تعصبات شناختی که همه ما را به افرادی وحشتناک تبدیل می کنند

تعصبات شناختی که همه ما را به افرادی وحشتناک تبدیل می کنند
5
(3)

تعصبات شناختی که همه ما را به افرادی وحشتناک تبدیل می کنند

مقدمه

همه ما قربانی تعصب خودمان هستیم. بعضی از تعصبات شناختی ما را به انسان‌های وحشتناک‌تری از دیگران مبدل می‌کنند.

می‌دانم به چه چیزی فکر می‌کنید، شما فکر می‌کنید، “چطور این همه احمق در جهان وجود دارند که نمی‌توانند آنچه را که در مقابلشان قرار دارد، ببینند؟” شما در حال فکر کردن هستید، “چرا به نظر می‌رسد “من” از توانایی دیدن حقیقت برخوردار هستم. شما به این فکر می‌کنید که “چه کاری می‌توانم انجام دهم تا مردم بفهمند؟ چگونه می‌توانم کاری کنم که آنها آنچه که من می‌بینم را ببینند؟”

من می‌دانم که شما این فکر را می‌کنید، زیرا همه این فکر را می‌کنند. این تصور که ما زندگی را به‌گونه‌ای درک می‌کنیم که هیچ‌کس دیگری آن را درک نمی‌کند، یک جنبه ذاتی از روانشناسی ما است و آن قطع ارتباطی که احساس می‌کنیم جهانی است.

در اینجا یک واقعیت وجود دارد: ذهن انسان به‌گونه‌ای تکامل نیافته است که در درک حقیقت خوب باشد، ذهن انسان در درک آنچه برای ذهن انسان مفیدتر است، خوب است.

هشدار:

آنچه مفید است معمولاً درست نیست (منبع).

معلوم می‌شود که ما در اعتقاداتمان خیلی واقع‌گرا و عینی نیستیم. معلوم می‌شود که ادراک‌ها و استدلال‌های ما به‌شدت تحت تأثیر سوگیری‌ها و تعصبات شناختی است.

تصور کنید که به تصویری از یک مهمانی بزرگ روی صفحه کامپیوتر نگاه می‌کنید. حالا تصور کنید که به کامپیوتر می‌گویید می‌خواهید باور کنید که همه افراد حاضر در مهمانی که موهای بلوند دارند، یک احمق هستند و بیایید فرض کنیم به طور جادویی، الگوریتم رایانه به‌تدریج تصویر را ویرایش می‌کند تا به نظر برسد که هر فرد مو بلوند ظاهری ازخودراضی، افاده‌ای و به‌شدت خصمانه در چهره خود دارد.

حالا وانمود کنید که به صفحه کامپیوتر می‌گویید که می‌خواهید احساس ثروتمند بودن، کنید. کامپیوتر لباس، جواهرات و مدل موی همه افراد در تصویر را تغییر می‌دهد تا بی‌ارزش، ارزان و پیش پا افتاده به نظر برسند.

تصور کنید که به تصویری از یک مهمانی بزرگ روی صفحه کامپیوتر نگاه می‌کنید
تصور کنید که به تصویری از یک مهمانی بزرگ روی صفحه کامپیوتر نگاه می‌کنید

حالا، فرض کنید به رایانه می‌گویید که این مهمانی، هر چه که باشد، به‌وضوح بد و کسل‌کننده است. کامپیوتر تصویر را دوباره اصلاح می‌کند و به نظر می‌رسد مردم در گوشه‌وکنار خمیده‌اند و به‌شدت به پاهایشان خیره شده‌اند. مکالمات کمی در حال انجام است و به نظر می‌رسد که افراد اجباراً در مهمانی حضور دارند.

این کامپیوتر اصلاً کامپیوتر نیست. ناخودآگاه شماست و مانند رایانه، ناخودآگاه شما آنچه را که درک می‌کنید به روش‌های بسیار قابل پیش‌بینی تغییر می‌دهد. خلق و خوی ما به تجربیات ما رنگ می‌دهد. هویت ما توجه ما را هدایت می‌کند. نفع شخصی ما بر تفسیرهای ما حکومت می‌کند.

