چگونه در 10 مرحله هدف گذاری کنیم
مرحله 1 – اهداف خود را مشخص کنید
با دانستن دقیق آنچه میخواهید به دست آورید، میدانید که باید روی چه چیزهایی تمرکز کنید و پیشرفت کنید. وقتی هدفی وجود دارد، مردم احساس میکنند برای رسیدن به آن هدف هدایت میشوند.
به طور خاص در مورد آنچه میخواهید تصمیم بگیرید. به عنوان اهداف، دو موردی را که میخواهید امسال به انجام برسانید مشخص کنید.
به خاطر داشته باشید؛ دسترسی افراد باید از درک فرد تجاوز کند. به عبارت دیگر، اهدافی را تعیین کنید که رسیدن به آن چالشبرانگیز خواهد بود.
برای کمک به تعیین اهداف به سؤالات زیر پاسخ دهید:
- میخواهم در سالهای آینده به چه نتیجهای برسم؟
- مواردی که به نظر من جالب است چیست؟
- بعضی از کارهایی که واقعاً دوست دارند انجام دهند چیست؟
- آیا یکی از این موارد وجود دارد که من دوست دارم درباره آن بیشتر بدانم یا یاد بگیرم؟
- آیا کارهای کاملاً جدیدی وجود دارد که من میخواهم یاد بگیرم انجام دهم؟
“اهداف شما نقشههای راه هستند که شما را راهنمایی میکنند و به شما نشان میدهند چه چیزی برای زندگی شما امکانپذیر است.”
مرحله 2 – اهداف خود را بنویسید

نوشتن اهداف خود آنها را از آرزوها به واقعیت تبدیل میکند و اولین قدم در تعهد به هدف است. وقتی قلم را روی کاغذ میگذارید، افکار خود را به چیزی ملموس تبدیل میکنید.
نوشتن رویاها و اهداف خود اولین قدم مهم در جهت دستیابی به آنها است. چون اولاً، با نوشتن آنها مجبور میشوید اهداف خود را تجسم کنید و دوما، عمل نوشتن آنها تعهدی را از طرف شما ایجاد میکند.
فقط حدود 5٪ از مردم وقت میگذارند تا اهداف و رویاهای خود را بنویسند.
اهداف خود را در عبارات دقیق و مثبت بنویسید. بهترین اهداف، چشماندازهایی کاملاً مشخص از چگونگی تمایل شما به اوضاع هستند. هرچه اهداف مشخصتر، قابلاندازهگیری و چالشبرانگیز باشند، انگیزه افراد در دستیابی به اهداف آنها بیشتر خواهد بود.
برای اهداف مهلت تعیین کنید
برای دستاورد مهلت تعیین کنید. یک تاریخ بگذارید. مهلت موفقیت را تعیین کنید. یک هدف باید مهلت داشته باشد. اگر تاریخ روی اهداف خود نگذارید، هدف فقط یک آرزو یا یک رویاست. تصمیم بگیرید که میخواهید به چه نتیجهای برسید. هدف باید بسیار مشخص باشد.
- اگر میخواهید فروش بیشتری داشته باشید، چه میزان فروش بیشتر میخواهید؟
- اگر میخواهید شغل دیگری پیدا کنید، ویژگیهای آن شغل چیست؟
تشخیص دهید که هدف برای شما باورپذیر است. شما باید احساس کنید که هدف قابل تحقق است. اگر اعتقاد دارید که دستیابی به آن غیرممکن است، هرگز اقدام لازم برای تحقق بخشیدن به هدف را انجام نخواهید داد.
یک هدف اساسی دارای این پنج عنصر است:
- آنها با افعال عملی بیان میشوند
- به زبان خاصی نوشته شدهاند.
- آنها نتایج قابلاندازهگیری را بیان میکنند.
- آنها بدون اینکه از دسترس شما خارج باشند شما را به چالش میکشند.
- آنها تاریخ اتمام را مشخص میکنند.
نمونههایی از اهداف اساسی:

همچنین:
- هدف خود را مثبت بنویسید
- اهداف خود را با جزئیات کامل بنویسید
- با فعل زمان حال بنویسید
به هدف خود “آزمون کنترل” بدهید. آیا شما بر آنچه میخواهید انجام دهید کنترل دارید؟ آیا قسمت عملیاتی هدف شما نشان میدهد که چه خواهید کرد؟ شما بر هدفی نظیر “من یاد میگیرم ده نوع درخت را در پاییز امسال شناسایی کنم” کنترل دارید. بااینحال، اگر عملی که در هدف ذکر شده همان کاری است که شخص دیگری انجام خواهد داد، در آزمون کنترل قبول نمیشود.
بیانیه هدف، “من در مسابقات پرورش اندام جایگاه اول را کسب خواهم کرد” در آزمون کنترل قبول نمیشود، زیرا داور مسابقات تصمیم میگیرد چه کسی جایزه بالاترین امتیاز را کسب کند. آیا اهداف شما از آزمون کنترل عبور میکنند؟
وقتی کلمات نوشته میشوند و سپس بارهاوبارها دوباره نوشته میشوند حداکثر تأثیر را دارند.
“احساس میکنم مهمترین قدم در هر موفقیت بزرگ تعیین هدف خاص است. این به شما امکان میدهد ذهن خود را بر روی هدف خود متمرکز کنید و از بسیاری موانع دور شوید. این زمانی به وجود خواهد آمد که شما در تلاش هستید تا بیشترین سعی خود را انجام دهید. “
کورت توماس
مرحله 3: نیاز به تجزیهوتحلیل

