فرمول عادات موفق
عادات شما، آیندهتان را معین میکنند
هنگامی که پیش از انجامدادن کاری دربارهاش میاندیشی، دشوار به نظر میرسد، و وقتی آن را انجام میدهی، بسیار آسان است.
رابرت ام. پیرسیگ
زندگی یک اتفاق نیست
نکته مهم در این جا این است: زندگی یک اتفاق نیست. تمامش بستگی به تصمیمگیریهای شما و نحوه پاسختان به هر موقعیت دارد. اگر شما پیوسته به گرفتن تصمیمهای بد عادت دارید، اغلب مصیبت برایتان اتفاق میافتد. در نهایت، انتخابها و تصمیمهای هرروزه شما تعیین میکند که آیا شما زندگی را با کولباری پر به پایان میبرید، و یا در کمبود زندگی خواهید کرد. بههرحال، زندگی هرگز به طور کامل در را به روی فرصت نمیبندد.
همانطور که در صفحات بعد خواهید دید، انتخابهای منسجم، عادات شما را بنیان میگذارند و عادات شما در آشکار شدن آیندهتان نقشی عظیم بازی میکنند. این عادات، شامل عاداتی میشوند که شما هر روز در دنیای تجارت از خود نشان میدهید، همینطور هم رفتارهای گوناگونی که در زندگی شخصیتان پیش میگیرید. شما در سراسر این مقاله، تدابیری را خواهید یافت که میتواند در هر دو مکان – خانه و محل کار – مؤثر باشد. کار شما این است که تمامشان را مرور کنید و آنهایی را که به شما بیشترین پاسخها را میدهند، جامه عمل بپوشانید. در ضمن، نحوه عمل همه این تدابیر برای زنان و مردان یکسان است. آنها به جنسیت خاصی تعلق ندارند. اگر متوجه شده باشید، یکی از هیجانانگیزترین پیشرفتهای بازار امروز رشد سریع آمار «زنان بازرگان» است.
ما، در این مقاله، مهمترین عوامل مؤثر در عادات را ذکر کردهایم. نخست، شما درمییابید که عادات واقعاً چگونه عمل میکنند. سپس میآموزید که عادات بد را چگونه شناسایی کنید و آنها را تغییر دهید. این کار به شما اجازه میدهد که عادات خاص خود را بررسی و تعیین کنید کدامیک از آنها غیرسازنده است. سرانجام، ما فرمولی “منحصر به فرد” در مورد عادات «موثر» به شما نشان خواهیم داد؛ تدبیری ساده اما بیاندازه مؤثر که به شما کمک میکند عادات بدتان را به عادات مؤثر تبدیل کنید. استفاده از این روش شما را مطمئن میسازد که بر آنچه سودبخش است تمرکز کنید، نه آنچه برایتان سودی در بر ندارد.
افراد موفق، عادات نتیجه بخش دارند —-> مردم ناموفق چنین عاداتی ندارند؟
عادات واقعاً چگونه عمل میکنند؟

عادات شما، آیندهتان را معین میکنند
عادت چیست؟ به تعبیری ساده، عادت، کاری است که شما اغلب انجام میدهید تا اینکه آسان شود. به بیان دیگر، عادت رفتاری است که شما آن را تکرار میکنید. اگر شما در ایجاد رفتاری جدید پافشاری کنید، سرانجام آن رفتار خودکار میشود. برای مثال، اگر شما رانندگی را با خودرویی معمولی (نه خودکار) بیاموزید، اولین درسها معمولاً جالب هستند. یکی از بزرگترین تلاشها این است که سعی کنیم پدالهای گاز و کلاج را همزمان با هم فشار دهیم، در نتیجه به زیبایی و آرامی میتوانید دنده را عوض کنید. اگر پدال کلاج را خیلی سریع رها کنید، خودرو لحظهای متوقف میشود و اگر بدون رهاکردن پدال کلاج، خیلی محکم روی پدال گاز فشار دهید، موتور غرش میکند، اما جلو نمیروید. بعضی اوقات خودرو مانند کانگورو به سمت جلو میپرد، و درحالیکه راننده تازهکار با پدالها کلنجار میرود، خودرو موج میزند و متوقف میشود. بههرحال، در نهایت، با تمرین تعویض دنده راحت شده و شما دیگر به آن فکر نمیکنید.
مثال
ما همه مخلوق عادت هستیم. هنگامی که من هر روز از دفتر به سمت خانه رانندگی میکنم، در مسیرم نه چراغ راهنمایی وجود دارد. اغلب به خانه میرسم و هیچکدام از چراغها را به یاد نمیآورم. گویا در هنگام رانندگی بیهوش هستم. اگر همسرم از من بخواهد که برای خرید چیزی از راه فرعی بروم،
برایم عادی است که فراموش کنم، زیرا برای خودم برنامه ریختهام که هر شب از یک مسیر به خانه بروم.
خبر عالی آن است که شما هر زمان تشخیص دادید و انتخاب کردید، میتوانید برای خودتان دوباره برنامهریزی کنید. اگر دارید از لحاظ مالی تلاش میکنید، اهمیت دارد که این موضوع را بدانید!
فرض کنید …

فرض کنیم که میخواهید به استقلال مالی برسید، آیا با عقل سلیم جور درنمیآید که عادات پول درآوردنتان را بررسی کنید؟ آیا شما عادت دارید هر ماه ابتدا به خودتان بپردازید؟ آیا به طور پیگیر دستکم ده درصد حقوقتان را پسانداز و سرمایهگذاری میکنید؟ جواب یا «نه» است یا «بله». اگر در راه درست حرکت میکنید به زودی خواهید دید. کلمه رمز در اینجا «پیگیر» است. این به معنی «هر ماه» است و «هر ماه» یک عادت خوب است. اغلب افراد وقتی پولشان زیاد میشود، به تفنن و تفریح میپردازند. آنان بسیار بیثبات هستند.