بنابراین وقتی دور هم می‌نشینیم و فکر می‌کنیم: “اگر مردم می‌توانستند آنچه را که من می‌بینم درست است، ببینند”، بدون اینکه بدانیم، منظورمان این است که به معنای واقعی کلمه مردم نمی‌توانند دقیقاً آنچه را که ما می‌بینیم، ببینند.

من و شما می‌توانیم به یک صحنه از یک مهمانی نگاه کنیم، اما نرم‌افزار طراحی گرافیک داخلی ما آن را به روش‌های کاملاً متفاوتی تغییر می‌دهد.

این نرم‌افزار طراحی گرافیکی ذهن ما همان چیزی است که روانشناسان آن را “سوگیری‌ها یا تعصبات شناختی” می‌نامند و همه ما آنها را داریم. در زیر خلاصه‌ای از برخی از سوگیری‌های شناختی برجسته‌تر و نحوه تأثیر آنها بر ادراک ما آورده شده است. درک این سوگیری‌ها مهم است، زیرا نه‌تنها به ما کمک می‌کنند که به خودمان دروغ نگوییم، بلکه به ما کمک می‌کنند همدلی بیشتری داشته باشیم و دیدگاه‌های دیگران را درک کنیم.

این فهرست از تعصبات به‌هیچ‌وجه کامل نیست. اما مسلماً اینها رایج‌ترین و مهم‌ترین سوگیری‌ها و تعصبات شناختی هستند که ما مرتباً قربانی آن‌ها می‌شویم.

فهرست مطالب

  • سوگیری تایید
  • سوگیری منفی
  • تعصب ناشی از انگیزه
  • تعصب بازیگر – ناظر
  • سوگیری اسناد گروهی
  • غلبه بر تعصبات شناختی

1 – سوگیری تایید

تعصب تایید چیست:

تعصب تایید زمانی اتفاق می‌افتد که شما به دنبال “واقعیاتی” هستید که از باورهای قبلی شما پشتیبانی می‌کند و درعین‌حال، هر گونه اطلاعات خلاف آن را نادیده می‌گیرید (منبع). اگرچه گردآوری حقایق برای حمایت از نظرات خود معمولاً آگاهانه انجام می‌شود، سوگیری تایید ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. اگر فکر می‌کنید رنگ خوش‌شانسی شما زرد است، در واقع بیشتر توجه شما معطوف به رنگ زرد خواهید شد.

این‌گونه هم نیست که شما اشتباه می‌کنید. هزاران چیز زرد در زندگی شما وجود دارد و برخی از آنها نیز در تجربیات مثبت شما نقش داشته‌اند.

بنابراین مشکل سوگیری تایید این نیست که شما اشتباه می‌کنید، مشکل این است که شما کل تصویر را نمی‌بینید.

مشکل سوگیری تایید این نیست که شما اشتباه می‌کنید، مشکل این است که شما کل تصویر را نمی‌بینید
مشکل سوگیری تایید این نیست که شما اشتباه می‌کنید، مشکل این است که شما کل تصویر را نمی‌بینید

نکته عجیب (اما جذاب) در مورد تعصب تایید این است که به نظر می‌رسد زمانی که اطلاعات بیشتر در دسترس افراد باشد، این تعصب بیداد می‌کند. این ممکن است در ظاهر غیر منطقی به نظر برسد. به‌هرحال، اطلاعات بیشتر باید به باورهای بهتر و واقعی‌تر منجر شود، درست است؟

خب نه. وجود سوگیری تایید در واقع خلاف آن را پیش‌بینی می‌کند: اطلاعات بیشتر فرصت‌های بیشتری را ایجاد می‌کند تا “واقعیاتی” را که برای حمایت از باورهای خود استفاده می‌کنیم، انتخاب کنیم؛ بنابراین، قرار گرفتن در معرض اطلاعات بیشتر در واقع باورهای ما را دوقطبی می‌کند (منبع). این به طور خلاصه توضیح می‌دهد که چرا اینترنت برای گفتمان‌های سیاسی انباری از مزخرفات است. به‌جای اینکه باورهای خود را برای تطبیق با اطلاعات جدید تغییر دهیم، اطلاعات جدید را متناسب با باورهای خود تطبیق می‌دهیم.

