چرا بیشتر مردم شکست خورده اند؟

ذهن ما مانند یک سیستم است که یک سیستم عامل روی آن نصب شده است و اگر این سیستم عامل درست کار نکند هر نرم افزاری روی آن نصب کنیم به علت مشکل دار بودن سیستم عامل ، هیچ نرم افزاری درست کار نمی کند.

اکثر مردم کتابهای خوب می خوانند ، به سمینارهای خوب می روند و سی دی های آموزشی را تهیه می کنند اما هیچ اتفاقی نمی افتد ، دلیل اصلی آن این است که سیستم عامل آنها درست کار نمی کند و این سوءتفاهم برایشان پیش می آید که کتابها یا سمینارها مناسب نبوده اند. نه این نتیجه گیری درستی نیست ، تنها اتفاقی که افتاده است این است که این اطلاعات درون سیستم عاملی ریخته شده اند که به خوبی کار نمی کند.

بنابراین اطلاعات درست در فردی که باورهای نادرست دارد نمی تواند عمل کنند! کاری که باید بکنیم این است که سیستم عامل خود را به بهترین و به روزترین سیستم ها مجهز کنیم.

سیستم عامل چیست؟ سیستم عامل آن چیزی است که بین شما و هر آنچه می خواهید بدان برسید وجود دارد. گذشته شما هر چه بوده و در هر شرایطی که در آن زندگی می کنید و هر شرایطی که داشته باشید ، اکنون تنها مسئول زندگی خود هستید و انتخاب های شماست که تعیین می کند زندگیتان به چه صورت باید بگذرد.

کدهایی که برای تغییر در زندگیتان باید در سیستم عامل شما تغییر کند

۱ – انتخاب ها : اولین کدی است که باید در سیستم عامل شما تغییر کند

موفقیت چه چیزی نیست؟ موفقیت یک شاهکار قهرمانانه نیست. اگر به انسانهای موفق نگاه کنید ، خواهید دید که هیچکدام از آنها معجزه نکرده اند ، برای پیروزی جهش های بزرگ انجام نداده اند یا اقدامات ناگهانی و بی پروا نداشته اند.

باورهای نادرست مردم برای دستیابی به موفقیت های بزرگ این است که باور دارند جاه طلبی به معنی این است که بپری و امیدوار باشی اتفاقی برای تو رخ ندهد. موفقیت های بزرگ با جسارت رخ داده اند نه با دیوانگی! بنابراین افراد موفق  جهش ناگهانی و بی پروا نکرده اند بلکه جهش های ذره ای داشته اند.

فرمول موفقیت

موفقیت = انتخابهای کوچک و به ظاهر ناچیز در هر لحظه از زندگی

تنها فرق افراد موفق با دیگران انتخابهای کوچک و به ظاهر بی اهمیتی است که آنها در هر لحظه از زندگی خود می کنند. عامل عدم موفقیت ما باورهای نادرستی است که ذهن ما ساخته است تا به ما بقبولاند که اگر موفق نشدی به دلیل با هوش و زیبا و…. نبودن شماست.

بنابراین شما شرایط خوبی ندارید و موفق نبوده اید زیرا در هر لحظه از زندگی خود مراقب انتخابهایی که می کنید نیستید. ما در روز با میلیون ها انتخاب رور به رو هستیم و سوال این است که کدامیک از آنها باید تغییر کند؟ پاسخ این است : همه آنها! هر انتخاب کوچکی می تواند اثری بزرگ بر زندگی شما داشته باشد.

بنابراین انتخابهای کوچک روزانه و به نظر بی اهمیت بیش از انتخابهای بزرگ و به ظاهر سرنوشت ساز ، آینده ما را تعیین می کنند. قدرت رشد تصاعدی (اثر مرکب) قانون قدرتمند طبیعت است که انیشتین از آن به عنوان هشتمین شگفتی دنیا از آن یاد کرده است. حال این سوال مطرح می شود که اگر موضوع به این سادگی است چرا افراد موفق نیستند؟ جواب : دلیل به دام افتادن افراد است.

