع می کنند و برای چند روزی غذاهای سالم می خورند. اما … بله ، خیلی زود همه چیز دوباره به حالت سابق بر می گردد.

 راه حل

 برای اینکه از این مشکل رهایی یابید ، باید بتوانید بر این تمایل انسانی غلبه کنید و باید بتوانید از زندگی عادی ، آن چیزی که همه به آن عادت کرده‌اند دست بردارید و خاص باشید!

 برای این که بتوانید بیشتر فعالیت کنید لازم است انرژی بیشتری داشته باشید. بدون تردید این که مانند باقی مردم زندگی نکنید ، دشوار خواهد بود. شما فقط برای مدت کوتاهی می توانید هر روز سخت تر از دیگران کار کنید. اما طولی نمی کشد که ذات انسانی تان شما را به سوی کارهای دیگر می کشد که لذت آنی بیشتری به شما می بخشند.

 پس راه حل چیست؟ استفاده از دارویی که انرژی بیشتری به شما می بخشد. نترسید ، لازم نیست به سراغ داروهای شیمیایی بروید ، دارویی که شما نیاز دارید درون بدن خود شما است : دوپامین!

 تاثیر دوپامین

 این هورمون موثرترین ماده برای ایجاد حس لذت و خوشی است. ماده ای که شما می‌توانید آن را در بدن خود به جریان بیندازید و با کمک آن به بزرگترین و مهمترین دستاورد هایتان آن هم بدون احساس درد و سختی ، بلکه با تجربه لذت و خوشی دست یابید. طبیعت میزان بی نهایتی دوپامین را در اختیار شما قرار داده است تا از آن به سود خود بهره ببرید. اما چگونه باید در این بطری دارو را باز و از آن استفاده کرد؟ با کمک بازی!

 از بازی کمک بگیرید

 هیچ چیز در این دنیا به اندازه بازی توجه انسان را به خود جلب کند و او را مسحور و شیفته خود سازد. بازی تمام چیزهایی که می توانند ترشح دوپامین را در بدن افزایش دهند در خود دارد : رقابت ، پاداش ، انگیزه ، پیشرفت ، کشف ، بازسازی و … چیزهایی که به راحتی ترشح دوپامین را در خود افزایش می دهند.

 همه ما از ترشح دوپامین لذت می بریم به همین دلیل هم هست که معتاد بازی های الکترونیکی می‌شویم. به همین دلیل است که بچه ها و خود شما در گذشته و شاید در حال حاضر ، ساعات زیادی را مشغول بازی می شوید ، بدون اینکه حتی متوجه گذشت زمان شوید. به همین دلیل نیز هست که بازی های ورزشی تا این اندازه طرفدار دارند.

 بازی یک محرک عالی هم برای احساسات و هم شرایط روانی شما است. همه مردم عاشق بازی کردن هستند و شما می توانید از همین مسئله برای بالا بردن میزان سازندگی خود استفاده کنید. بنابراین ، شما می توانید با بازی سازی فعالیتهای هر روز خود را به صورتی هیجان انگیز درآورید. می توانید کارهای خسته کننده روزمره خود را به یک بازی بدل کنید و از آنها لذت ببرید و برای انجام کارهای بیشتر و متفاوت تر نیز انگیزه بیشتری داشته باشید.

 ترفند بازی سازی

 بازی سازی ترفندی است که می‌تواند میزان کارآیی شما را به میزان زیادی افزایش دهد و شما را از حد افراد معمولی بالاتر بکشد ، بالاتر از کسانی که در بازی نیستند.

 فرمول بازی سازی

 برای بازی سازی یک فرمول در اختیار شما قرار می دهم :

 قدم اول : سه هدف انتخاب کنید

 مهمترین اهداف خود را انتخاب کنید. همانطور که پیش از این هم گفتم ، انتخاب دهها هدف به معنای آن است که به هیچ کدام از آنها نخواهید رسید. برای اینکه بتوانید مهمترین هدف های خود را انتخاب کنید ، فهرست اهداف خود را یادداشت کنید و از خود بپرسید که اگر بتوانم فقط به سه هدف از این اهداف برسم ، کدام یک از آنها خواهند بود؟ سپس از خود بپرسید چرا؟ پاسخ این چرا بسیار مهم است ، برای این سه هدف لازم است چراهای خوب و قدرتمند داشته باشید.