در واقع، در دسترس بودن آسان سوگیری تایید آنلاین چیزی را ایجاد کرده است که محققان آن را “اتاقک‌های اکو” می‌نامند که در آن افراد به طور مداوم فقط اطلاعاتی مفیدی دریافت می‌کنند که از دیدگاه‌های قبلی آنها پشتیبانی می‌کند (منبع). اتاقک‌های اکو برای شرکت‌های بزرگ فناوری خوب هستند، زیرا آنها را شاد نگه می‌دارند. اما آنها برای حقیقت بد هستند. کلاً این نوع طرز نگاه کردن به مسائل برای حقیقت بد است.

چگونه سوگیری تایید شما را تبدیل به یک احمق می‌کند:

سوگیری تایید عموماً باعث می‌شود که ما بیش از حد به باورهای خود اعتماد کنیم، بنابراین به طور بالقوه شما را در مکالمه در مورد هر چیزی حتی مسائل کمّی بحث‌برانگیز، تبدیل به یک فرد غیرقابل‌تحمل می‌کند. با خود فکر خواهید کرد، “اما با همه این شواهدی که آنها ارائه می‌دهند، حق با من است نگاه کنید! ” درحالی‌که کاملاً از همه شواهدی که خلاف دیدگاه شما است غافل هستید. به طور مشابه، شخصی که با او صحبت می‌کنید در وضعیت مشابهی قرار می‌گیرد، از همه شواهد حمایت کننده از موضع خود آگاه است، درحالی‌که از نظرات شما غافل است.

هر دوی شما به یک عکس نگاه می‌کنید، اما هر کدام آنچه را که می‌خواهید ببینید، می‌بینید.

اما راه‌های ظریف‌تر دیگری نیز وجود دارد که باعث شود سوگیری تایید زندگی ما را خراب کند.

به‌عنوان‌مثال، سوگیری تایید می‌تواند نقشی را در اینکه به چه کسی اجازه ورود به زندگی‌مان می‌دهیم، داشته باشد (منبع). اگر فکر می‌کنید همه مردان خوک هستند یا همه زنان دورو هستند، احتمالاً با مردان خوک صفت یا زنان دورو ملاقات خواهید کرد.

چرا؟

زیرا اعتقاد شما به اینکه همه مردان یا زنان بد هستند باعث می‌شود که فقط متوجه رفتارهای مزخرف آن جنس خاص شوید، درعین‌حال همه افراد دلسوز و باصلاحیت را که می‌توانید ملاقات کنید، نادیده بگیرید.

اگر سوگیری تایید یکی از اعضای خانواده بود، چنین بود:

مادر بیش از حد قضاوت کننده شما هرگز فرصتی را از دست نمی‌دهد تا بگوید: “می‌بینی؟ من آن را می‌دانستم.” حتی اگر صدها بار دیگر اشتباه کرده باشد.

2 سوگیری یا تعصب منفی

سوگیری یا تعصب منفی چیست:

تعصب یا سوگیری منفی گرایی تمایل به توجه بیشتر به آنچه در همه چیز اشتباه است، بیشتر از توجه به چیزهای خوب در یک موقعیت است (منبع). یعنی این که چیزهای بد را مهم‌تر و بدیهی‌تر از چیزهای خوب ببینیم.

از نظر تکاملی، وقتی به آن فکر می‌کنید، این یک نوع استراتژی تطبیقی است. غارنشینی که متوجه هر مشکل یا بحران احتمالی شد غارنشینی است که زنده ماند. غارنشینی که همیشه سپاسگزار زیبایی دنیا بود و به عقب برگشت تا از طعم تلخ این شاه‌توت‌ها قدردانی کند، خوب، او بود که توسط دسته خشمگین کفتارها خورده شد.

سوگیری منفی در اشکال مختلف ظاهر می‌شود. ما از دست دادن چیزی را دردناک‌تر از لذت به‌دست‌آوردن آن می‌دانیم. بیشتر ما بازخورد منفی را مهم‌تر از بازخورد مثبت در نظر می‌گیریم. ما پیش‌بینی‌های بدبینانه را هوشمندتر و معتبرتر از پیش‌بینی‌های مثبت می‌بینیم. خیلی از ما تصورات بدی را شکل می‌دهیم و کلیشه‌های منفی را سریع‌تر از باورهای مثبت باور می‌کنیم. ما رفتارهای منفی را به مراتب بیشتر از رفتارهای مثبت در هنگام قضاوت شخصیت فردی اشخاص می‌سنجیم.