فرض کنید یک برنامه «پسانداز و سرمایهگذاری» را آغاز میکنید. در شش ماه اول با پشتکار و، برطبق برنامه، ده درصد حقوقتان را کنار میگذارید. سپس اتفاقی میافتد. برای گذراندن تعطیلات پولی قرض میکنید، و به خودتان میگویید که در ماههای آینده به کارتان ادامه میدهد. البته که ادامه نمیدهید و برنامه استقلال مالی شما، حتی پیش از آن که اوج بگیرد، متوقف میشود. در ضمن، آیا میدانید به امنیت مالی رسیدن چهقدر آسان است؟ اگر از هجدهسالگی آغاز کنید و هر ماه صد دلار سرمایهگذاری و با بهره سالیانه ده درصد محاسبه کنید، در شصت و پنجسالگی، یک میلیون دلار پول جمع کردهاید. حتی اگر تا پیش از چهلسالگی شروع نکنید، باز امیدی هست، گرچه بیش از یک دلار در روز باید سرمایهگذاری کرد تا به هدف رسید.
سیاست بدون اعتراض
این “سیاست بدون اعتراض” خوانده میشود. به عبارتی دیگر، شما در هر روز عادی از زندگیتان، به آینده بهتر مالی نزدیک میشوید. این آن چیزی است که مردم ندار را از مردم دارا جدا میکند. بیایید نظری به وضعیت دیگری بیندازیم. اگر حفظ تندرستی کامل در ابتدای فهرست اولویتهای شما قرار دارد، سه بار ورزش کردن در هفته ممکن است حداقل معیار برای خوش اندامی شما باشد. «سیاست بدون اعتراض»، یعنی آن که برای شما مهم نیست چه اتفاقی میافتد، شما این تمرینات را ادامه میدهید، زیرا برای منافع بلندمدت ارزش قایلید.
افرادی که تغییر کردن را امری تفننی میپندارند، پس از چند هفته یا چند ماه، از این کار دست میکشند و معمولاً برای اینکه چرا این عمل در آنان اثر نکرد، فهرستی بلندبالا از بهانهها دارند. اگر میخواهید خود را از توده افراد دور سازید و از نحوه زندگی منحصر به فردی لذت ببرید، این را بدانید – عاداتتان آینده شما را معین میکند.
این نکته هم به همان اندازه مهم است. به یاد داشته باشید، افراد موفق به سمت اوج کشیده نمیشوند. برای تحقق این مسئله، نظم شخصی و انرژی فراوان روزمره لازم است. عاداتی که از امروز از خود بروز میدهید، در نهایت مشخص میکند که آیندهتان چگونه خواهد بود. ثروتمند یا فقیر، سلامت یا بیمار. ثمربخش یا بیهوده. خوشبخت یا بدبخت. این امر به انتخاب شما بستگی دارد، پس با هشیاری انتخاب کنید.
عادات شما کیفیت زندگیتان را معین میکند

امروز اغلب مردم نگران روش زندگی خود هستند. عباراتی مانند: «من دنبال کیفیت بهتری از زندگی میگردم»، یا: «من تنها میخواهم زندگیام را راحت کنم.» بسیار رایج شده است. به نظر میرسد حرکت عجولانه به سمت موفقیت مادی و همه نشانههای زندگیای به اصطلاح موفق، کافی نیستند. برای واقعاً ثروتمند بودن، تنها استقلال مالی کافی نیست، بلکه ثروتمند شدن با روابط پرمعنا و پرثمر داشتن، بهبود وضعیت سلامت جسمی و لذت بردن از تعادلی پربار میان زندگی شخصی و شغلتان پدیدار میگردد.
تغذیه روحتان نیز نیازی اساسی است. پیبردن به این امر و بسط دادنش زمان میبرد. این کار مراحلی پایانناپذیر دارد. هر چه بیشتر در مورد خودتان آگاهی داشته باشید – اینکه چگونه میاندیشید، چگونه احساس میکنید، هدف واقعیتان چیست و میخواهید چگونه زندگی کنید – زندگیتان بیشتر جریان مییابد.
بهجای آن که هر هفته به سختی کار کنید، انتخابهای بهتر را بر پایه بینش و آگاهی غریزی از کار درستی که باید انجام دهید، آغاز میکنید. این مرحله بالاتر از آگاهیای است که کیفیت روزانه زندگیتان را معین میکند.
نتایج عادات بد شما معمولاً تا مدتها بعد در زندگی خود را نشان نمیدهند
پیش از خواندن در بند زیر لطفاً اطمینان پیدا کنید که کاملاً هشیارید. اگر نیستید، بروید و کمی آب سرد به صورتتان بپاشید، در نتیجه متوجه اهمیت این مفهوم بنیادی و اساسی خواهید شد.
امروزه، بیش از هر زمان دیگر، مردم برای رسیدن به خشنودی فوری زندگی میکنند. آنان چیزهایی میخرند که واقعاً از عهده پرداخت پول آنها برنمیآیند و این کار را تا آن جا که میتوانند به تعویق میاندازند. خودرو، مبلمان، وسایل منزل، انواع وسایل سرگرمی، و یا جدیدترین «اسباببازیها» را تنها برای اندک مدتی سرشناس شدن، میخرند. چنین افرادی همیشه احساس میکنند همواره در حال جبران عقبماندگی هستند. همواره پولی هست که باید ماه بعد آن را بپردازند. این مسئله اغلب به افزایش ساعات کاری و اشتغال به شغل اضافی، تنها برای دستیابی به هدف و ایجاد فشار عصبی بیشتر میشود.
نهایت آن که، اگر مخارج شما همواره از درآمدتان بیشتر باشد، نتیجه نهایی را خواهید گرفت که به آن «ورشکستگی» میگویند! وقتی عادت بد مزمنی را از خود بروز دهید، زندگی نتایج را به شما نشان میدهد، و ممکن است شما از آن نتایج خوشتان نیاید. آنچه واقعاً نیاز دارید بدانید این است: زندگی همچنان پیامدها را به شما نشان میدهد. چه آنها را دوست داشته باشید چه نه، مسئلهای نیست. واقعیت این است که، اگر به انجامدادن کارهایتان به شیوهای ثابت ادامه دهید، همواره نتیجهای قابل پیشبینی میگیرید. عادات منفی پیامدهای منفی را ایجاد میکنند. عادات نتیجه بخش، پاداشهایی مثبت به همراه دارند. این راه و رسم زندگی است.