 قدم دوم : برای رسیدن به هر هدف خود دو رفتار اصلی انتخاب کنید

همه ما دست کم دو رفتار یا عادت مهم را می شناسیم که می‌تواند ما را در دست یافتن به اهداف اصلی زندگی مان یاری کند و تغییر زیادی را در زندگی مان به وجود آورد. برای رسیدن به تناسب اندام ، رابطه عاطفی بهتر ، درآمد بیشتر یا هر بخشی از زندگیتان که برای تغییر آن می کوشید دو رفتار یا عادت بسیار اساسی پیدا خواهید کرد. بنابراین دو رفتار اساسی تغییر دهنده برای رسیدن به اهداف خود بیابید که هر روز باید آنها را انجام دهید.

 خوب ، شاید بگویید دستتان درد نکند ، من خود پیش از این هم اینها را می دانستم. بله ، حقیقت این است که شما می دانید چه رفتار هایی هست که باید هر روز آنها را انجام دهید ، اما مشکل اینجا است که این رفتار ها خسته کننده و تکراری هستند. همان چیزی که خیلی زود از انجام آن خسته می شوید و رها می کنید. به همین دلیل است افرادی که اضافه وزن خود را کاهش می دهند ، خیلی زود دوباره به اضافه وزن قبل یا حتی بیش از آن بر می گردند. دعواهای خانوادگی پس از یکی دو روز از سر گرفته می شوند و سخت کوشی جای خود را به نشستن در برابر تلویزیون می دهد. به همین دلیل است که شما باید حتماً قدم آخر را نیز بردارید.

 قدم سوم : رهگیری عادات و رفتارهایی که انتخاب کرده‌اید

 تفاوتی که این بار با دفعات گذشته خواهد داشت ، این است که شما برای آنچه به دست خواهید آورد یک بازی خواهید ساخت.

 همانگونه که گفتیم ، ما انسانها عاشق بازی کردن هستیم ، زیرا بازی می‌تواند میزان زیادی دوپامین ، هورمون سلامتی و شادی را به درون جریان خون و بدن ما جاری سازد. پس رهگیری عادات و رفتارهای مورد نیاز خود را به صورت یک بازی درآورید.

اجازه بدهید برای اینکه این روش را به صورت روشن تری بیان کنم ، از یک مثال ساده استفاده کنم. راستش من خیلی اهل استفاده از اپ های گوناگونی که برای این کار وجود دارد. زیرا زمانی بسیار بیشتر از آنچه بخواهید برای بهره‌وری خود صرف کنید ، به آموختن این اپ ها خواهد گذشت و از این رو من روش ساده تری را انتخاب کرده‌ام. روشی که به طور فیزیکی همیشه در برابر چشمان شما قرار خواهد داشت.

مواردی که باید برای بازی سازی رعایت کنید

برای بازی سازی کارهای روزانه خود باید چند چیز را مد نظر قرار دهید:

 ۱ – هدف

هم که زندگی شما پر مشغله و شلوغ باشد در طول روز می توانید ۳۰ ثانیه به این کار اختصاص دهید. ۳۰ ثانیه ای که می تواند برای شما بسیار ارزشمند باشد. در این ۳۰ ثانیه هدف آن روز خود را مشخص کنید. هر بازی یک هدف اصلی دارد. به طور مثال در بازی “انگری بردز” یا “پرنده های عصبانی” هدف این است که خوک ها را نابود کنید. برای هر مرحله از بازی لازم است تعداد مشخصی از خوک ها را نابود کنید تا بتوانید به مرحله بعدی دست یابید. این همان کاری است که شما باید در بازی سازندگی خود نیز در نظر بگیرید.

۲ – راه

هر بازی راه و روش خودش را دارد. در انگری بردز این راه اصابت به موانع و خوک ها برای نابودی آنها است. در بازی زندگی شما نیز از عادات و رفتارهای است که هر روز باید انجام دهید. به طور مثال ، تلفن هایی که باید به مشتریان خود بزنید تا آنها را برای خرید راضی کنید ، تعداد قدم هایی که در طی روز باید بردارید تا به تناسب اندام برسید. تعداد ساعاتی که باید کار کنید تا به شما اضافه کار یا پاداش داده شود و یا هر راه دیگری! بنابراین اهمیت دارد که بدانید آن روز به چه روشی باید مرحله بازی را پشت سر بگذارید.

۳ – رهگیری

هر بازی به یک نقشه ، یک صفحه و یک اپ برای رهگیری نیاز دارد. این چیزی است که شما باید تهیه کنید ، یک صفحه که به شما نشان دهد هر روز به چه میزان از هدف خود دست یافته اید و می‌توانید به مرحله بعد بروید یا خیر!