نموداری که "بیزاری از دست دادن" یا تمایل به جانب‌داری را برای جلوگیری از ضرر به‌منظور دستیابی به سود توصیف می‌کند.
نموداری که “بیزاری از دست دادن” یا تمایل به جانب‌داری را برای جلوگیری از ضرر به‌منظور دستیابی به سود توصیف می‌کند.

این لیست ادامه دارد … در واقع، در هر حوزه‌ای که روانشناسان تحقیق کرده‌اند، ذهن ما به طور طبیعی به تجربیات منفی وزن بیشتری می‌دهد.

چگونه تعصب منفی‌گرایی شما را به یک احمق تبدیل می‌کند:

خطر تعصب منفی این است که ما دیدگاه خود را نسبت به آنچه که واقعاً یک مشکل است و آنچه که فقط دید و چشم انداز ما را نسبت به آن مشکل مخدوش می‌کند، زیر سوال ببریم.

به‌عنوان‌مثال دختری که وقتی وای‌فای گوشی‌اش در هواپیما کار نمی‌کند شروع به شکایت کردن می‌کند، غافل از این که دارد معجزه پرواز انسان را تجربه می‌کند.

در حال بارگذاری پخش کننده...

اما خطر تعصب منفی فقط محدود به ناراحتی‌های جزئی در زندگی نمی‌شود. سوگیری منفی بر برخی از صمیمی‌ترین روابط ما تاثیر می‌گذارد. تعصب منفی زمانی کاملاً تأثیر می‌گذارد که با فردی فوق‌العاده ملاقات می‌کنید، اما کفش‌های کثیف او باعث می‌شود فکر کنید که او یک آدم شلخته و لوس است و دیگر هرگز با او صحبت نمی‌کنید (منبع). یا وقتی صدها ویژگی شگفت‌انگیز را که شریک زندگی‌تان دررابطه‌با شما برایتان به ارمغان می‌آورد، نادیده می‌گیرید و در عوض روی چیزی که آرزو می‌کنید در او تغییر کند، وسواس دارید.

تعصب یا سوگیری منفی می‌تواند به سازمان‌های بزرگ و حتی جوامع نیز گسترش یابد.

یک ضرب‌المثل قدیمی در مدیریت وجود دارد که می‌گوید حتی وقتی اوضاع بهبود می‌یابد، کارمندان شاکی هرگز از شکایت کردن خود دست برنمی‌دارند، آنها فقط شروع به شکایت از چیزهای بهتر و بهتر می‌کنند.

من فکر می‌کنم که این موضوع به‌طورکلی برای جهان نیز صادق است. در کتابم، “همه چیز لعنت شده است: کتابی درباره امید“، شواهد زیادی را توصیف می‌کنم که تقریباً در تمام معیارها در سراسر جهان به پیشرفت غیر قابل انکار اشاره می‌کنند.

همه چیز لعنت شده است: کتابی درباره امید
همه چیز لعنت شده است: کتابی درباره امید

فراموش کردن این موضوع آسان است، اما تنها چند نسل پیش بود که بیشتر مردم کره زمین در نوعی برده‌داری یا فقر شدید زندگی می‌کردند. جنگ‌ها در سراسر قاره‌ها رخ می‌داد و ده‌ها میلیون نفر به قتل می‌رسیدند. تقریباً با همه معیارها، وضعیت زندگی امروز ما بهترین حالتی است که در تاریخ بشر وجود داشته است (منبع).

بااین‌حال، اگر چند ساعتی را در توییتر بگذرانید، فکر می‌کنید آخرالزمان آمده و رفته و دوباره بازمی‌گردد.

اگر تعصب و سوگیری منفی یکی از اعضای خانواده بود، به این صورت می‌بود:

دختر نوجوان ناسپاس شما که لباس، غذا، مسکن، تحصیل و پول برای انواع فعالیت‌ها و سرگرمی‌های مختلف را برای او فراهم می‌کنید و بااین‌حال او هنوز هم می‌گوید که شما “زندگی او را خراب کردید” به‌خاطر آن باری که با دوستانش در حال صحبت بود و شما به او کم‌محلی کردید.

