10 کاری که افراد بسیار موفق از انجام آنها امتناع می کنند
مقدمه
برای افراد موفق علاوه بر هنر هوشمندانه انجام “کارهای درست”، هنر فراموش شده رها کردن “کارهای اشتباه” نیز وجود دارد.
در ماه گذشته، در اولین کنفرانس سالانه ما “بهتر فکر کن، بهتر زندگی کن“، دهها نفر از من پرسیدند که من و آنجل چگونه “همه کارها را انجام میدهیم”.
یکی از زنان شرکت کننده در این سمینار گفت:
“مارک و آنجل، چگونه همه این کارها را انجام میدهید؟ چگونه اینقدر موفق و سازنده هستید؟ چگونه کنفرانسهای باورنکردنی را میزبانی میکنید، هر سال صدها پست وبلاگی مینویسید، صدها دانشجوی شاد مانند من را راهنمایی میکنید، شخصاً به ایمیلهای دانشجویان و مشتریان به این سرعت پاسخ میدهید، و هنوز زمانی برای گذراندن با خانواده و یکدیگر دارید؟ من نمیدانم چطور این همه اتفاق میافتد، اما خیلی ممنونم که این کار را انجام میدهید … “
از بیرون که به درون نگاه میکنم، میتوانم ببینم که چگونه افراد خاصی ممکن است ما را “بسیار موفق و سازنده” تصور کنند. شاید نوعی معجون جادویی در اختیار داشته باشیم که به ما امکان میدهد بیش از آنچه از نظر انسانی ممکن به نظر میرسد کارها را به انجام برسانیم.
بااینحال، حقیقت این است که هیچ معجون جادویی وجود ندارد، فقط مجموعهای از انتخابهای مستمر و عمدی برای از بین بردن عادت ها، باورها و رفتارهای منفی دستبهدست هم میدهند که در غیر این صورت زندگی ما پر از استرس بیمورد میبود و تقویمهای ما پر از روزهای از دست رفته و ضایع شده، میشد.
موفق به انگلیسی:
Successful
موفقیت چیست و به چه معناست؟

اگر در تلاش برای تعریف زندگی موفق هستید، دو خبر خوب برای شما دارم:
- هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست
- این شما هستید که باید موفقیت را برای خود تعریف کنید
بسیاری از ما به دنبال عناوین شغلی، پول یا موقعیت اجتماعی هستیم. بااینحال وقتی به همین چیزها دست پیدا میکنیم، احساس موفق بودن نمیکنیم.
این اتفاق به این دلیل میافتد که شما تنها زمانی میتوانید موفقیت در زندگی خود را اندازه گیری کنید که مشخص کنید چه چیزی باعث شادی شما میشود و به شما در یافتن هدف کمک میکند.
موفقیت چیزی است که شما باید آن را برای خودتان تعریف کنید و هیچکس دیگری نمیتواند این کار را برای شما انجام دهد. موفقیت میتواند به معنای انجام کاری مفید برای جامغه و ایجاد تفاوت باشد. موفق بودن میتواند به معنای احساس پیشرفت شغلی باشد.
علاوه بر این موارد موفقیت میتواند به معنای توانایی انجام کارهایی باشد که دوست دارید. یا ممکن است به این معنا باشد که بتوانید بهترین تربیت ممکن را برای فرزندان خود فراهم کنید. (منبع)
حالا سوال مهم این است چگونه موفق شویم؟
کارهایی که افراد بسیار موفق آنها را انجام نمیدهند
1 – افراد موفق از منتظر ماندن برای ایجاد تغییر در محیط اطرافشان، خودداری میکنند
استیون کینگ یکبار گفت: “آماتورها مینشینند و منتظر الهام هستند، بقیه فقط بلند میشوند و به سر کار میروند.”
یک سوگیری آشکار نسبت به اقدام کردن، رایجترین رفتاری است که در هرکسی که در مسیر انجام کاری باورنکردنی در زندگی خود است، یافت میشود. درحالیکه برنامه ریزی، استراتژی و تدبیر مناسب، هنگام شروع یک پروژه جدید مهم است، همچنین بسیار آسان است که کنترل موثر خود را به طور نامحدود در موارد فوق از دست بدهید.