من برای این کار روش‌های متعددی دارم. یکی از ساده‌ترین آنها نوشتن یک جدول است که می توان آن را روی در یخچال یا آینه دستشویی چسباند یا آن را تایپ کرد و روی صفحه اصلی لپ تاپ خود قرارداد. در این صفحه میتوانید تعداد ساعات کاری ، تعداد صفحاتی که باید بنویسید ، تعداد تلفن هایی که باید بزنید یا هر رفتاری را بنویسید که باید در طول روز آن را انجام دهید.

سپس برای هر یک یا هر دسته از این رفتارها امتیاز بگذارید. هر روز باید به مقدار مشخصی از امتیاز دست یابید تا بتوانید به مرحله بعدی برسید. بدیهی است که با پیشرفت بازی بر پیچیدگی و میزان چالش آن افزوده خواهد شد.

یکی از ساده ترین و عملی ترین ابزارهایی که می توانید در این بازی از آن بهره بگیرید ، یک تقویم دیواری است. تقویم را در جایی قرار دهید که بتوانید هر روز آن را ببینید. استفاده از اپی که درون گوشی شما است و فقط در صورتی می توانید آن را ببینید که به سراغش بروید ، به این اندازه موثر نخواهد بود و می تواند به راحتی فراموش شود. اما شما هرگز نمی توانید تقویم بزرگی که بر دیوار اتاقتان آویزان است را نادیده بگیرید.

هر روز هفته میزان امتیازاتی را یادداشت کنید که بابت تمرین های ورزشی میرگل پس انداز پول و ساعات اضافه کار آن روز به شما تعلق می گیرد. در پایان هفته من از اینکه یک ضربدر بزرگ روی هدف آن هفته بکشم که به من نشان می دهد به امتیاز مورد نظرم رسیده‌ام ، لذت زیادی می برم.

هنگامی که به بازی عادت کنید ، هر روزتان یک رقابت مهم خواهد بود. هر روز بابت هر مقدار ناچیزی که پس انداز کرده اید ، هر چند کالری که از غذایتان کم کرده‌اید و هر رفتاری که برای پیشرفت خود بروز داده اید ، لذت زیادی خواهید برد. در این بازی انجام ندادن کارها به معنای استرس است. استرسی که برای موفقیت به آن نیاز دارید. استرسی که اغلب به دلیل اینکه نتایج مورد نظرتان برای موفقیت بسیار دور به نظر می رسند ، شما را درگیر خود نمی کنند و به همین دلیل هم هست که شما از دنبال کردن اهداف خود دور می شوید. از سوی دیگر ، انجام کارها به معنای پیروزی است. یک پیروزی آنی که برایتان ترشح دوپامین و لذت را به همراه خواهد داشت.

 ۴ – پاداش

 قرار دادن پاداش برای اوقاتی که به امتیاز مورد نظر خود رسیده اید ، اهمیت زیادی دارد. به خاطر داشته باشید که اندازه پاداشی که برای خود تعیین می کنید باید متناسب با اندازه وظیفه ای باشد که به سرانجام رسانده اید. من برای به سرانجام رساندن وظایف گوناگون برای خودم پاداش های بزرگ و کوچکی در نظر می گیرم که می تواند از یک بستنی تا یک ساعت جدید متفاوت باشد.

۵ – دوباره شروع کنید

هدف ما ایجاد درد و ناراحتی نیست. ما نمی خواهیم از این روش به شکلی استفاده کنیم که بر میزان استرس روزانه ما به مقدار زیادی اضافه کند ، بنابراین زمانی که نتوانستید به هدفی که برای خود مقرر کرده اید دست یابید ، از نو شروع کنید.

در هر بازی که انجام می‌دهید امکان شکست وجود دارد. در بسیاری از بازی های آنلاین لازم است یک بازی را بارها و بارها انجام دهید تا به مهارت لازم برای کسب امتیاز نایل شوید. در بازی زندگی تان هم همینطور است. گاه لازم است بارها و بارها یک بازی را انجام دهید تا به نتیجه مورد نظر و دلخواه برسید. از خود انتظار نداشته باشید در هر بازی بی درنگ برنده شوید ، به هر حال در هر دور از بازی مهارت و تجربه بیشتری کسب می کنید و در نهایت موفق خواهید بود.