3 – تعصب ناشی از انگیزه یا پاداش

تعصب ناشی از انگیزه چیست:

انسان‌ها به طور باورنکردنی نسبت به پاداش‌ها و مجازات‌ها واکنش نشان می‌دهند. ما مثل سگ‌هایی هستیم که با فکر خوردن یک خوراکی خوشمزه بزاق دهانمان ترشح می‌شود، حتی اگر خطری در کار باشد. ما انسان‌ها نیز همه چیز را به کثافت خواهیم کشید، مگر اینکه گزینه بهتری ارائه شود.

همان‌طور که آپتون سینکلر می‌گوید، “خیلی سخت است تا کسی را وادار به فهمیدن چیزی کنید که حقوق و منافع وی به نفهمیدن آن بستگی دارد.”

تعصب ناشی از انگیزه باعث می‌شود ما به دلیل انگیزه‌های خود تصمیمات غیر منطقی، احمقانه یا غیراخلاقی بگیریم (منبع).

یک زنجیره علّی وجود دارد که در ذهن ما اتفاق می‌افتد. ما در مورد چیزهایی که برای ما مفید است، احساسات خوبی را تجربه می‌کنیم. ما برای چیزهایی که به نفع ما نیستند، احساسات بدی را تجربه می‌کنیم. به طور مشابه، ما تمایل داریم دلایلی را برای دنبال کردن چیزهایی که احساس خوبی به ما می‌دهند و دلایل واسمه ای را برای اجتناب از چیزهایی که حس بدی به ما می‌دهند، آورده و انجام این کارها را به نحوی توجیه کنیم.

تعصب ناشی از انگیزه یا پاداش
تعصب ناشی از انگیزه یا پاداش

بنابراین، اگر مشوق‌های ما به‌گونه‌ای تنظیم شوند که از انجام کاری سود ببریم، ذهن ما آماده است تا خودمان را متقاعد کنیم که انجام آن عمل، کار خوبی است. افراد عادی معمولاً نگرانی‌های اخلاقی یا اجتماعی بااهمیت‌تر و گسترده‌تر را نادیده می‌گیرند، زیرا بلافاصله از انجام برخی اقدامات وحشتناک سود می‌برند (منبع).

برای من و شما راحت است که اینجا بنشینیم و بگوییم: “چه آدم‌های احمقی پیدا می‌شوند، من هرگز این کار را نمی‌کنم! ” اما ما این کار را خواهیم کرد. در واقع، ما همین کارها را انجام می‌دهیم. ما فقط نمی‌توانیم ببینیم چگونه این کار را انجام می‌دهیم، زیرا ذهنمان ما را از دیدن آن منع می‌کند.

چگونه تعصب یا سوگیری ناشی از انگیزه شما را به یک احمق تبدیل می‌کند:

من مطمئن نیستم که سوگیری ناشی از انگیزه آنقدر ما را احمق می‌کند، زیرا فقط نشان می‌دهد که در شرایط خاص چقدر می‌توانیم ذاتاً وحشتناک باشیم.

به مدیر عاملی فکر کنید که با اختیار خرید سهام و “مبلغی هنگفت از پول” انگیزه دارد تا ریسک‌های کوتاه مدت را به قیمت سلامت و پیشرفت بلندمدت شرکت انجام دهد. او اکنون پول بیشتری برای خود به دست می‌آورد، اما شرکت و همه کارمندان را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد.

یا سیستم زندان‌های لعنتی در ایالات متحده را با سهمیه‌ها و حتی بازداشتگاه‌های خصوصی‌سازی شده در نظر بگیرید. آنها انگیزه دارند که در واقع افراد بیشتری را برای مدت طولانی در زندان نگه دارند و از توانبخشی یا آموزشی که می‌تواند مانع از بازگشت زندانیان برای جنایات بعدی شود، دلسرد کنند (منبع).

با افراط در این سوگیری، تعصب ناشی از انگیزه می‌تواند ما را نه‌تنها به احمق، بلکه به هیولا تبدیل کند. بسیاری از جنایات هولوکاست توسط بیماران روانی رده بالا و شرور در ارتش نازی انجام نشد، بلکه توسط سربازان پیاده معمولی ای انجام شد که انگیزه داشتند “فقط از دستورات پیروی کنند.”