چند مثال …
اجازه دهید به چند مثال دیگر نظری بیندازیم. اگر میخواهید از عمر طولانی لذت ببرید، باید عاداتی سالم داشته باشید. تمرین برای تغذیه خوب، ورزش کردن و مطالعه و آموختن در سراسر عمر در این جا نقش اساسی ایفا میکنند. واقعیت؟ بیشتر جمعیت دنیای غرب اضافه وزن دارند، ورزش نمیکنند و تغذیه مناسبی ندارند. چگونه این مطلب را توجیه میکنید؟ باز هم، عقیده دم غنیمت است بدون هیچ و یا اندکی اندیشه راجع به شرایط آینده است که چنین وضعی را ایجاد میکند. فهرست بلندبالایی برای دستیافتن به تندرستی هست. زوجی را در نظر بگیرید – چهارده ساعت کار در روز که هفت روز هفته را شامل میشود، به فروپاشی جسمی و روحی منجر میشود. هنگامی که، به عنوان عادت روزانه، غذایی سرپایی و یا هلههوله، آن هم در حال دویدن میخورید، تلفیق فشار عصبی و کلسترول بالا، امکان حملات قلبی و سکته را افزایش میدهد.
اینها شرایط تهدیدکننده زندگی است، درحالیکه بسیاری از مردم برای این مسائل آشکار اهمیتی قایل نیستند و با سرور و شادی به زندگی ادامه میدهند، و از این واقعیت که بحرانی عظیم، درست نزدیکشان، با هیبت نمودار شود، هراسی ندارند.
به روابط بنگرید. ازدواج، درحالیکه ۵۰ درصد آنها به طلاق میانجامد، در خطر است. اگر به روابط مهمتان در زمان، انرژی و عشق نپردازید، چگونه انتظار نتیجهای شادیبخش دارید؟ وقتی موضوع به پول مربوط میشود، عادات بد شما ممکن است به چرخه پایانناپذیر کار در سالهای آینده بینجامد، درحالیکه شما ترجیح میدهید از بیشتر وقتتان برای تفریح استفاده کنید.
حالا اینجا چند خبر واقعاً خوب وجود دارد:
شما میتوانید پیامدهای منفی را به پاداشهای مثبت تبدیل کنید. —-> تنها با تغییر دادن عاداتتان در همین لحظه.
بسط دادن عادات مؤثر زمان میبرد

تغییر دادن یک عادت چهقدر طول میکشد؟ معمولترین پاسخها به این سؤال «در حدود بیست و یک روز» و یا «سه یا چهار هفته» است. این زمان احتمالاً برای ایجاد هماهنگیهای کوچک در رفتارتان صدق میکند. این جا یک مثال شخصی بیان شده است:
مثال
به یاد دارم، پیدرپی، کلیدهایم را گم میکردم. در پایان روز خودرو را در پارکینگ میگذاشتم، قدمزنان به خانه میرفتم و کلیدها را، هرجا فرود میآمد، میانداختم. بعد، هنگامی که قرار بود برای دیدار دوستی بیرون بروم، بدیهی بود که نمیتوانستم کلیدها را پیدا کنم. وقتی عملیات گنج یابی در مورد کلیدها انجام میگرفت، فشار عصبیام، تا حدی چشمگیر افزایش مییافت. روزی قطعه چوبی را با میخ به دیوار روبه روی در پارکینگ کوبیدم. این قطعه دو قلاب داشت و یک برچسب که بر روی آن نوشته شده بود: «کلیدها».
عصر روز بعد به خانه آمدم، از کنار محل جدیدی که برای کلیدها در پارکینگ در نظر گرفته بودم رد شدم و کلیدها را به گوشهای دورافتاده در خانه انداختم. چرا؟ زیرا این کاری بود که همیشه انجام داده بودم. تقریباً سی روز طول کشید تا خودم را مجبور کنم کلیدها را به تکه چوب نصب شده به دیوار آویزان کنم که مغزم پیام را گرفت: «حدس میزنم حالا داریم کاری متفاوت انجام میدهیم.» و سرانجام عادتی جدید شکل گرفت. دیگر هرگز کلیدهایم را گم نمیکنم، اما نیرویی صرف شد تا خودم را تربیت کردم.
نکته جالبتوجه …
نکته جالبتوجه این است که پس از بیست و یک تا سی بار انجامدادن کاری از روی عادت، انجام ندادن آن، سختتر از انجامدادنش است. پیش از آن که بتوانید عادتی را تغییر دهید، ابتدا لازم است بررسی کنید تا متوجه شوید چه مدتی آنها را داشتهاید. اگر کاری را به مدت سیسال پیوسته انجام دادهاید، امکان ندارد بتوانید در عرض چند هفته کوتاه آن را ترک کنید. این واقعیت را بدانید که عادتی تثبیت شده ریشههای دراز دارد. این کار مانند این است که سعی کنید پارچهای چندین رشتهای که قالب خودش را گرفته است، چندین بار ببرید و آن را به طنابی ساده و محکم تبدیل کنید. این پارچه به سختی پاره میشود. سیگاریهایی که مدت طولانی سیگار میکشیدهاند، میدانند ترک عادت به نیکوتین بسیار دشوار است. بسیاری از آنان، با وجود شواهد قوی که اثبات میکند سیگارکشیدن میتواند به شکل چشمگیری امید به زندگی را کاهش دهد، هرگز آن را ترک نمیکنند.
به همین ترتیب هم، افرادی که سابقه طولانی در باور نکردن خویشتن دارند، هرگز خودشان را به افرادی دارای اعتماد به نفس که حاضرند در عرض بیست و یک روز دنیا را فتح کنند، بدل نمیسازند. ممکن است یک سال یا بیشتر طول بکشد تا شیوههای باور مثبت نمایان شوند. این انتقالات مهم هم زندگی شخصی و هم حرفهای شما را تحت تأثیر قرار میدهد.
امکان برگشت به الگوهای قبلی
عامل دیگر در مورد تغییر عادات، امکان تنزل یافتن به الگوهای قبلی است. این امر ممکن است زمانی که میزان فشار عصبی بالا میرود و یا بحرانی نامنتظر پیش میآید، رخ دهد. عادت جدید ممکن است برای استقامت در این شرایط به اندازه کافی قوی نباشد، و به زمان، انرژی و نیروی بیشتری نیاز باشد. فضانوردان، برای اطمینان از هماهنگی، از یک فهرست بررسی برای هر کار ساده استفاده میکنند تا همیشه از نتایج یکسان مطمئن شوند. شما میتوانید یک شیوه شکست شخصی مشابه در پیش بگیرید. این کار تنها به تمرین نیاز دارد. و، همانطور که در مدتی کوتاه میبینید، صرف نیرو برای این کار ارزش دارد.