دام هایی که بر سر راه انتخابهای ما قرار می گیرند :

دام شماره ۱ : نتایج نامریی هستند

در لحظه ای که شما انتخابهای درست را شروع می کنید تا مسیر موفقیت را طی کنید ، نتایج نامریی هستند بنابراین بسیار راحت است در این دام بیافتید که تصور کنید این نتایج اصلا وجود ندارند و به همین دلیل به رویه پیشین خود باز گردید. اما اگر بتوانید آینده را به درستی تصور کنید در بسیاری از تصمیمات خود تجدید نظر می کردید. اگر مجبور به پرداخت کرایه خود در ماه آتی باشید مجبورید صرفه جویی کنید و خریدهایی که قبلا برای شما عادی بودند حالا گران به نظر می رسند در چنین شرایطی بهانه هایی که در حالت عادی منطقی به نظر می رسند بی معنی و احمقانه جلوه کنند.

بنابراین باید بدانید که هر انتخابی که می کنید و هر تصمیمی که می گیرید هر قدر ساده ، وارد چرخه تصاعدی اثر مرکب می شود چه مثبت چه منفی!

بنابراین زمانی که انتخاب های درست را آغاز می کنید و نتایج هنوز نامریی هستند باید صبور باشید. چیزی که در صبور بودن به شما کمک می کند این است که آینده را تصور کنید. این با خیال بافی فرق دارد ، برای اینکه بتوانید از تصور آینده استفاده کنید باید برای آن برنامه ریزی داشته باشید ، هدف باید مشخص و شفاف باشد. هدفتان باید واقعی و بر اساس نیازی باشد که در زندگی دارید.

برای اینکه انتخاب های درست داشته باشید باید ابتدا نیازهای خود را مشخص کنید اما باید بدانید این نیاز اکنون ضروری به نظر نمی رسد ، زیرا نتایجش آنی به دست نمی آید. بنابراین نیازهای خود را به عنوان ضرورت بنویسید.

هر روز و هر شب اهداف خود را مرور کنید اما آنها را سرسری نخوانید بلکه خود را در آینده در حالی که به هدف خود دست یافته اید تصور کنید ، فقط چنین تصویر مشخص و بدیهی است که می تواند در اوقاتی که هنوز نتایج هنوز نا محسوس و بسیار دور از دسترس هستند ، برای انتخاب های درست انگیزه داشته باشید.

دام شماره ۲: مسیری که شما انتخاب می کنید بسیار نامحسوس است

در طول مسیر شما به طور کامل نمی دانید به کجا می رسید تا زمانیکه به مقصد برسید. مانند هواپیمایی که اگر یک درجه از مسیری که می خواهد به مقصد برسد را تغییر دهد هرگز به مقصد نخواهد رسید.

برای بسیاری از افراد این اتفاق افتاده است که ده ، بیست و یا سی سال از زندگیشان می گذرد و ناگهان به خود آمده از خود می پرسند که چه بر سر من آمده؟ شما مرتکب اشتباه بزرگی نشده اید فقط یک درجه منحرف شده اید و همین یک درجه در طول سالها شما را به جایی رسانده است که از مقصد شما هزاران فرسنگ فاصله دارد.

راحل چیست؟ شما باید یک ژیروسکوپ داشته باشید که از در مسیر بودن شما برای رسیدن به مقصد را تضمین کند. کار ژیروسکوپ تعیین جهت و پایدارسازی هواپیما در طول میسر است و هر لحظه این کار را انجام می دهد. شما نیز نیازمند آن هستید که روز به روز ، هفته به هفته ، ماه به ماه و سال به سال از موقعیت خود باخبر شوید ، باید بدانید در مسیر قرار دارید یا نه؟ تا در نهایت به مقصدی برسید که آرزویش را دارید.

در مسیر زندگی نمی توانید مستقیم بدون هیچ انحراف به سمت چپ یا راست به مقصد برسید و برای اینکه بتوانید دوباره در مسیر قرار بگیرید باید تمام تمرکز و توجه شما به سمت هدفی که دارید باشد. اگر در راه رسیدن به هدف منحرف شده اید و باز به مسیر اصلی برگشته اید بدین دلیل است که شما در طول مسیر به اندازه کافی هوشیار بوده اید تا باز به مسیر برگردید.