آدولف آیشمن
آدولف آیشمن

آدولف آیشمن، مغز متفکر هولوکاست، در اسرائیل محاکمه شد. آیشمن آن هیولای شیطانی ضد یهود مورد انتظار مردم نبود، بلکه یک دیوان سالار کسل‌کننده بود که صرفاً سعی می‌کرد رؤسایش را تحت‌تأثیر قرار دهد.


خبر خوب این است که می‌توانیم سیستم‌های هوشمندتری طراحی کنیم که انگیزه‌های بد را حذف کرده و مشوق‌های خوب را ترویج کنند. همان‌طور که تعصب ناشی از انگیزه به ما نشان می‌دهد که انسان‌ها به سیستم چماق و هویج واکنش نشان می‌دهند. فقط باید بادقت بیشتری در مورد زمان و نحوه استفاده از آنها فکر کنیم.

اگر این تعصب یکی از اعضای خانواده بود، این‌گونه می‌بود:

عموی دیوانه من که از راه‌های بسیار مشکوک و با دلالی املاک و مستغلات پول زیادی به دست آورده، بااین‌حال به خود اجازه می‌دهد تا در مورد اینکه دیگران چقدر تنبل هستند برای من سخنرانی کند، زیرا دیگران به اندازه او موفق نیستند.

4 تعصب یا سوگیری بازیگر – مشاهده گر

سوگیری یا تعصب بازیگر – مشاهده گر چیست:

تعصب کنشگر – ناظر تمایل به توضیح رفتار منفی خود بر اساس دلایل بیرونی است که نمی‌توانیم آنها را کنترل کنیم، درحالی‌که توضیح رفتار منفی دیگران بر اساس دلایل درونی است که آنها می‌توانند کنترل کنند (منبع).

بنابراین، اساساً، اگر چیزی را لعنت می‌کنید، به دنبال دلایل خارجی برای توضیح آن لعنت می‌گردید تا احساس نکنید که “تقصیر شماست”. اما وقتی یک فرد دیگر لعنت می‌کند – حتی اگر دقیقاً همان کاری را که شما انجام داده‌اید، انجام داده باشد! – احتمالاً او را به‌عنوان یک انسان وحشتناک و غیر قابل تحمل، سرزنش خواهید کرد.

وقتی در ترافیک جلوی ماشین‌های دیگر می‌پیچم و راهشان را سد می‌کنم، به این دلیل است که جلسه مهمی دارم و نمی‌توانم دیر برسم. اما زمانی که خودروهای دیگر همین کار را در ترافیک با من می‌کنند، به این دلیل است که افرادی خودخواه و بی‌پروا هستند.

تعصب یا سوگیری بازیگر - مشاهده گر
تعصب یا سوگیری بازیگر – مشاهده گر

چگونه تعصب بازیگر و ناظر شما را به یک احمق تبدیل می‌کند:

اگر قبلاً نمی‌توانستید بگویید، تعصب بازیگر – ناظر شما را از بسیاری جهات به یک انسان قلدر و ریاکار تبدیل می‌کند، به‌سختی می‌توان تنها چند نمونه را برای مثال مشخص کرد.

  • وقتی اتفاق می‌افتد که با شریک زندگی‌تان بحث می‌کنید و رفتار بد خود را توجیه می‌کنید و درعین‌حال او را به‌خاطر رفتارش محکوم می‌کنید.
  • زمانی اتفاق می‌افتد که تقلب کردن را در امتحان در مدرسه توجیه می‌کنید، زیرا مسئولیت‌های بسیار دیگری داشتید که نتوانستید درس بخوانید، اما وقتی بچه دیگری به دلیل تقلب تنبیه می‌شود، او را به‌خاطر عدم صداقتش قضاوت می‌کنید.
  • زمانی اتفاق می‌افتد که شما دیر حاضر می‌شوید و ترافیک را مقصر می‌دانید، اما وقتی دوستانتان دیر حاضر می‌شوند، آن را توهین شخصی به حیثیت خود به‌عنوان یک انسان می‌دانید.