تصور کنید که هرسال تنها چهار عادتتان را تغییر میدهید؛ پنج سال بعد از آن شما بیست عادت خوب مثبت دارید. حالا مسئلهای این جا مطرح میشود آیا بیست عادت مثبت در نتایج کار شما تغییری ایجاد میکنند؟ البته. بیست عادت نتیجه بخش میتواند تمام پولی را که میخواهید یا بدان نیاز دارید، روابط عشقی زیبا، بدنی سالمتر و پرانرژیتر و نیز همه فرصتهای جدید را برایتان فراهم کند و اگر هرسال به بیش از چهار رفتار جدید عادت کنید چه خواهد شد؟ درباره چنین امکانی بیندیشید!
نزدیک به ۹۰ درصد از رفتارهای عادی ما بر پایه عادات استوار است
همان گونه که پیشتر گفته شد، بیشتر فعالیتهای روزانه ما کارهای عادی سادهاند. از زمانی که صبح از خواب برمیخیزید تا زمانی که شب دست از کار میکشید، صدها کار را به یک شکل انجام میدهید. این کارها شامل نحوه لباس پوشیدن، آمادهشدن برای کار روزانه، صبحانه خوردن، روزنامه خواندن، شستن دندانها، رانندگی کردن به محل کار، سلام و احوالپرسی با مردم، مرتب کردن میزتان، تنظیم قرار ملاقاتها، کار روی طرحها، انجامدادن ملاقاتها، پاسخدادن به تلفن و غیره میشود. اگر سالها کارها را به شکلی یکسان انجام دادهاید، گروهی از عادات به سختی تثبیت شده دارید. آنها همه جای زندگیتان را دربر میگیرند که شامل کار، خانواده، حقوق، سلامت، روابط و بسیاری چیزهای دیگر میشوند. حاصل جمع این عادات معین میکند که طرز عمل زندگیتان چگونه است. به عبارت ساده، این رفتار عادی شماست.
ما به عنوان مخلوقات عادات، بسیار پیشبینی پذیریم. از بسیاری جهات، این مسئله خوب است، زیرا دیگران ممکن است ما را مورد اعتماد، قابلاتکا و سازگار ببینند. (جالب است بدانیم افرادی که بسیار پیشبینیناپذیرند، عادتی نیز دارند عادت ناسازگاری!)
بههرحال، با انجامدادن کارهای بیش از حد روزمره، تکبر و خودپسندی آغاز و زندگی خستهکننده میشود. ما کمتر از ظرفیتمان کار میپذیریم. در واقع، بیشتر فعالیتهایی که رفتار عادی روزانه ما را میسازند، بدون آگاهی تنظیم شدهاند – بدون اندیشیدن. این جا موضوعی هست: رفتار عادی روزانه شما با نتایج زندگیتان ارتباط بسیار دارند. اگر از این نتایج خشنود نیستید، چیزی باید تغییر کند.
کیفیت، عمل نیست، عادت است.
همینکه عادتی جدید کاملاً جا افتاد به رفتار عادی تازه شما تبدیل میشود

این اخبار مهمی است. با قراردادن رفتاری جدید بالای رفتار کنونیتان، میتوانید راهی کاملاً نو برای به انجام رساندن کارها بسازید. این رفتار عادی جدید، بعد به معیار تازه عملکرد و بهرهوری شما تبدیل میشود. به عبارتی دیگر، شما به سادگی عادات بدتان را با عادات جدید و نتیجه بخش جایگزین میکنید.
به عنوان مثال، اگر شما همیشه دیر سر قرار میرسید، فشارهای عصبیتان احتمالاً بالاست و احساس میکنید برای حل این مسئله آمادگی ندارید. به خودتان قول دهید که در هفته بعد، سر هر قراری ده دقیقه زودتر برسید. اگر خودتان را آموزش انضباطی بدهید تا این مرحله رشد را تکمیل کنید، به دو مطلب پی میبرید
۱. نخستین یا دومین هفته دشوار خواهد بود
در واقع، ممکن است شما نیاز داشته باشید که با حرفزدن، در ذهنتان تحرک ایجاد کنید تا بتوانید در مسیر باقی بمانید.
۲. هرچه بیشتر، سروقت برسید، کار آسانتر میشود
روزی خواهد رسید که این کار به رفتار عادی شما تبدیل میشود. این کار مانند دوباره برنامهریزی شدن است و شما در خواهید یافت که منافع برنامه جدید به مقدار زیادی بر نتایج برنامه قدیمی میچربد.
با بهبود بخشیدن منظم رفتار در زمانی مشخص، میتوانید کل روش زندگیتان را بهگونهای چشمگیر به کمال برسانید. این مسئله شامل سلامت، حقوق، روابط و زمان تفریحتان میشود.
مثال
من دوستی دارم که در سنین پنجاه به سر میبرد و در دورهای دوساله، بیست و چهار عادت خوردنش را تغییر داده است. او، پیش از آن که تصمیم به تغییر کردن بگیرد، خسته و چاق بود، با انرژی اندک و بدون انگیزه برای کار. عادات بد او شامل خوردن مقدار زیادی دسر، غذای سرپایی و نوشیدن روزانه یک شیشه مشروب میشد. سپس تصمیم گرفت که تغییر کند. مرحلهای طولانی بود و نیاز به آموزش انضباط شخصی داشت. او، با کمک یک متخصص تغذیه مجرب و مربی ورزش خصوصی، توانست تغییری کامل در خود ایجاد کند.
او از نوشیدن مشروب دست کشیده، و از ترک خوردن دسر دچار هیچ مشکلی نشده است و در هر وعده غذایی مختصر میخورد که به خوبی تعادل دارد و شامل انرژی بالایی میشود. او شور و شوق تازهای برای کار دارد و اعتماد به نفسش از همیشه بالاتر رفته است.
اگر افراد دیگر میتوانند تغییرات چشمگیر کنند چرا شما نکنید؟ به یاد داشته باشید، تا وقتی شما تغییر نکنید، هیچچیز تغییر نخواهد کرد. به تغییر، به عنوان عامل شتابدهنده مثبت ایمان بیاورید، چیزی که به شما آزادی بیشتر و آرامش ذهنی میبخشد.