بنابراین باید در طول مسیر هدف خود خیره شده و هر زمان که کمی از مسیر هدف خود دور شده اید ، آن را تشخیص داده و باز به مسیر برگردید. بنابراین اگر دسیپلین لازم را برای بررسی هر روزه مسیری که در آن حرکت می کنید داشته باشید در هر روز از زندگی خود می توانید بدانید که چه میزان از مقصد خود دور افتاده اید.

دام شماره ۳: لذت آنی

ما هر چه می خواهیم را همان لحظه و همان آن می خواهیم ، این یعنی اعتیاد به لذت آنی! بنابراین این یکی از مهم ترین موانع برای اتخاذ انتخاب های درست است. یعنی اینکه اگر شما انتخاب های درست بکنید هیچ فایده ای دریافت نمی کنید اما زمانیکه انتخاب های نادرست می کنید لذت آنی را تجربه خواهید کرد.

ما از از دوران کودکی به لذت آنی اعتیاد پیدا می کنیم. ما هر روز با ده ها لذت آنی که بیشتر به ضررمان است مواجه می شویم و به هیچ کدام “نه” نمی گوییم ، لذا برای رسیدن به موفقیت باید توانایی نپذیرفتن لذت آنی را در خود تقویت کنید و این کار اصلا ساده نیست.

جیم ران می گوید : “شما در زندگی از یکی از دو درد بزرگ در جهان رنج خواهید برد ، درد ناشی از دیسیپلین یا درد ناشی از افسوس! رنج های ناشی از دیسیپلین اندک هستند اما رنج های ناشی از حسرت بسیار بزرگ”

دام شماره ۴: راحتی!

هسته اصلی موفقیت انجام همه کارهایی است که بسیار آسان هستند اما در عین حال دشوار به نظر می آیند ، یعنی برای رسیدن به موفقیت لازم نیست کارهای بزرگ و دشوار انجام دهید ، فقط باید کارهای بسیار ساده است انجام دهید. انجام تمام این کارها بسیار ساده است اما انجام ندادنشان بسیار ساده تر خواهد بود.

بیشتر انسان ها تصور می کنند موفقیت فرمولی پیچیده دارد یا برای رسیدن به موفقیت باید ریاضت کشید… تمام این ها حیله های ذهن شماست برای اینکه باور کنید رسیدن به موفقیت آنقدر دشوار است که شما نمی توانید به آن برسید.

سوال مهم این است که چه چیزهایی است که هم افراد شکست خورده و هم افراد موفق آن را انجام می دهند؟ پاسخ : “هر دو از انجام کارهایی تنفر دارند که منجر به موفقیت می شوند ، اما افراد موفق با هر احساسی که دارند آن را انجام می دهند ولی افراد شکست خورده از انجام آن فرار می کنند ، زیرا افراد موفق این کارها را انجام می دهند چون می دانند تنها راه برای رسیدن به موفقیت است”.

بنابراین شما باید کارهایی را انجام دهید که برای رسیدن به موفقیت لازم است حتی اگر از آنها نفرت دارید. محمد علی کلی می گوید : “من از تک تک لحظات تمریناتم در صبح متنفر بودم اما تک تک لحظاتم عاشق این بوده ام که قهرمان باشم ، آنچه مرا به موفقیت می رساند انجام کارهایی است که شما را هم به موفقیت می رساند ، فقط تفاوت در این است که من آن کارها را انجام می دهم”.

افراد همیشه باید مسئولیت کارهایی که انجام می دهند را صد در صد بپذیرند ، اما باید بدانید شما مسئولیت کارهایی را که انجام نمی دهید را نیز بر عهده دارید! اما آیا ما مسئول اتفاق افتادن بلایای طبیعی یا تصادفات هم هستیم ، البته که نه ، اما شما مسئول واکنشی هستید که در برابر آن نشان می دهید.