۶ – راحت نگیرید

هدف بازی را فراموش نکنید و از ترس اینکه مایوس شوید ، بازی ها را ساده و راحت انتخاب نکنید. هدف این است که ترشح دوپامین را در بدنتان افزایش دهید و به لذتی دست یابید که شما را برای باقی راه آماده و زندگی را برایتان لذت بخش می کند. اگر بازی ، رقابتی در خود نداشته باشد ، شما به چنین هدفی دست نخواهید یافت.

حس رقابت یک محرک بسیار قوی برای پیشروی است ، سوختی که به ما انگیزه لازم برای پیروزی را می دهد. همه انسان ها رقابت را دوست دارند ، این حس در  DNA ما نهفته است ، زیرا نیاکان ما کسانی بوده اند که در رقابت برای بقا در برابر سایر گونه ها پیروز بودند و در این جهان باقی ماندند.

 دسته بندی وظایف

 یکی از ترفندهای طلایی که به شما کمک می کند تا بتوانید از پس تمام وظایف خود برآید ، دسته بندی این وظایف است. اغلب به نظر می‌رسد دسته بندی کارها به نوعی اتلاف وقت است. اما با اینکه لازم است زمانی را برای این کار اختصاص دهید ، در ادامه روز می توانید باقی کارها را سریعتر به سرانجام برسانید.

 به طور مثال ، اگر لازم است من تعداد زیادی مقاله بخوانم ، با دسته بندی مقالات مشابه بسیار سریع تر این کار را انجام خواهم داد. در نوشتن یک کتاب یا یک پروژه جدید هم همین کار را انجام می دهم. اگر یک روز قرار ملاقاتی بیرون از دفتر کارم داشته باشم ، تمام قرار ملاقات هایی را که لازم است در بیرون از دفتر انجام شوند در همان روز برنامه‌ریزی می‌کنم.

 دسته بندی زمانی

 یکی دیگر از روش هایی که با کمک آن می توانید کارهای خود را سریعتر و به موقع انجام دهید ، دسته بندی زمانی است. شما در طی روز چند نوع وظیفه مشخص دارید که باید زمان خود را برحسب آنها دسته بندی کنید. به طور مثال ، برای خواندن ایمیل ها و قرار دادن پست هایتان در پلتفرم های مختلف سوشیال مدیا ساعتی مشخص را در نظر بگیرید. در این ساعت هیچ کاری جز این کار انجام ندهید و تا آنرا به پایان نبرده اید ، دست از آن بر ندارید.

 به همین شکل تمام کارهای مرتبط با هم را در یک گروه قرار دهید و برای هر دسته ساعتی را مشخص کنید. بهتر است اگر هر روز این تمرین را انجام می دهید ، برای هر کار یک ساعت معین در روز را تعیین کنید ، زیرا در چنین حالتی شرایط روانی و فیزیکی شما برای این کار بسیار آماده تر خواهد بود و راحت تر و سریعتر می توانید کارهای خود را انجام دهید.

 من حتی برای فکر کردن هم زمان مشخصی را تعیین می کنم. این کار موجب خواهد شد شما بر موضوعی که می خواهید به آن فکر کنید ، تمرکز بیشتری داشته باشید و از سوی دیگر در تمام روز به این موضوع فکر نکنید تا در انتهای روز با ذهنی خسته و فرسوده به خانه بروید و حوصله هیچ کار دیگری را نداشته باشید.

 افرادی که با آنها دوستی می کنید

 یکی از دوستان خوب من ، یک اسطوره در عرصه علم و خودسازی برای پیشرفت ، چارلی ترمندس جونز ، می‌گوید : ” اگر می خواهی بدانی که زندگی کسی در ۵ سال آینده چگونه خواهد بود ، باید ببینی که با چه کسانی دوستی می کند و چه کتابهایی می خواند”.

 خواندن کتاب می تواند به شما کمک کند در مسیر پیشرفت و ارتقای شخصی خودتان بی وقفه قدم بردارید. اما مهمتر از آن افرادی هستند که شما با آنها رفت و آمد می کنید و ساعات خود را می گذرانید. کسانی که با آنها رفت و آمد می کنید ، شما را برای مسیری که در ادامه زندگی در پی خواهید گرفت مجبور نمی کنند ، اما به آرامی شما را در این مسیر به جلو هل می دهند.

 شما حتی متوجه این نکته هم نمی شوید که این افراد تا چه اندازه می توانند شما را در مسیر تان به جلو هدایت کنند یا برعکس ، شما را از آنچه می خواهید بدان برسی دور نمایند. مربی من جیم ران معتقد است با انتخاب پنج فرد که بیشترین زمان را با آنها می گذرانید ، می توانید در طول یک سال به میزان زیادی به درآمد خود بیافزایید.