شما باید خود را به چالش بکشید تا زودتر اقدام کنید. از لحظهای که شروع به انجام کاری میکنید (مثلاً نوشتن کلمات روی کاغذ، ساختن یک نمونه فیزیکی، به اشتراک گذاشتن ایدههای جدید، و غیره)، با انجام چنین کارهایی بازخورد ارزشمندی دریافت میکنید که در نهایت به شما کمک میکند ایده اصلی خود را اصلاح کنید، بنابراین میتوانید با دیدگاهی آگاهانهتر و تأثیرگذارتر به جلو حرکت کنید؛ بنابراین از انتظار کشیدن برای ایجاد تغییرات بیرونی دست بردارید و شروع به اقدام کنید.
نقل قولی در مورد راز موفقیت:
“موفقیت همیشگی نیست و شکست هم کشنده نیست: این شجاعت ادامه دادن است که مهم است.”
2 – افراد موفق وارد بازی سرزنش کردن نمیشوند

یا مالک موقعیت فعلی خود هستید یا موقعیتتان مالک شما خواهد شد. یا شما مسئولیت زندگی خود را به عهده میگیرید یا شخص دیگری این کار را میکند. سرزنش کردن خود، کاری است که یک قربانی انجام میدهد. این یک راه آسان برای بر عهده نگرفتن مسئولیت نتایج کارهای خود است. خیلی سادهتر است که بهجای نگاه کردن به درون خود، انگشت اتهام را به سمت شخص یا چیز دیگری بگیرید. سرزنش سازنده نیست. انجام این کار به شما یا شخص دیگری کمک نمیکند. هیچ کس در بازی سرزنش، برنده نمیشود. وقتی مقدار انرژی و استرسی که برای سرزنش کردن صرف میکنید باید در جای دیگری به کار گرفته شود، قدرت شما را برای حرکت رو به جلو از بین برده و یافتن راه حل واقعی را دشوار میسازد.
زمان تلاش بیشتر برای تبدیل شدن به یک فرد موفق فرارسیده است؛ وقت آن رسیده است که مسئولیت بیشتری بپذیریم؛ زمان رهبری از درون فرارسیده است. زمان تغییر است؛ وقت آن است که به خود احترام بگذارید و از سرزنش دیگران دست برداریم و زندگیمان را خودمان بسازیم!
نقل قولی درباره موفقیت و تلاش:
“موفقیت آرامش خاطری است که نتیجه مستقیم رضایت نسبت به خود از طریق دانستن این است که شما برای تبدیل شدن به بهترین چیزی که تواناییاش را دارید، حداکثر تلاش خود را کردهاید.”
3 – اشخاص بسیار موفق از برداشتن قدمهای بسیار بلند در ابتدای کار، خودداری میکنند
وقتی ایدههای عالی ما هنوز فقط مفاهیمی هستند که فقط در ذهن ما شناور هستند، ما تمایل داریم واقعاً بزرگ فکر کنیم. درحالیکه بزرگ فکر کردن ذاتاً بد نیست، اما جنبه منفی آن این است که اغلب مانعی برای دست زدن به اقدام میشود. بهعبارتدیگر، ما تمایل داریم به پروژههای خود تا جایی فکر کنیم که پیچیدهتر از آنچه هستند به نظر برسند، و بنابراین بارهاوبارها متوقف میشویم تا به خودمان زمان بیشتری برای آماده شدن اختصاص دهیم و دست به اقدام زدن را به عقب بیندازیم.
برای جلوگیری از “فلج فکری بزرگ”، ایدههای خود را به فعالیتهای کوچکتر و بلافاصله قابل آزمایش تقسیم کنید. آیا میتوانید ایده یک کنفرانس در مقیاس بزرگتر را با میزبانی مجموعهای از رویدادهای محلی کوچکتر جایگزین کرده و آزمایش کنید؟ آیا میتوانید برای نوشتن یک کتاب، ایدهای را در نظر بگیرید و آن را با نوشتن چند پست مرتبط در وبسایت خود مورد آزمایش قرار دهید؟ (مثلاً: 1000 کار کوچک که افراد شاد و موفق، آنها را متفاوت انجام میدهند) آیا میتوانید قبل از پیاده سازی یک پروژه، مدل کلی آن را ترسیم و تجسم کنید؟ هنگامی که ایده خود را در مقیاس کوچکتر آزمایش کردید، بینش و دادههای موردنیاز برای ارتقای ایده خود به سطوح بالاتر را خواهید داشت.