بنابراین زمانیکه نحوه نگرش خود را به اتفاقات و شرایط بیرونی تغییر دهید ، شرایط نیز تغییر خواهد یافت! حقیقت این است که شرایط تغییر می کنند به دلیل آنکه خود شما تغییر می کنید.

خواندید که مسیر ما به سوی موفقیت یا شکست را انتخابهای ما شکل می دهند ، اما شما نمی توانید یک انتخاب درست داشته باشید سپس در گوشه ای بنشینید تا همه چیز خود به خود انجام شود بلکه باید وارد عمل شوید. پس از انتخاب نوبت عمل می رسد یا همان رفتاری که بر اساس انتخاب خود نشان می دهید.

اصلی ترین مشکل ما در رفتار این است که ۹۵ درصد رفتارهایی که طی روز انجام می دهیم به صورت ناخودآکاه بروز می کنند به شکلی که خودتان هم متوجه آن نمی شوید مانند رانندگی.

بنابراین اغلب رفتارهای شما آن قدر برایتان عادی و تکراری است که توجه و تفکر به آنها بی معنی و بدیهی به نظر می رسد. برای بسیاری از افراد عقب نشینی دربرایر ناملایمات کوچک بسیار عادی است ، آنها حتی نمی دانند که می توانند این رفتار را تغییر دهند ، بنابراین برای تعییر در رفتار ، یک رفتار انتخابی باید به یک نیاز ناخودآگاه بدل شود. اگر می خواهید رفتارهای ناخودآگاه خود را کنترل کنید باید آنها را بنویسید

۲ – رفتار ها : دومین کدی است که باید در سیستم عامل شما تغییر کند

رفتارهایی که تکرار شوند به عادت بدل خواهند شد.

این حقیقت به شما کمک می کند بتوانید در زندگی همیشه موفق باشید ، زیرا اگر بتوانید رفتارهایی که برای موفقیت لازم است به عادت تبدیل کنید بدون آنکه به آنها فکر کنید ، بی وقفه آنها را انجام خواهید داد و مدام در چرخه موفقیت قرار خواهید گرفت. شرایطی که اکنون در آن قرار دارید معلول ابتلا به عادت هایی است که شما را از مسیر موفقیت دور می کنند ، بنابراین شما نیازمند ساختن عادات جدید در زندگی خود هستید.

۳ – عادت ها : سومین کدی است که باید در سیستم عامل شما تغییر کند

عادت ها رفتارهایی تکرار شونده هستند که می توانند روی مغز شما تغییراتی ایجاد کنند. به این معنی که شما این رفتارها را انجام می دهید بدون اینکه فکر کنید یا انرژی زیادی را صرف انجامشان کنید.

عادتها یک شبه به وجود نمی آیند ، بلکه ذره ذره جوانه می زنند سپس به شاخه بدل می شوند. به یاد داشته باشید که نه ترک یک عادت بد کار آسانی است و نه ایجاد یک عادت خوب! برای تغییر یک عادت بد به یک عادت خوب لازم است ۳۰۰ بار رفتار خود را تکرار کنید.

بنابراین در تغییر یک عادت خواستن توانستن نیست ، بلکه باید این خواستهء شما باید ۳۰۰ بار تکرار شود تا به یک عادت و توانستن بدل گردد ، مثلا با وجود اینکه این همه رژیم غذایی در دنیا وجود دارد ولی با اینکه رژیمها در دسترس هستند هنوز هم افراد زیادی وجود دارند که از چاقی رنج می برند چرا؟ چون تمامی این رژیم ها بر پایه خواستن بنا شده اند و خواستن هیچ توانی برای ایجاد تغییر ندارد.

دلیل شما برای تغییر چیست؟

برای اینکه تغییرات پایدار در خود ایجاد کنید نیازمند چرایی قدرتمند و درازمدت هستید. برای هر تغییری در خودتان نیازمند یک چرایی قدرتمند و پاسخی قدرتمندتر به این چرا هستید. شما هر کاری برای محافظت از خانودتان در برابر خطرها انجام می دهید چرا؟ چون ضرورت آن را به خوبی حس می کنید و این همان کاری است باید برای رسیدن به موفقیت هم انجام دهید.