اگر به انجامدادن کاری که همواره انجام میدادهاید ادامه دهید —-> آنچه را همیشه به دست آوردهاید، به دست میآورید.
چگونه عادات بد را بشناسیم؟

از عاداتی که برای شما فایدهای ندارند آگاه باشید
بسیاری از عادات، الگوها، خصایص فردی و رفتارهای عجیب مشاهده شدنی ما سبب گردیده است که نویسنده مشهور، الیور وندل هولمز بگوید:
“همه ما به تحصیل در مورد بدیهیات نیاز داریم” پس بیایید به عاداتی که شما را عقب میرانند از فاصله نزدیکتری بنگریم. احتمالاً شما تابهحال از مقداری از آنها آگاه شدهاید. این جا تعدادی از عادات معمول بد که ما در کلاسهای آموزشی خود از شرکتکنندگان شنیدهایم، آورده شده است:
تعدادی از عادات معمول بد
- پاسخ ندادن سروقت به مکالمات تلفنی.
- دیر رسیدن به قرار ملاقاتها و نشستها.
- ارتباط ضعیف میان همکاران و کارکنان.
- مشخص نبودن پیامدهای مورد انتظار، هدفهای ماهانه، مقاصد و غیره.
- اجازه مسافرت نداشتن به اندازه کافی برای قرار ملاقاتهای بیرون شهر.
- توجه نکردن به کارهای اداری به سرعت و به اندازه کافی
- جابهجاکردن بستههای پستی بیش از یکبار.
- پیگیری نکردن مداوم قبوض عقبافتاده.
- حرفزدن، بهجای گوشدادن، فراموشکردن نام افراد، شصت ثانیه (یا کمتر) پس از آن که معرفی شدهاند.
- بارها کوبیدن بر روی ساعت شماطهدار، صبحها، پیش از برخاستن از بستر.
- روزهای طولانی کار کردن، بدون هیچ تمرین ورزشی و یا تفریحات منظم.
- صرف نکردن زمان کافی با فرزندان و برنامه خوردن غذای سرپایی از دوشنبه تا جمعه.
- خوردن نامنظم در طی روزه
- ترک خانه صبحها بدون در آغوش گرفتن زن یا شوهر، فرزندان و یا دیگران.
- کارهای خانه را بر عهده طرف مقابل گذاشتن.
- حرفزدن بیش از اندازه با تلفن. ذخیره جا در آخرین دقیقه (رستوران، برنامههای مسافرت، تئاتر، کنسرتها).
- پی نگرفتن سروقت تعهدات مربوط به خواستهای مردم. درنظرنگرفتن زمان تعطیلی کافی برای تفریح و خانواده – بدون عذر و بهانه!
- همراه داشتن همیشگی تلفن همراه.
- پاسخدادن به تلفن در زمان صرف غذا با خانواده.
- نظارت داشتن بر هر تصمیمی، به ویژه تصمیم رها شدن از شر خرتوپرتهایی که به آنها نیاز ندارید!
- پشتگوشانداختن همه چیز، از پرداختن مالیاتها گرفته تا تمیزکردن پارکینگ منزل.
وضع خودتان را بررسی کنید …
حالا با تهیه فهرستی از همه عاداتی که شما را غیرسازنده نگه میدارند، وضع خودتان را بررسی کنید. یک ساعت، یا بیشتر، در گوشهای خلوت بنشینید، برای آن که بتوانید واقعاً راجع به این مراحل فکر کنید. طوری برنامه بریزید که در خلوت کسی مزاحم شما نشود. این کار تمرین ارزشمندی است و به شما پایهای قوی برای بهبود بخشیدن به نتایجتان در سالهایی که در پیشرو دارید میدهد. در واقع، این عادات بد، یا موانعی که برای رسیدن به هدفهایتان وجود دارد، واقعاً نقش تخته پرشی را به سوی موفقیت آیندهتان بازی میکنند. تا زمانی که آنچه شما را به عقب میراند آشکارا بشناسید ایجاد عادات سازنده بیشتر دشوار است. فرمول عادات مؤثر، در پایان این مقاله، راهی عملی در جهت تبدیل عادات بد به تدابیر موفق را به شما نشان خواهد داد.
راهی دیگر برای شناسایی رفتارهای غیرسازنده
راهی دیگر برای شناسایی رفتارهای غیرسازندهتان، پرسیدن بازخوردهاست. با افرادی که به آنان احترام میگذارید و تحسینشان میکنید و شما را به خوبی میشناسند، صحبت کنید. از آنان بپرسید که نظرشان درباره عادات بد شما چیست. در جستوجوی هماهنگی باشید. اگر با ده نفر صحبت کردید و هشت نفرشان گفتند که شما هرگز بهموقع تلفن را جواب نمیدهید، دقت کنید. این را به یاد داشته باشید – رفتار بیرونی شما حقیقت است، درصورتیکه برداشت درونی از رفتارتان اغلب توهمی بیش نیست.
اگر پاسخهای کاملاً صادقانه دیگران را آزادانه بپذیرید، میتوانید به سرعت تعدیلاتی را انجام دهید و عادات بد را برای همیشه برطرف کنید.
نظامهای عادات و باورتان حاصل محیط اطرافتان است

این بینشی بسیار مهم است. بدانید، افرادی که با آنان معاشرت دارید و محیطی که در آن زندگی میکنید، بر رفتار شما تأثیر شدید میگذارند. فردی که در محیط منفی بزرگ شده، و کمکم در معرض بدرفتاریهای جسمی یا زبانی قرار گرفته است، در مورد دنیا دیدگاهی دارد متفاوت با دیدگاه کودکی که در خانوادهای گرم، پرمهر و حامی پرورشیافته است. نظریات و درجات خودباوری آنان با هم تفاوت دارد.
محیطهای پر از خشونت، اغلب باعث ایجاد احساساتی از قبیل بیارزشی و کمبود اعتماد به نفس برای بیان ترسها میشود. اگر این نظام باور منفی، به زندگی بزرگسال انتقال یابد، میتواند همه گونه عادات غیرسازنده، مانند اعتیاد به مواد مخدر، فعالیتهای جنایتکارانه و ناتوانی در ساختن راه شغلی ثابت را ایجاد کند.