بعد از شناسایی هر هدف، به این فکر کنید که برای رسیدن به هدف خود چه کاری باید انجام دهید. شما حالا کجا هستید؟ اگر نمیدانید در حال حاضر کجا هستید، هرگز نمیدانید که باید چقدر پیش بروید. آیا لازم است در مورد چیزی بخوانید یا تحقیق کنید؟ آیا برای رسیدن به هدف خود نیاز به یادگیری مهارت خاصی دارید؟ چقدر تمرین لازم است؟ همچنین به این فکر کنید که چه کسی به شما کمک میکند تا به اهداف خود برسید. تمام مهارتها، اطلاعات، دانش، منابع و کمک افراد و سازمانهایی را که برای رسیدن به اهداف خود نیاز دارید و افرادی که نیاز به همکاری دارید شناسایی کنید.
به این فکر کنید که برای رسیدن به اهداف خود به چه مهارت و دانشی نیاز خواهید داشت؟
- من چقدر در این کارها مهارت دارم؟
- در حال حاضر چقدر در این مورد میدانم؟
- برای رسیدن به این هدف به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ (مهارتها کارهایی هستند که از نظر جسمی انجام میدهید مانند یادگیری رانندگی).
- به چه اطلاعات و دانشی نیاز دارید؟ (دانش استفاده از مغز شما مانند دانستن اطلاعات مربوط به آییننامه رانندگی).
- به چه منابعی نیاز دارید؟
- به چه کمک، یا کمک چه همکاری نیاز دارید؟
هنگامی که به چگونگی دستیابی به اهداف میاندیشید، بر اهداف فرعی که منجر به دستیابی به آنها میشوند تمرکز کنید:
- مهارتهای لازم برای رسیدن به هدف خود را لیست کنید.
- دانش لازم برای رسیدن به هدف خود را لیست کنید.
- افراد و گروههایی را که برای رسیدن به هدف خود باید با آنها کار کنید، شناسایی کنید.
- منابع مورد نیاز برای رسیدن به هدف خود را لیست کنید.
مرحله 4: لیست مزایا و موانع

لیستی از مزایایی که از رسیدن به هدف خود دریافت خواهید کرد تهیه کنید. با ایجاد لیستی از مزایا انگیزه ذاتی بیشتری برای دستیابی به اهداف خود پیدا میکنید.
لیستی از موانع پیشبینیشده تهیه کنید. موانع رسیدن به هدف خود را ذکر کنید.
- چه چیزی میتواند مانع پیشرفت من شود؟
- آیا مفروضاتی برای آنها در نظر گرفتهام؟
اگر از مانع آگاهی دارید میتوانید برای غلبه بر آن برنامهریزی کنید.
“شما اندازه موفقیت را با موانعی که باید برای رسیدن به اهداف خود پشت سر بگذارید، اندازهگیری میکنید.”
بوکر تی واشنگتن
مرحله 5: اهداف را لیست کنید
شما باید کارها را به کارهای کوچکتر تقسیم کنید.
- اهداف به شما امکان میدهند پیشرفت خود را با کارایی بیشتری پیگیری کنید.
- اهداف خیلی طاقتفرسا نیستند. دستیابی به اهداف آسانتر است.
- اهداف به شما امکان میدهند پیشرفت را احساس کنید.
- اهداف گامهای عملی مورد نیاز برای کمک به شما در رسیدن به هدف شما هستند.
“کارهای بزرگ با انگیزه انجام نمیشوند، بلکه توسط یک سری کارهای کوچک به اجرا درمیآیند.”
مرحله 6: یک برنامه عملیاتی ایجاد کنید

برای تکمیل هر هدف و رسیدن به هدف خود برنامه عملیاتی تدوین کنید.
برای اهداف خود یک چارچوب زمانی تعیین کنید. هر مرحله را به کارهای اساسی تقسیم کنید. کارهای اصلی را که باید ابتدا انجام شوند، لیست کنید.
برنامه عملیاتی تدوین کنید. مراحل مشخصی را که برای دستیابی به هدف لازم است تعیین کنید. از تحقق هدف شروع کنید و به عقب برگردید.
مرحله 7: اهداف خود را به اشتراک بگذارید
در مورد اهداف خود با دیگری صحبت کنید. آنها را با دوستان و خانواده خود به اشتراک بگذارید. وقتی با دیگران درباره اهداف خود صحبت میکنیم، به ما کمک میکند تا ایده بهتری از کارهایی که قرار است انجام دهیم، به دست آوریم.
اهداف خود را در جایی که خود و دیگران میتوانید مشاهده کنید، نصب نمایید.
“لحظه روشنگری هنگامی است که رویاهای فرد در مورد احتمالات به تصویری از احتمالات تبدیل میشوند.”
ویک برادن
مرحله 8: به طور مداوم اهداف خود را دنبال کنید و آنها را ارزیابی کنید
هر روز برای رسیدن به هدف اقدامی انجام دهید. اهداف در حال تکامل و تغییر چیزهایی هستند که باید مرتباً مورد بازنگری و تجدید نظر قرار گیرند؛ بنابراین، شما باید پیشرفت خود را به طور منظم ارزیابی کنید. به روشی سیستماتیک کار کنید تا اهداف خود را دائماً مرور، اصلاح و به روز کنید.
یک مربی فوتبال عملکرد تیم خود را در طول نیمه اول ارزیابی میکند و سپس در نیمهوقت تنظیماتی را انجام میدهد. سپس مربی در نیمه دوم تیم را دوباره ارزیابی میکند و برای بازی بعدی تنظیمات بالقوه انجام میدهد.
هر روز برای رسیدن به هدف اقدام کنید. رویاها و اهداف نیاز به عمل دارند. بهترین هدف در جهان هرگز تحقق نخواهد یافت مگر اینکه اقدامات مداوم انجام شود.
“یا راهی پیدا خواهیم کرد، یا راهی پیدا خواهیم کرد! “
هانی بال
مرحله 9: جشن بگیرید

مهمترین چیز این است که پیشرفت و موفقیت خود را بشناسید و آنها را جشن بگیرید.
برای موفقیتهای خودبهخود پاداش دهید. هنگامی که نسبت به رسیدن به هدف خود پیشرفت کردید یا به آن رسیدید، باید جشن بگیرید و به آنچه که به دست آوردهاید افتخار کنید. هر از چند گاهی، به احساس خود در مورد پیشرفت خود فکر کنید. بعضی مواقع پایبندی به اهداف سخت است. دیدن نتایج خیلی طول میکشد؛ بنابراین با اتمام یک مرحله و رسیدن به یکضرب الاجل، باید به خود نیرو دهید.
“آنچه با دستیابی به اهداف خود به دست میآورید به اندازه آنچه با دستیابی به اهداف خود میشوید مهم نیست.”
مرحله 10: اهداف خود را بهصورت دورهای ارزیابی کنید
بهصورت دورهای، کمی وقت بگذارید تا کل لیست اهداف خود را مرور کنید و پیشرفت خود را ارزیابی کنید. از شکستهای خود بهعنوان درسی برای برنامهریزی موفقیتهای آینده استفاده کنید.
اهداف بهصورت جداگانه اتفاق نمیافتند. ما در زندگی اهداف مختلفی داریم و باید بدانیم که چگونه اولویتها را تعیین کنیم و همچنان به اهداف مختلف خود برسیم.
اگرچه اهداف خود را به طور مداوم ارزیابی کردهاید، اما برای ارزیابی اهداف و پیشرفت خود نیز باید کمی وقت بگذارید. ارزیابی مستلزم ایجاد تغییرات جزئی در اهداف شما است. ارزیابی هدف شما مستلزم بررسی کل هدف شما است تا اطمینان حاصل کنید که به مسیر درستی میروید، باید چارچوبهای زمانی را تنظیم کنید، یا اگر دیگر یک هدف خاص را در زندگی خود ندارید.
یک مربی فوتبال عملکرد تیم خود را در طول بازیهای خود ارزیابی میکند، اما مهم است که یک مربی بنشیند و عملکرد کلی تیم را ارزیابی کند و به طور بالقوه تغییرات قابلتوجهی ایجاد کند. او ممکن است دفاع را دوباره طراحی کند یا بازیهای جدیدی اضافه کند.
همانطور که اهداف خود را ارزیابی میکنید، بر اساس تجربه و شرایط خود تغییراتی ایجاد خواهید کرد. شکستهای شما درسهای ارزشمندی را برای تعیین هدف آینده فراهم میکند.
شاید لازم باشد:
- اهداف خود را چالشبرانگیزتر کنید
- دستیابی به اهداف خود را در مدتزمان کمتری آسان کنید
- از فرصتهای جدید استفاده کنید
- کمبودهای خود را بهبود ببخشید – شاید لازم باشد دانش و مهارت بیشتری کسب کنید
برای کمک به خودتان در تحلیل اهداف خود، مهم است که از خود دو سؤال بپرسید:
- آیا من هیچ هدفی متعارضی دارم؟ آیا دستیابی به یک هدف، دستیابی به هدفی دیگر را کند یا دشوار میکند؟
- آیا من به اهدافم پایبند هستم؟
“با اطمینان به سمت رویاهای خود بروید. زندگی را که تصور کردهاید زندگی کنید.”
هنری دیوید تورو
منبع:
insurancethoughtleadership.com
ترجمه و اقتباس
حسین شکرگزار
غیاث الدین مشایی