به خود و شرایطی که دارید خوب فکر کنید و ضروری ترین ، شعله ورترین و عمیق ترین دلیل برای رسیدن به موفقیت و برای هر تغییری که در زندگیتان لازم دارید را بیابید. دلیلی که شما را از همه رقبایتان قوی تر می کند و ضرورتی که به شما انرژی کار بیشتر را می دهد.

برای اینکه راه خود به سوی موفقیت را باز کنید ابتدا لازم است بدانید کدام عادت ها هستند که مانع رسیدن شما به خواسته هایتان می شوند ، پس از آن باید تشخیص دهید به کدام عادت های خوب نیاز دارید تا به شما کمک کنند به موفقیت دست یابید چرا؟ زیرا زمانی که آنها را تشخیص دهید ، در خود به وجود آورید و از آنها استفاده کنید دیگر موفقیت شما حتمی خواهد بود چون این عادت وارد ذهن ناخوآگاه شما شده و توسط آن کنترل می شود.   

۴ – عامل زمان (تداوم و مداومت) : آخرین کدی است که باید در سیستم عامل شما تغییر کند

زمانی که وارد کار فروش خانه شدم با اینکه مشغول انجام دادن آن بودم اما در حقیقت کاری نداشتم چون نمی توانستم بفروشم. به دنبال دلیل به شخصی برخورم و به من چنین گفت : (باید شکست بخوری!) و باز تکرار کرد باید شکست بخوری ، شکست های بزرگ سریع و زیاد!

تا آن زمان فکر می کردم فرد موفق کسی است که هرگز شکست نمی خورد ، اما کلید موفقیت های بزرگ شکست های بزرگ است. این جمله می تواند بسیار انگیزه بخش باشد فقط باید اجازه دهید در مغزتان نقش ببندد.

زندگی مانند یک آونگ در حال نوسان است ، یک طرف آن موفقیت و طرف دیگر شکست ، برای موفقیت باید ابتدا به سمت شکست حرکت کنید تا با قدرت بیشتری به سمت موفقیت پرتاب شوید. به همین دلیل است که بیشتر مردم در یک نوسان کوچک طوری که فقط درون دایره امن خود تاب بخورند ، حرکت می کنند. شکست های کوچک و موفقیتهای کوچک را تجربه می کنند ، اما فقط کسانی موفقیت های بزرگ را تجربه می کنند که خود را از این دایره محدود بیرون بکشند و این امکان نخواهد داشت مگر اینکه در نوسان خود به سمت موفقیت ، قرار گرفتن در موقعیت شکست را هم تجربه کنند.

من هر بار که شکست می خوردم خوشحال می شدم زیرا باور داشتم که هر شکست ، من را به سوی موفقیت هل می دهد. بنابراین بیاموزید که شکستهای خود را دوست داشته باشید ، زیرا آنها نیروهایی هستند که شما را به سوی موفقیت هل می دهند.

این قانونی است که در هر کار و هر زمینه ای صحت دارد. این قانون استثناء ندارد و همیشه عمل می کند مگر اینکه با دیدن شکست جا بزنید و همه چیزی را رها کنید. بنابراین تنها چیزی که می تواند شما را از پیشروی باز دارد ترس است ، زیرا به محض اینکه در بازی زندگی لذت به ترس بدل شود شما بازی را باخته اید!

ریچارد برنسون می گوید : “با دیدن هر شکست نایست از کنارش عبور کن و ادمه بده! اگر آنچنان به زمین خوردی که با صورت در گل فرو رفتی تنها راه چاره تو این است که بلند شوی و به راهت ادامه دهی!”

النور روزولت می گوید : “هر روز از خواب برخیز تا کاری را انجام دهی که تو را می ترساند.”

منبع :

کتاب استثنا باشید!

نویسنده : دارن هاردی

مترجم : فریبا جعفری نمینی

گردآوری :

حسین شکرگزار

غیاث الدین مشایی