اگر تعصب بازیگر – ناظر یکی از اعضای خانواده بود، شامل موارد زیر می‌بود:

برادر بزرگ‌تر احمق شما هر بار که شما را اذیت می‌کرد یا وسایلتان را به هم می‌ریخت و شما را کتک می‌زد، اتفاق خاصی نمی‌افتاد. اما وقتی شما یواشکی وارد اتاقش می‌شوید و چوب بیسبالش را می‌دزدید و پشت سرش می‌روید و سرش را می‌شکستید و او به بیمارستان می‌رفت، والدینتان طوری رفتار می‌کنند که انگار تازه او را کشته‌اید، همه فکر می‌کنند که شما خود شیطان هستید …

5 – تعصب یا سوگیری اسناد گروهی

سوگیری یا تعصب اسناد گروهی چیست:

تعصب اسناد گروهی باعث می‌شود که فرض کنیم ویژگی‌های یک فرد، مشابه ویژگی‌های گروهی است که فرد ذکر شده به آن تعلق دارد (منبع). بارزترین نمونه‌های سوگیری اسناد گروهی، کلیشه‌های مبتنی بر نژاد یا جنسیت هستند (منبع).

شایان ذکر است که مغز شما انرژی زیادی مصرف می‌کند. داده‌ها و اطلاعات حسی زیادی برای غربال کردن وجود دارد. در نتیجه، تمام این تعصب‌ها و سوگیری‌های شناختی “میان‌برهایی” هستند که مغز برای صرفه جویی در وقت و انرژی خود استفاده می‌کند. به طور سنتی، این میان‌برها به‌ویژه در دوران غارنشینان مفید بوده‌اند. فقط در زمینه‌های اجتماعی مدرن است که شروع به ایجاد مشکلات می‌کنند و این موضوع شاید در مورد سوگیری اسناد گروهی نیز صادق باشد.

سوگیری یا تعصب اسناد گروهی چگونه از شما یک احمق می‌سازد:

بدیهی است که سوگیری اسناد گروهی به‌راحتی می‌تواند ما را نژادپرست یا جنسیت گرا یا همجنس‌گرا هراس یا هر چیز دیگری کند. این رفتار آشکارا یک رفتار کاملاً احمقانه است (یا حداقل باید چنین باشد).

اما نکته عجیب در مورد سوگیری اسناد گروهی این است که آنقدر نیست که قربانی آن شویم چون همه ما به‌راحتی انجامش می‌دهیم.

جالب‌تر این است که چگونه سعی می‌کنیم از تعصب اسناد گروهی به نفع خود استفاده کنیم. سوگیری اسناد گروهی آنقدر ویژگی ریشه‌داری در طبیعت انسان دارد که نه‌تنها دیگران را به‌خاطر عضویت در گروه‌های خاصی قضاوت می‌کنیم (حتی اگر آنها شباهت زیادی به آن گروه‌ها نداشته باشند) بلکه سعی می‌کنیم خود را از نظر اجتماعی با گروه‌هایی تعریف کنیم و خود را عضو آن گروه‌ها بدانیم تا بتوانیم وضعیت و موقعیت خود را بالاتر برده و ارتقا دهیم.  

تعصب یا سوگیری اسناد گروهی
تعصب یا سوگیری اسناد گروهی

به‌عبارت‌دیگر، ما فعالانه سعی می‌کنیم سوگیری اسناد گروهی افراد دیگر را به نفع خود دستکاری کرده و مصادره کنیم.

ما لباس‌ها و ماشین‌ها و کوکتل‌های شیک می‌خریم تا به دنیا نشان دهیم که پیچیده هستیم یا آنقدر باحال هستیم که به دردمان می‌خورد. اکثر ما در اطراف گروه‌هایی که می‌خواهیم دیگران ما را جزو آن‌ها بدانند، می‌گردیم. ما از الفاظ عامیانه و اصطلاحات و عباراتی استفاده می‌کنیم که با گروه انتخابی ترجیحی ما مطابقت داشته باشد، به این امید که دیگران ما را به‌عنوان بخشی از آن گروه اجتماعی بپذیرند.

به‌هرحال معاشرت با افرادی که موقعیت شما را بالا می‌برند، اشکالی ندارد. این کار زمانی مشکل دارد که از آنها فقط برای بالا بردن وضعیت و موقعیت خود استفاده می‌کنید و این شما را به یک احمق تبدیل می‌کند. به همین ترتیب، توجه به اینکه برخی از افراد بخشی از گروه یا دسته وسیع‌تری هستند، اشکالی ندارد. زمانی که آنها را به‌عنوان افراد قضاوت می‌کنید، همان‌طور که در مورد گروه قضاوت می‌کنید (یعنی تعصب) با مشکل مواجه می‌شوید.