“دو دسته از افراد وجود دارند که به شما میگویند نمیتوانید در این دنیا تغییر ایجاد کنید: کسانی که از تلاش میترسند و آنهایی که میترسند شما موفق شوید.”
اگر در تلاش برای ایجاد یک روتین یا روال مثبت جدید هستید، از برداشتن قدمهای کوچک شروع کنید. من مطمئن هستم که قبلاً این را شنیدهاید، اما هیچ کس این کار را انجام نمیدهد. با یک روتین روزانه که 10 دقیقه یا کمتر طول میکشد، شروع کنید. اگر احساس مقاومت باورنکردنی کردید و برای انجام آن کار به مدت 10 دقیقه شکست خوردید، آن را به 5 دقیقه یا 3 دقیقه کاهش دهید و سپس هر روز به مدت 60 روز قبل از اینکه مدت زمان را کمی افزایش دهید، به آن پایبند بمانید. برای ساختن یک عادت در ابتدا، مهم این نیست که چقدر زمان برای انجام یک کار اختصاص میدهید، بلکه مهم این است که چند بار برای انجام این کار دست به اقدام میزنید.

4 – افراد سازنده و موفق از تظاهر به اینکه باید همیشه حق با آنها باشد، امتناع میکنند
برای اینکه در بلندمدت کارآمد باشید، نباید در کوتاه مدت اشتباه کنید. شما باید موضع بگیرید، نظریههای خود را آزمایش کنید و اگر متوجه شدید که نظریه شما اشتباه بوده است، آن را بپذیرید. این یک فرایند آزمون و خطا است که به شما کمک میکند بفهمید چه چیزی درست است و فهمیدن اینکه چه چیزی درست است بسیار مهمتر از همیشه درست بودن نظریات شما است.
فرایند آزمون و خطا، بخشی ضروری از زندگی هر فرد موفق و سازنده است. راستش را بخواهید، وقتی هر یک از ما برای اولینبار ایده جدیدی را اجرا میکنیم، نتیجه اغلب چندان خوب از آب در نمیآید. نکته مهم این است که درسهای آموخته شده در طول فرایند پیاده سازی ایده خود را برای اصلاح ایده اولیه و ایجاد یک استراتژی جدید و بهبود یافته با یکدیگر ترکیب کنید.
انتظار و توقع برای انجام درست کارها در اولینبار، تمرینی برای بیهودگی و ناامیدی است. نمونه سازی، آزمایش و تکرار برای تبدیل یک ایده مناسب به محصول یا خدمات، حیاتی است. بهجای اینکه از “شکست“های خود دلسرد شوید، از نزدیک مراقب آنها باشید و از آنها درس بگیرید. سپس از آنچه آموختهاید برای ساختن چیزی بهتر استفاده کنید. بعداً آن را دوباره و دوباره انجام دهید. دیر یا زود به سطحی از موفقیت که انتظارش را داشتید، دست خواهید یافت.
نقل قولی درباره موفقیت و شکست:
“موفقیت گذر از شکستی به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق و دستوپا زدن است.”
وینستون چرچیل
5 – اشخاص بسیار موفق از منحرف شدن از اهداف اصلی خود امتناع میکنند

وقتی شما کوشا، متعهد و پیگیر باشید، قدم به قدم، خود را بهجایی که میخواهید به آنجا برسید، خواهید رساند. اما باید روی اهداف اصلی خود متمرکز بمانید.
وقتی روی پروژههای بزرگتر کار میکنید، احتمالاً در حین پیشرفت، ایدههای جدید زیادی به ذهنتان خطور خواهد کرد. این میتواند به شما انگیزه دهد که بهتدریج اهداف پروژه خود را گسترش دهید. ما این را “خزش دامنه پروژه” (project scope creep) مینامیم. این عادت شوم و منحوس میتواند تکمیل واقعی هر چیزی را تقریباً غیرممکن کند. بهترین راه برای جلوگیری از این امر این است که در شروع هر پروژه جدیدی که تصمیم دارید روی آن کار کنید، یک بیانیه ساده که اهداف اصلی خود را در آن خلاصه کردهاید، بنویسید. سپس (این بخشی است که ما اغلب فراموش میکنیم) خلاصه هدف اصلی خود را حداقل یکبار در هفته مجدداً مرور کنید. هنگامی که خزش دامنه شروع به نشان دادن سر زشت خود میکند، میتوانید قبل از اینکه به شما برسد آن را بگیرید.
“یک ایده خوب پیدا کنید و آن را نگه دارید و روی آن کار کنید تا زمانی که درست انجام شود.”
6 – افراد موثر و موفق از تمرکز بر موارد منفی سر باز میزنند
هشیارانه روی چیزهای مثبت تمرکز کنید!
یک مطالعه علمی که اخیراً در مورد ” مزیت شادی” (The Happiness Advantage) انجام شد، ثابت کرد که پزشکانی که قبل از تشخیص، خلق و خوی مثبتی دارند، نسبت به پزشکانی که در حالات ذهنی خنثی یا منفی هستند، به طور مداوم افزایش قابل توجهی در تواناییهای فکری خود را تجربه میکنند که به آنها اجازه میدهد تقریباً 20 درصد سریعتر از حد معمول مشکل بیماران خود را تشخیص دهند.
همان مطالعه سپس به سراغ حرفههای دیگر رفت و نشان داد که فروشندگان با دیدگاه مثبت و شاد بیش از 50 درصد از همتایان منفی و بدبین خود بیشتر میفروشند. دانشآموزان کالجی که قبل از شرکت در امتحانات ریاضی احساس نشاط میکنند، به طور مداوم از همسالان خنثی و منفی خود بهتر عمل میکنند.
بنابراین معلوم میشود که مغز ما به طور طبیعی برای ارائه بهترین عملکرد خود در زمانی که افکار منفی یا حتی خنثی داریم طراحی نشده، بلکه برای زمانی که مثبت فکر میکنیم، ساخته شده است.
“افراد موفق کاری را انجام میدهند که افراد ناموفق حاضر به انجام آن نیستند. آرزو نکنید کاری که انجام میدهید آسانتر بود، بلکه بگویید: ایکاش من بهتر بودم.”
7 – انسانهای موفق از نادیده گرفتن بردهای کوچک که در نهایت منجر به موفقیتهای بزرگ میشوند، خودداری میکنند

در پروژههای بزرگی که نیازمند تلاش زیاد و تعدد دفعات حل خلاقانه مسائل و مشکلات هستند، حفظ شتاب بسیار مهم است. چگونه؟ با جشن گرفتن بردهای کوچک در طول راه. سادهترین راه برای انجام این کار این است که نقاط عطف کوچکتری برای خود تعیین کنید که ارزش جشن گرفتن داشته باشند.
هر پروژه را به فازهایی تقسیم کنید که تکمیل آن حداکثر تنها چند هفته طول میکشد. مزیت مضاعف این رویکرد، اولاً این است که هر پروژه بزرگ را قابل مدیریتتر میکند، و دوم اینکه “بردهای” افزایشی و امیدوار کننده در هر پروژه ایجاد میکند.
نکته:
بسیار مهم است که به طور دورهای مکث کنید تا کارهای انجام شده را ارزیابی کنید، حتی اگر هنوز راه زیادی در پیش باشد.
8 – کسانی که بهعنوان افراد موفق شناخته میشوند از ناکارآمدی آگاهانه (و بیپایان) جلوگیری میکنند
گاهی اوقات برای صرفه جویی در زمان باید وقت گذاشت. فکرش را بکنید!
چگونه میتوانید امروز کمی وقت بگذارید تا از اینجا به بعد صرفه جویی زیادی در زمان خود را تجربه کنید؟
وظایفی که به طور منظم در حین کار انجام میدهید را در نظر بگیرید. آیا راه اثربخشتر و کارآمدتری برای انجام آنها وجود دارد؟ میانبر سریعتری که میتوانید یاد بگیرید؟ راهی برای خودکارسازی یا واگذاری یا برونسپاری آن؟ بهعنوانمثال، شاید بتوانید یک کار خاص را در 30 دقیقه، کامل کنید و زمان لازم برای اجرا و پیاده سازی یک روش کارآمدتر سه ساعت طول میکشد.
اگر آن کار 30 دقیقهای باید روزانه تکمیل شود و با صرف وقت سه ساعت برای یکبار بهمنظور کارآمدی بیشتر، زمان لازم انجام همان کار را به 10 دقیقه یا کمتر کاهش دهد، راه حلی است که ارزش سرمایه گذاری را دارد. یک راه ساده برای انجام این کار استفاده از فناوری برای خودکار کردن وظایف است. (میانبرهای صفحه کلید، توسعه دهنده متن، فیلترهای صندوق ورودی ایمیل و غیره). همچنین آموزش به کسی که در انجام کارها به شما کمک کند و واگذاری کار به دیگران نیز گزینههای دیگری برای بهره وری بیشتر هستند.
فقط به یاد داشته باشید که هر چه کارهای تکراری بیشتری را امروز بهصورت خودکار انجام دهید یا به دیگران محول کنید، میتوانید با صرف تلاش و زمان کمتری کارآمدتر باشید.
9 – افراد فوق موفق از گفتن “بله” به همه چیز و همه کس خودداری میکنند

شما باید “نه گفتن” را تمرین کنید حتی اگر انجام این کار برای شما سخت باشد. زمان و انرژی سازنده و مولد بینهایت نیست. افراد باتجربه و موفق میدانند که باید از زمان، انرژی و تمرکزشان بهدقت محافظت کنند.
من و آنجل در دهه گذشته در حد خودمان خوب عمل کردهایم. کسب و کار نویسندگی و مربیگری ما فراتر از بلندپروازانهترین رویاهای ما شکوفا شده است. ما بیش از 35000 نسخه از کتاب منتشر شده خود را فروختهایم، صدها دانشجو داریم که فعالانه در دوره بازگشت به شادی ما ثبتنام کردهاند. اخیراً یک کتاب با موضوع پیشرفت شخصی بسیار موفق با نام ” بازگشت به دوره شادی” (Getting Back to Happy course) را در مقیاسی بزرگ فروختهایم.
کنفرانس توسعه (بهتر فکر کن بهتر زندگی کن) را برگزار کردهایم. تخصص و بینش ما متقاضیان زیادی دارد. بااینحال، حتی اگر میتوانستیم بهراحتی محصولات تجاری خود را به سطح بالاتری ارتقا دهیم، انجام این کار زمان و انرژی کافی برای تمرکز روی اهداف شخصی (خانوادگی) که به همان اندازه در فهرست اولویتهای ما مهم هستند را پیدا نمیکردیم. یا زمان و انرژی کافی برای برقراری ارتباط صمیمی و اساسی با دانشجویان و خوانندگانمان را از دست میدادیم.
نکته مهم:
همیشه بهخاطر داشته باشید که مجبور نیستید هر فرصت بزرگی را که به آن دعوت شدهاید، بپذیرید. هنگامی که در حین اجرای یک پروژه هستید، به یاد داشته باشید که فرصتهای جدید و غیرمنتظره میتواند به معنای پرت شدن تمرکزتان از اهداف و اولویتهای اصلی شما باشد. “نه گفتن” سهم مهمی در موفق ماندن و سازنده بودن هر کسی دارد.
10 – آدمهای موفق از پذیرش این ایده که قرار نیست قوانین گاهی اوقات شکسته شوند، خودداری میکنند
آیا من ادعا میکنم که من و همسرم آنجل بیشتر اوقات بر اساس 9 اصل بالا زندگی میکنیم؟ بله، درست است، ما اغلب این کار را انجام میدهیم. بااینحال، این اصول و سایر قوانین راهنما برای زندگی و کسب و کار فقط تا زمانی باید رعایت شوند که برای شما کار میکنند و نتیجه میدهند. اگر با به کار بردن یکی از این اصول در موقعیت منحصربهفرد خود، پیشرفتتان موقف یا غیرممکن شده است، لزوماً نباید به اجرای آن ادامه دهید. در عوض به دنبال پیدا کردن راه حلی باشید که برای شما مناسبتر است.
اکنون نوبت شماست …
- آیا این مقاله با موقعیت شما همخوانی داشت؟ اگر چنین است، کدام نکته بیشترین جذابیت را برای شما داشت؟
- آیا بینش یا راهکار بهتری برای بهره وری بیشتر یا داستانی برای به اشتراک گذاشتن سراغ دارید؟
مجموعه آموزشی زندگی نوین دوست دارد بیشتر از شما بشنود. نظرات خود را در زیر بنویسید و ایدههای خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
منبع:
ترجمه و اقتباس:
حسین شکرگزار
غیاث الدین مشایی