 بهانه

 خوب ، ممکن است بگویید که من دوست دارم با برخی از افراد رفت و آمد کنم ، اما اجازه نمی دهم رفتار آنها روی من تاثیر بگذارد. من به شما پاسخ خواهم داد که هرچه در پیرامون شما قرار دارد بر شما تاثیر خواهد داشت و این تأثیر بر اساس آگاهی و انتخاب نیست ، بلکه کاملاً به صورت ناخودآگاه صورت خواهد گرفت. این حقیقتی است که همه ما آن را تجربه کرده ایم.

 با هر که همنشینی کنید رفتار ، عادات ، انتظارات ، باورها ، نحوه تفکر و نقطه نظرهای آنان را به خود خواهید گرفت و تمام بخش های زندگی شما را تحت تاثیر قرار خواهند داد.

 هر قدر که فرد خود محور و خود رایی باشید تاثیر همنشینی افراد روی شما حتمی خواهد بود و این حقیقتی است که حتی یافته‌های علمی نیز آن را به اثبات رسانده‌اند. دکتر روانشناس ، دیوید مک کلند از دانشگاه هاروارد ، می‌گوید : ” گروهی از افراد که با آنها بیشترین تعاملات را دارید تا ۹۵ درصد تعیین می‌کنند که شما یک فرد موفق باشید یا بازنده!” بر اساس مطالعات او افرادی که شما بیشترین ساعات روز را با آنها می گذرانید مهمترین عامل برای سوق دادن شما به سوی پیروزی یا شکست هستند.

 دسته بندی جیم ران از افراد

 جیم ران به من آموخت افرادی را که به آنها ارتباط دارم بررسی نموده و آنها را به سه گروه تقسیم کنم :

 دسته اول

 دسته اول کسانی هستند که باید آنها را کنار بگذارم. برخی افراد را باید به طور کامل از زندگی و دایره دوستان خود حذف کنید. بله ، می‌دانم که این کار دشوار است ، اما سودی که از این کار به دست آید آورد آنقدر زیاد است که ارزشش را دارد. لازم است به خاطر داشته باشید که شما در طی یک روز ، زمان و انرژی روحی و روانی محدودی دارید که باید به دقت از آنها مراقبت کنید.

 دسته دوم

 دسته دوم کسانی هستند که باید رفت و آمد با آنها را محدود کنم. بسیاری هستند که می توان با آنها سه چهار ساعتی سپری کرد ، اما سه چهار روز اصلا! برخی هستند که میتوان با آنها سه چهار دقیقه معاشرت کرد اما سه چهار ساعت خیر!

 ناچاری برای بسیاری از افرادی که با آنها در تماس هستید در میزان ساعاتی که با آنها می گذرانید و نحوه معاشرت و گفتگو های تان مرزهایی قائل شوید. می دانم که این کار بسیار دشوار است به ویژه در مورد اعضای خانواده‌تان که با آنها احساس نزدیکی می کنید. اما رشد و پیشرفت شما برای اطرافیانتان مفید خواهد بود. لازم است خود را در جریان های مثبت غوطه ور سازید تا همپای آنها رشد کنید.

 زمانی که رشد کردید همه چیز در پیرامون شما با شما صعود خواهد کرد و می توانید به این شکل به افراد خانواده تان هم کمک زیادی کنید تا تغییرات مثبتی را در خود شکل دهند. ابتدا این تغییر رویه ، بسیار دشوار است ، اما به تدریج همه به آن عادت خواهند کرد.

 دسته سوم

 دسته سوم افرادی هستند که باید رابطه با آنها را گسترش دهید. این کار هم لذت بخش است و هم تا اندازه چالش‌برانگیز! باید افرادی را پیدا کنید که بهتر از شما باشند ، کسانی که در زندگی خود کارهایی کرده باشند که می تواند برای شما آموزنده و انگیزه بخش باشد و افرادی که در هر بخشی از زندگیتان که مایلید رشد کنید ، به دستاوردهای مهم و خوبی رسیده اند و بیشترین زمان خود را با آنها بگذرانید.

 برای پیدا کردن این افراد به جاهایی بروید که این افراد بیشتر زمان خود را در آنجا می گذرانند. به انجمن ها ، باشگاه های ورزشی یا هر جایی که گمان می کنید این افراد را در آنجا خواهید یافت.

منبع :

کتاب استثنا باشید!

نویسنده : دارن هاردی

مترجم : فریبا جعفری نمینی

گردآوری :

حسین شکرگزار

غیاث الدین مشایی