فشار همتایان
فشار همتایان نیز نقشی منفی یا مثبت بازی میکند. اگر شما با کسانی معاشرت دارید که همواره از بد بودن همه چیز شکایت دارند، ممکن است آنچه را میگویند باور کنید. از سوی دیگر، اگر اطرافتان را افرادی قدرتمند و مثبت احاطه کرده باشند، شما نیز بیشتر دوست دارید دنیایی پر از فرصتها و ماجراجویی را شاهد باشید.
هری آلدر چه میگوید؟
هری آلدر، در کتاب بینظیرش به نام انالپی – هنر جدید و علم بهدستآوردن آنچه میخواهید در این باره بیشتر توضیح میدهد:
“حتی تغییرات کوچک در پایه و اساس باور، تغییراتی شگفتآور را در رفتار و عملکرد ایجاد میکند. از آن جا که بچهها در مورد پیشنهادها و باورهای تغییر یافتن احساساتیترند، این مسئله در آنان بیشتر از بزرگسالان آشکار است؛ بنابراین، به طور مثال، اگر بچهها باور کنند که در ورزش یا موضوع خاصی مهارت دارند، بهطورقطع بهتر عمل خواهند کرد. عملکرد بهتر، خودباوری افزایشیافتهشان را تقویت میکند و آنان، برای ربودن گوی سبقت از دیگران، پیش میروند.
در مواردی بسیار نادر، شخصی که میگوید: «من در هیچچیز مهارت ندارم.» ممکن است خودباوری چشمگیری داشته باشد و این اثر تخریبی بسیار زیادی بر هرچه سعی میکند به دست آورد، دارد. البته اگر زحمت سعی کردن را به خود بدهد. اما اینکه افراد دارای خودباوریهای ترکیبی، بعضی مثبت یا «اختیاری» و بعضی منفی یا «غیر اختیاری»، باشند بسیار معمولتر است. فردی ممکن است در امور شغلی خودباوری کمی داشته باشد و خودش را نبیند؛ برای مثال، به عنوان «مدیر» یا «رئیس» یا «راهنمای خوب» اما همان فرد، ممکن است خودش را در ورزش، معاشرت و در تفریح و وقتگذرانی، «طبیعی» بداند. همچنان که معمول است، در محیط کار، خانمی ممکن است خودش را در تواناییهای تخصصی در حد بالا به شمار آورد – قادر باشد کارش را از لحاظ فنی به خوبی انجام دهد اما در امور دفتری حاشیهای شغلش اصلاً مناسب نباشد – و یا برعکس، بنابراین، هرکدام از ما رشتهای از خودباوریها داریم که بسیاری از ابعاد کاری، اجتماعی و زندگی خانوادگیمان را تحت پوشش قرار میدهد؛ و هنگامی که میخواهیم آن خودباوریها را که بر آنچه به دست میآوریم تأثیر میگذارد، تشخیص دهیم، بهدقت بسیار نیاز داریم. لازم است که ما خودباوریهای اختیاری را جایگزین خودباوریهای غیر اختیاری کنیم.”
حتی اگر آنقدر بداقبال باشید که گذشتهتان پر از محرومیت بوده باشد، هنوز میتوانید تغییراتی ایجاد کنید و ممکن است تنها به یک نفر نیاز باشد که این دگرگونیها را به انجام رسانید. مربی فوقالعاده، معلم، رواندرمانگر، مشاور و یا الگوی مثبت کار میتوانند آیندهتان را بهگونهای چشمگیر تحت تأثیر قرار دهند. تنها شرط لازم آن است که شما به تغییر کردن متعهد شوید. وقتی آماده انجامدادن تغییرات شوید، افراد مناسب بر سر راهتان قرار میگیرند که به شما یاری برسانند. تجربه به ما ثابت کرده که ضربالمثل معروف «هنگامی که شاگرد آماده باشد، آموزگار آشکار میشود.» کاملاً درست است.
چگونه عادات بد را تغییر دهیم

عادات الگوهای عملی موفق را مطالعه کنید
همانطور که پیشتر گفته شد، افراد موفق عادات مؤثر آشکار دارند. بیاموزید که ببینید آن عادات چه هستند. در مورد افراد موفق مطالعه کنید. همانطور که فیلسوف معروف تجارت، جیم ران، میگوید: «آنان از خود سرنخهایی به جا میگذارند.» چهطور است شما هر ماه با فردی موفق مصاحبه کنید؟ او را برای صبحانه یا ناهار بیرون ببرید و درباره نظم و ترتیبهایش در امور و کارهای روزمره و عاداتش سؤالهای مفیدی بپرسید. آنان چه میخوانند؟ در چه باشگاهها و انجمنهایی عضو هستند؟ چگونه برای زمانشان برنامهریزی میکنند؟ اگر خوب گوش فرا دهید و یادداشتهای مفیدی بردارید، در مدتی کوتاه صاحب ثروتی عظیم از عقاید میشوید.
اگر صادقانه پاسخ دهید، افراد واقعاً موفق، از اینکه از عقایدشان برخوردار شوید، خوشحال میشوند. آنان از امکان مربی بودن برای افرادی که از صمیم قلب علاقه دارند زندگیشان را بهبود بخشند، لذت میبرند.
مشکل آن است که اکثر مردم نمیپرسند. در عوض، به انواع بهانهها متوسل میشوند. آنان بسیار گرفتارند، یا دلیلتراشی میکنند که مردم موفق برای آنان وقت ندارند، و یا اینکه شما چگونه این افراد را مییابید؟ افراد موفق در هر گوشه خیابان انتظار نمیکشند که با آنان مصاحبه شود. درست است. به یاد داشته باشید، این خود نوعی درس است. این بدان معناست که شما باید چارهجو باشید و راههایی بیابید تا متوجه شوید این افراد موفق کجا کار و زندگی میکنند، غذا میخورند و وقت میگذرانند. این کار را مانند بازی انجام دهید. با آن تفریح کنید. ارزشش را دارد.
این جا روش دیگری برای مطالعه راجع به افراد موفق وجود دارد:
زندگینامههایی را که خودشان یا دیگران دربارهشان نوشتهاند، بخوانید. صدها مورد از آنها وجود دارد. اینها داستانهای واقعی شگفت انگیزی هستند، پر از عقاید این افراد و چنین کتابهایی در کتابخانه محلی یا کتابفروشیها یافت میشوند. هر ماه یکی بخوانید، در طی یک سال، بیش از آنچه دروس دانشگاهی در طی یک سال درک شما را بالا میبرند، به بصیرت دست مییابید. همچنین، از برنامههای تلویزیونی مستندی که زندگی افراد موفق را نمایش میدهند، استفاده کنید. عادت دیگری که هر سه نفرمان بدان میپردازیم، آن است که در هنگام رانندگی، قدمزدن یا ورزش کردن به نوارهای برانگیزاننده و آموزشی گوش میدهیم. اگر شما هر روز به مدت سی دقیقه، و پنجروز در هفته، به این نوارها گوش دهید، در طی ده سال، بیش از هزار و سیصد ساعت اطلاعات تازه و مفید به دست آوردهاید. این عادتی است که تقریباً همه افراد موفقی که ما میشناسیم، از خود نشان دادهاند. آنان به نوار گوش میدهند.
جیم ران چه میگوید؟

دوستمان جیم ران میگوید: «اگر هر ماه یک کتاب درباره حرفهتان بخوانید، در عرض ده سال صد و بیست کتاب خواندهاید. این کار شما را در صدر افراد متخصص در آن رشته قرار میدهد.» برعکس، همانطور که جیم آگاهانه یادآوری میکند: «هیچکدام از کتابهایی که نخواندهاید، شما را یاری نمیکنند!» به مغازههای ویژه فروش نوارهای کاست ویدئو و صوتی مربوط به بهترین مربیان تحول فردی و یا راهنماهای تجاری سری بزنید. تمام این اطلاعات بینظیر در آن جا انتظار شما را میکشند. با آن اطلاعات سورچرانی کنید، سپس ببینید که آگاهیتان چگونه سر به فلک میکشد. اگر آنچه را آموختهاید، به زیبایی و خیلی زود به کار ببندید، درآمدتان نیز به اوج میرسد.
به ترک عادات بد، عادت کنید
افرادی که به هر شکلی ثروتمندند، دریافتهاند که زندگی تجربهای آموزشی است. هرگز متوقف نمیشود. بیاموزید که عاداتتان را رفتهرفته بهبود بخشید. همواره مرحلهای دیگر برای رسیدن وجود دارد؛ مهم نیست که الآن چهقدر مهارت دارید. هنگامی که پیوسته مشتاق بهبود یافتن باشید، شخصیتتان را میسازید. هرچه بیشتر به فردی سازنده بدل میشوید و چیزهایی دیگر برای دادن دارید. این سفری هیجانانگیز است که در نهایت به سعادت و رضایت خاطر منجر میشود. متأسفانه، بعضی اوقات ما به سختی درسها را میآموزیم.
حالا که میدانید عادات چگونه تأثیر میگذارند، و چگونه باید آنها را شناسایی کرد، اجازه دهید با مهمترین بخش بحث را پایان دهیم – چگونه عاداتتان را برای همیشه تغییر دهید.
فرمول عادات موفق
این روش گامبهگام است که به شما کمک میکند عادات بهتری را در پیش بگیرید. این روش، به علت ساده بودن، نتیجه بخش است. شما به راهکارهای دشوار نیاز ندارید. این الگوی راهنما میتواند در هر بخشی از زندگیتان – شغلی یا شخصی – کاربرد داشته باشد. اگر آن را به طور منظم به کار بندید، به شما کمک میکند هرچه را میخواهید به دست آورید. سهگام اساسی ازاینقرار است:
1 . عادات بد یا غیرسازندهتان را بهروشنی تشخیص دهید
بسیار مهم است که درباره عواقب آینده عادات بدتان واقعاً بیندیشید. این عواقب ممکن است فردا، هفته آینده و یا ماه بعد خود را بروز ندهند. اثر واقعی ممکن است سالها بعد خودش را بنمایاند. وقتی در لحظهای خاص از روز به رفتار غیرسازندهتان مینگرید، ممکن است زیاد بد به نظر نرسد. فرد سیگاری میگوید: «امروز چند دانه سیگار چه اشکالی دارد؟ به من کمک میکند آرامش یابم. دیگر خسخس و سرفه نمیکنم.» اما روزها رویهم انباشته شده، و بیست سال بعد، در مطب دکتر، پرتوهای ایکس، نتیجه کار است. به این مطلب توجه کنید: اگر به مدت بیست سال هر روز یک سیگار بکشید، تعدادشان به هفتاد و سه هزار تا میرسد. به نظرتان هفتاد و سه هزار سیگار اثری بر ریههایتان دارد؟ البته! در واقع، عواقب این کار میتواند مرگبار باشد؛ بنابراین، هنگامی که عادات بدتان را امتحان میکنید، مراقب عوارض طولانیمدت باشید. با خودتان کاملاً صادق باشید. ممکن است زندگیتان در خطر مرگ قرار گیرد.
۲. عادات جدید نتیجه بخش خود را شناسایی کنید
این کار، معمولاً درست در مقابل عادات بدتان قرار دارد. در مثال فرد سیگاری اینگونه خواهد بود: «ترک سیگار» شما واقعاً قصد دارید چه کنید؟ برای ایجاد انگیزه در خودتان، در مورد همه منافع و پاداشهایی که از پذیرش عادات نتیجه بخش جدیدتان به دست میآورید، بیندیشید. این کار به شما کمک میکند از آنچه این عادت جدید برایتان انجام میدهد، تصویری روشن ایجاد کنید. منافع حاصل را هرچه با وضوح بیشتر تشریح کنید، میلتان برای انجامدادن عمل بیشتر میشود.
٣. نقشهای سهبخشی برای این کارتان بکشید
این جا نقطه آغاز مسابقه دو است. در مثال سیگارکشیدن چندین انتخاب وجود دارد: بروشور چگونگی ترک سیگار را بخوانید. درمان بهوسیله هیپنوتیزم را آغاز کنید. هنگامی که شوق سیگارکشیدن در درونتان پدیدار میشود، چیز دیگری جایگزینش کنید. با یک دوست شرط ببندید تا شما را در کارتان مسئول نگه دارد. یک برنامه ورزش در هوای آزاد را آغاز کنید. از درمان چسب نیکوتین استفاده کنید. از سیگاریهای دیگر کناره بگیرید.
مسئله مهم آن است که تصمیم بگیرید میخواهید از کدام کارهای خاص برای تحقق هدفتان استفاده کنید. شما باید عمل کنید. کارتان را با عادتی که واقعاً میخواهید تغییرش دهید، شروع کنید. روی سهگام سریع عملیتان تمرکز و آنها را تمرین کنید. این کار را هماکنون انجام دهید. به یاد داشته باشید، تا هنگامی که عمل نکنید، هیچچیز تغییر نخواهد کرد.
نتیجهگیری
بنابراین، حالا شما میدانید نحوه عمل عادات واقعاً چگونه است و چگونه باید عادات بدتان را شناسایی کنید. افزون بر این، شما فرمولی آزمایش شده دارید که عادات جدید نتیجه بخش شما را خیلی سریع آغاز میکند. این فرمول برای بهبود عادات کاری و زندگی شخصیتان به یک اندازه خوب عمل میکند. ما شما را به تکمیل مراحل عملی، همانطوری که در پایان این مقاله توضیح داده شد، قویاً تشویق میکنیم.
تنها هنگامی که شما متعهد شدید کار روی این فرمول عادات نتیجه بخش را در نوشتن آغاز کنید، همه منافع واقعی، آشکار میشوند. نگهداشتن صرف اطلاعات در ذهن دوام چندانی ندارد. ما از شما میخواهیم که دگرگونی در نتایج و شیوه زندگیتان را تجربه کنید. فصل بعدی این پایه قوی را خواهد ساخت. همه فصل بعدی درباره تمرکز بر قدرتتان است. منتظر موفقیتهای بزرگ باشید.
گامهای عملی
افراد موفقی که میخواهم با آنان مصاحبه کنم
فرمول عادات نتیجه بخش
الف. افراد موفقی که میخواهم با آنان مصاحبه کنم
فهرستی از افرادی که مورد احترام شما هستند و بهتازگی کارهای بسیار عظیمی انجام دادند، تهیه کنید. هدفتان این باشد که هرکدام از آنان را برای صبحانه و یا ناهار دعوت کنید و یا قرار ملاقاتی در دفتر کارشان بگذارید. به یاد داشته باشید که یک دفتر یادداشت و یا ضبط صوت همراهتان ببرید، تا بهترین عقایدشان را به ثبت رسانید.

ب. فرمول عادات نتیجه بخش
به مثالهای زیر توجه کنید. سه بخش وجود دارد – الف، ب و پ. در بخش الف، عادتی که سبب عقبماندگی شما میشود توضیح دهید. رک و بیپرده باشید. سپس شرایطی را که براثر تکرار این رفتار به وجود میآید، بیان کنید. هر عملی که انجام میدهید، عواقبی دارد. عادات بد رفتارهای منفی باعث ایجاد پیامدهای منفی میشوند. عادات نتیجه بخش (رفتارهای مثبت) منافع و پاداشهای مثبت را در پی دارند.
در بخش ب، عادت جدید نتیجه بخش را توضیح دهید. معمولاً همه کاری که لازم است در این بخش انجام دهید، عکس کاری است که در بخش الف انجام دادهاید. اگر عادت بد شما پسانداز نکردن برای آینده است، عادت جدید باید پسانداز ده درصد از هرچه دریافت میکنید باشد. در بخش پ، سهگام عملی را که برای تبدیل عادت جدیدتان به واقعیت لازم است انجام دهید، فهرست کنید. با صراحت و دقیق بنویسید. تاریخ شروع را بگذارید و سپس آغاز کنید!
الف. عاداتی که مرا عقب نگه میدارد
مثال: پسانداز نکردن / سرمایهگذاری نکردن برای آینده – خرج همه درآمدم. نتایج: نیاز به کار در سالهای بازنشستگی، نداشتن آزادی انتخاب، فقر و محرومیت.
ب. عادت جدید نتیجه بخش
مثال
از هریک دلار که به دست میآورم، ده درصدش را سرمایهگذاری میکنم.
منافع
بدهکار نبودن، انتخاب روش زندگی خودم، وقت آزاد بسیار، استقلال مالی.
پ. اقدام سهمرحلهای طراحی شده برای آغاز سریع عادت جدیدم
- یک طراح عالی مسائل مالی بیابم که در آغاز کردن بازی طولانی یاریام دهد.
- سرمایهای که پسانداز کردهام، هر ماه به طور خودکار محاسبه کنم.
- از جاهایی که پول در آنها خرج میشود فهرستی تهیه و خرجهای غیرضروری را حذف کنم.
تاریخ شروع: دوشنبه، پنجم مارس
مثالی دیگر:
الف. عادتی که مرا عقب نگه میدارد
مثال:
به آشفتگیهای خاطر و مزاحمتها اجازه دادن که سراسر مدت کار روزانه وارد ذهن شوند. نتایج: کارهای دارای اولویت هرگز کامل نمیشود، زمان کمتری برای پول درآوردن میماند، فعالیتها، کاهش مییابد، فشار عصبی رو به افزایش میگذارد، ساعات کاری زیاد میشود، وقتی برای گذراندن با خانواده نمیماند.
ب. عادت جدید نتیجه بخش
مثال: استخدام یک دستیار خصوصی که به تلفنها جواب دهد، مزاحمتها را به حداقل برسانم و برای کارهای اداری بیشتر زمان بگذارم. منافع: قادرم طرحها را تکمیل کنم، فرصت بیشتر برای پول درآوردن به وجود میآید، فشار عصبی کاهش مییابد، انرژی بیشتری ایجاد میشود، و تعادل در خانه افزایش مییابد.
پ. اقدام سهمرحلهای طراحی شده برای آغاز سریع عادت جدیدم
- شرح مناسبی برای شغلم تهیه کنم.
- آگهی بدهم، مصاحبه کنم و بهترین داوطلب را برگزینم.
- به طور دقیق تمرین کنم.
تاریخ شروع: سهشنبه، ششم ژوئن
بر روی صفحهای جداگانه، از همین شکل برای یادداشت عادات و طرحهای عملی خودتان استفاده کنید. این کار را همین الآن انجام دهید؟

منبع:
برداشتی از کتاب:
قدرت تمرکز
نویسنده: جک کنفیلد
مترجم: مرجان اندرودی
گردآوری:
حسین شکرگزار
غیاث الدین مشایی
سپاس از مطالب مفید شما
در واقع اگر کارهای روزانه را طوری برنامه ریزی کنیم که به سمت عادات مثبت سوق دهیم نتایج خیلی بهتری دریافت میکنیم
بله. دقیقا درسته