به زبان ساده، با هر فردی به‌عنوان یک شخص به‌خودی‌خود رفتار کنید، نه به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به هدف دیگری.

اگر این تعصب یکی از اعضای خانواده بود، این‌گونه می‌بود:

پدربزرگ نژادپرست شما، در یک تعطیلات خانوادگی چیز وحشتناکی می‌گوید و سپس همه سرشان را پایین می‌اندازند و وانمود می‌کنند که آن را نشنیده‌اند که این حرف افتضاح را گفته است.

6 – آیا می‌توانیم بر تعصبات شناختی خود غلبه کنیم؟

عالی شد، چون اکنون ما در مورد سوگیری‌های شناختی خود می‌دانیم، بنابراین آنها دیگر نباید مشکلی ایجاد کنند، درست است؟

خیر، اشتباه است.

حقیقت این است که این سوگیری‌های و تعصب‌های شناختی یک ویژگی ریشه‌دار در طبیعت انسان هستند و نمی‌توان با یک سوئیچ آنها را خاموش کرد. آگاه شدن از آنها کافی نیست، ما باید از آنها آگاه باشیم، به‌خصوص در لحظات اولیه‌ای که قربانی آنها می‌شویم.

بنابراین، احتمالاً بهترین ابزار برای مدیریت تعصبات، توانایی شما برای توجه بیشتر در زندگی است (منبع).

ایجاد یک وضعیت پایدار از خودآگاهی است. جایی که بتوانید افکار و عقاید خود را به طور مداوم شناسایی کنید، در نظر بگیرید و زیر سوال ببرید
ایجاد یک وضعیت پایدار از خودآگاهی است. جایی که بتوانید افکار و عقاید خود را به طور مداوم شناسایی کنید، در نظر بگیرید و زیر سوال ببرید

من می‌دانم که “ذهن‌آگاهی” به یک کلمه رایج تبدیل شده است که قرار است جامعه را از همه بیماری‌ها یا هر چیز دیگری پاک کند. اما چیزی که ما در اینجا درباره آن صحبت می‌کنیم، ایجاد یک وضعیت پایدار از خودآگاهی است. جایی که بتوانید افکار و عقاید خود را به طور مداوم شناسایی کنید، در نظر بگیرید و زیر سوال ببرید.

توجه به تعصبات خود اولین گام برای مدیریت موثرتر آنهاست. اما خودآگاهی نه‌تنها به این معنی است که تعصبات خود را در حین شروع آنها درک کنید، بلکه به معنای عمیق‌تر شدن و درک این است که چرا به نظر می‌رسد کنترل افکار و احساسات خود را در مواجهه با آنها از دست می‌دهید.

چند مثال:

  • چرا این‌قدر مستعد سوگیری منفی هستید و فقط جنبه منفی همه چیز را می‌بینید؟ شاید شما مقداری خشم و رنجش حل نشده دارید که باید آن را از بین ببرید.
  • چرا همیشه این‌قدر در فکر این هستید که حق با شماست؟ شاید شما ناامنی‌های عمیق‌تری در ذهن خود دارید که سعی می‌کنید آنها را بپوشانید.
  • آیا تعصب اسناد گروهی نیاز مبرم به برتری را تامین می‌کند؟ آیا میل به این احساس که به گروهی تعلق دارید آنقدر قوی است که بخواهید گروه دیگری را شیطان جلوه دهید تا احساس خوبی در خود ایجاد نمایید؟

تعصب‌ها و سوگیری‌های شناختی ما اساساً در شناخت ما تعبیه شده است. آنها از بین نخواهند رفت. بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که یاد بگیریم آنها را اهلی کنیم، آنها را تحت کنترل بگیریم تا به ما خدمت کنند. در غیر این صورت محکوم به خدمت به آنها هستیم.

منبع:

 markmanson.net

ترجمه و اقتباس:

حسین شکرگزار

غیاث‌الدین مشایی

تعصبات شناختی که همه ما را به افرادی وحشتناک تبدیل می کنند

لینک دانلود فایل PDF

میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *