مهارت تفکر انتقادی چیست
تعاریف، کاربردها، موانع، مراحل، نمونهها، معماها و عادت های مرتبط با تفکر انتقادی
مقدمه
تفکر انتقادی برای ما چه سودی دارد؟ این روزها به هر طرف که بچرخید با افکار و عقاید دیگران بمباران میشوید. قبلاً فقط اطرافیان و تلویزیون بودند که با آنها سر و کار داشتید … اما امروز دادهها و اطلاعات نادرست در همهجا وجود دارد.
شما نمیتوانید به رسانههای اجتماعی سری بزنید بدون اینکه با انبوهی از داستانها و اخبار مختلف در عرض چند دقیقه، مواجه نشوید. اینترنت این امکان را برای هرکسی فراهم کرده است که یک وبسایت یا وبلاگ ایجاد کند و آنچه را که اخبار مینامد ارسال کند … بدون اینکه کسی واقعاً حقیقت را بررسی کند.
اغلب، این داستانها نظرات یکطرفهای هستند که برای وادار کردن شما به دنبال کردن یک علت یا تفکر به روشی خاص ایجاد میشوند. بهجای آرامش، اغلب متوجه میشویم که سطح اضطرابمان با تلاش برای تشخیص اینکه چه چیزی درست است و چه چیزی نیست، در حال افزایش است. درحالیکه ممکن است، یک ایده دور از ذهن به نظر برسد، خبر خوب این است که میتوانید با استفاده از روشهای پردازش اطلاعات، وضعیت را تا حدی ساماندهی کنید.
با استفاده از تفکر انتقادی، میتوانید این اطلاعات را بهراحتی از هم تشخیص دهید. متأسفانه، مدارس اغلب به ما آموزش نمیدهند که چگونه مهارتهای تفکر انتقادی را توسعه دهیم. حداقل، نه در مورد تعیین اینکه کدام منابع دقیق هستند؛ بنابراین، بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه میتوانید این مهارت بسیار مهم را بیاموزید و برخی از اضطرابآورترین اطلاعات نادرست را که میبینید، حذف کنید.
تفکر انتقادی به انگلیسی:
Critical Thinking
تفکر انتقادی چیست؟
تفکر انتقادی فرایند ذهنی منضبط مفهوم سازی، به کارگیری، تجزیه و تحلیل، ترکیب و یا ارزیابی اطلاعات جمع آوری شده یا تولید شده توسط مشاهده، تجربه، تأمل، استدلال به طور فعال و ماهرانه بهعنوان راهنمای باور و عمل است. (منبع)
تفکر انتقادی یعنی چه
به بیانی دیگر، تفکر انتقادی توانایی تفکر واضح و منطقی و درک ارتباط منطقی بین ایدهها است. برای مثال توانایی تشخیص اخبار جعلی. (منبع)
تفکر انتقادی به زبان ساده
به زبان ساده، تفکر انتقادی این است که بتوانید اطلاعات را به طور منطقی بررسی کنید و سپس بتوانید بر اساس بررسی عقلانی، قضاوت کنید. تفکر انتقادی به شما کمک میکند تا از دام باور هر چیزی که میشنوید، اجتناب کنید. (منبع)
تفکر انتقادی از دیدگاه پژوهشگران
1 – تفکر انتقادی از دیدگاه جان دیویی
از جان دیویی بهعنوان پدر تفکر انتقادی مدرن یاد میشود. او تفکر انتقادی را تفکری تأملی یا تفکر عمیق میدانست و آن را اینگونه تعریف میکرد: “بررسی فعال، پایدار و دقیق یک باور یا صورتی مفروض از دانش در پرتو زمینههای پشتیبان و نتایج بعدی آن”. منظور از فعال بودن این است که ایدهها و اطلاعات از کس دیگری گرفته نشده باشد (که به آن پردازش منفعل میگوییم). در عوض، فرد باید خودش فکر کند، سؤال مطرح کند و به جمعآوری اطلاعات بپردازد. منظور از پایداری و دقیق بودن این است که بدون فکر کردن دربارهٔ چیزی به نتیجهگیری ناگهانی نپردازیم. مهمترین نکته در تعریف دیویی، زمینههایی است که از باور مورد نظر پشتیبانی میکند. در واقع، آنچه دیویی مهم میداند، دلایلی است که برای باورهایمان داریم و نتایجی است که این باورها به دنبال دارند.
2 – ادوارد گلاسر
ادوارد گلاسر که یکی از پدیدآورندگان پرکاربردترین آزمون سنجش تفکر انتقادی است. او با استفاده از نظریهٔ دیویی، تفکر انتقادی را اینگونه تعریف میکند:
- تمایل به بررسی متفکرانهٔ مسائل و موضوعاتی که در حیطهٔ تجربهٔ فرد قرار میگیرند.
- دانستن روشهای جستجو و استدلال منطقی
- مهارتهایی برای اجرای روشهای مذکور. تفکر انتقادی مستلزم تلاشی مداوم برای بررسی هر باور یا شکل مفروضی از دانش در پرتوی شواهد پشتیبان و نتایج بعدی آن است.
2 – تفکر انتقادی از نظر انیس
بهطورکلی، تفکر انتقادی روشی است که ما بهوسیله آن از هوش و آمادگی خود برای تحلیل و تفسیر محرکهایی که هر روز دریافت میکنیم، استفاده میکنیم. تفکر انتقادی شخص را تشویق میکند تا بتواند تحلیلهای خاص خود را انجام دهد بدون اینکه تحت تأثیر روندهای اجتماعی قرار گیرد. در سال 1989 رابرت انیس تفکر انتقادی را نوعی جریان انعکاسی و منطقی تعریف کرد که به فرد اجازه میدهد بر پایگاه ارزشها و قضاوتهای درونی خود تمرکز کند تا تصمیم بگیرد که کاری را انجام دهد یا نه.

برای درک بهتر این جریان، انیس ثابت کرد که این نوع تفکر دارای دو ویژگی اصلی است:
- انعکاسی است زیرا نتایج و موقعیتهای فرد یا دیگران را در اطراف خودش تجزیه و تحلیل میکند.
- منطقی است زیرا خرد بر سایر عناصر اندیشه غلبه دارد؛ یعنی تصادفی نیست زیرا میخواهد ابعاد مسئله ارائه شده را کشف کند.
3 – تفکر انتقادی از نظر پاول
ریچارد پاول تعریف نسبتاً متفاوتی از تفکر انتقادی ارائه میدهد: “تفکر انتقادی حالتی از فکر کردن دربارهٔ هر موضوع یا مسئله است که فرد در آن، کیفیت تفکرش را خودش بر عهده گرفته و آن را با ساختارهای درونی تفکر و اعمال استانداردهای عقلانی بر روی آنها بهبود میبخشد.” نکتهٔ جذاب این تعریف، توجه به جنبهای از تفکر انتقادی است که مورد توافق پژوهشگران قرار گرفته است و آن این است که تنها راه واقعی برای رشد توانایی تفکر انتقادی، “فکر کردن دربارهٔ تفکر خود” (که فراشناخت نامیده میشود) و تلاش آگاهانه برای ارتقای آن با استفاده از برخی مدلهای تفکر برتر در آن حوزه است. (منبع)
4 – تفکر انتقادی از دیدگاه لیپمن
لیپمن، اصطلاح تفکر انتقادی را مترادف تفکر تأملی به کار میبرد که بهگونهای مسئولانه موجب سهولت در قضاوت درست میشود. از نظر لیپمن، تفکر انتقادی، تفکری مسئولانه و ماهرانه است که به دلیل پایبندی به ملاک و توجه به متن در تجزیه و تحلیل پدیدهها، باعث میشود تا افراد بتوانند قضاوت صحیحی داشته باشند. در تفکر انتقادی ما کوشش میکنیم تا نیرومندی یک نتیجه را بهوسیلهٔ آزمودن استدلال و ارتباطات منطقی، روشن سازیم. استنتاج شامل انجام استنباطهایی است که از یک یا چند فرضیۀ مقدماتی حاصل میشود.
لیپمن با تمرکز بر تفاوت تفکر معمولی و تفکر انتقادی میکوشد نشان دهد که تفکر انتقادی از دقت و شفافیت بیشتری برخوردار است. بر خلاف تفکر معمولی، تفکر انتقادی نیازمند مهارتهای شناختی زیادی است. همچنین تفکر انتقادی برای آن که موفق عمل کند و بتواند خود را از تفکر معمولی متمایز سازد، مستلزم وجود دانش و اطلاعات است. به عبارت دیگر، بدون تکیه بر اطلاعات نمیتوان به تحلیل انتقادی پدیدهها پرداخت.
تاریخچه تفکر انتقادی
تاریخچه مختصری از ایده تفکر انتقادی
ریشههای تاریخی تفکر انتقادی بسیار کهن است، و در نهایت به شیوه تدریس و دیدگاه سقراط در ۲۵۰۰ سال پیش برمیگردد. او روشی از پرسشگری را کشف کرد و مشخص کرد که مردم نمیتوانند به طور منطقی ادعاهای مطمئن خود را درباره دانش توجیه کنند. معانی گیجکننده، شواهد ناکافی، یا باورهای متناقض با خود اغلب در زیر لفاظیهای فریبنده اما عمدتاً پوچ پنهان میشدند. سقراط این واقعیت را ثابت کرد که برای داشتن دانش و بینش صحیح نمیتوان به صاحبان “اقتدار” (authority) تکیه کرد. او نشان داد که افراد ممکن است قدرت و موقعیت بالایی داشته باشند و درعینحال عمیقاً سردرگم و غیرمنطقی باشند. وی اهمیت پرسیدن سؤالات عمیقی را که مشخصاً در تفکر تأثیر میگذارد، قبل از اینکه ما ایدهها را بهعنوان ارزش یا باور بپذیریم، مشخص کرد.
او اهمیت جستوجوی شواهد، بررسی دقیق استدلالها و مفروضات، تجزیه و تحلیل مفاهیم اساسی، و ردیابی پیامدهای نهتنها آنچه گفته میشود، بلکه در مورد آنچه انجام میشود را نیز مشخص کرد. روش پرسشگری او اکنون به “پرسش سقراطی” (Socratic Questioning) معروف است و شناختهشدهترین راهبرد آموزش تفکر انتقادی است. سقراط در شیوه پرسشگری خود، نیاز به تفکر برای وضوح و سازگاری منطقی را برجسته کرد.
قرون وسطی

در قرون وسطی، سنت تفکر انتقادی سیستماتیک در نوشتهها و آموزههای متفکرانی مانند توماس آکویناس (Sumna Theologica) تجسم یافت که برای اطمینان از اینکه تفکرش همواره در حیطه تفکر انتقادی قرار گیرد، همیشه به طور سیستماتیک بیان میشد، مورد توجه قرار میگرفت و به همه انتقادات پاسخ میداد. آکویناس آگاهی ما را نهتنها از قدرت بالقوه استدلال، بلکه در مورد نیاز به پرورش سیستماتیک استدلال و “بررسی متقابل” افزایش داد. البته، تفکر آکویناس همچنین نشان میدهد که کسانی که انتقادی فکر میکنند همیشه باورهای تثبیت شده را رد نمیکنند، فقط آن دسته از باورهایی را که فاقد پایههای معقول هستند، رد میکنند.
عصر جدید
فرانسیس بیکن، در انگلستان، صراحتاً نگران روشی بود که ما از ذهن خود در جستجوی دانش سوء استفاده می کنیم. او به صراحت تشخیص داد که نمی توان ذهن را به طور ایمن و با تمایلات طبیعی خود بهتنهایی رها کرد. وی در کتاب خود به نام پیشرفت یادگیری، اهمیت مطالعه تجربی جهان را مطرح کرد. او پایه و اساس علم مدرن را با تأکید بر فرایندهای جمع آوری اطلاعات پایه گذاری کرد. وی همچنین توجه را به این واقعیت جلب کرد که اکثر مردم، اگر به حال خود رها شوند، عادت های فکری بدی (که او آن را “بت” نامید) در خود ایجاد میکنند که آنها را به باور نادرست یا گمراه کننده سوق میدهد. (منبع)
تاریخچه تفکر انتقادی بسیار گستردهتر و عمیقتر از آن است که بتوان آن را در یک مقاله مختصر، کاملاً بیان کرد؛ بنابراین ما به همین مقدار از ذکر تاریخچه تفکر انتقادی بسنده میکنیم.
تفکر انتقادی چه کاربردهایی دارد (فواید و ضرورت تفکر انتقادی)
تفکر انتقادی واقعاً از چه راههایی به ما سود میرساند؟ اگرچه این فهرست را میتوان به طور قابلتوجهی گسترش داد، ما معتقدیم که این شایستگیها و مزایا از مهمترین آنها هستند:
1 – کنجکاوی را تشویق میکند
کنجکاوی وجود دارد تا به ما کمک کند که نهتنها درک عمیقتری از دنیای اطرافمان داشته باشیم، بلکه چیزهایی را که برای تجربه ما از جهان مهم هستند به دست آوریم. این موارد به موضوعاتی که در مدرسه آموزش میبینیم و همچنین موضوعاتی را که در زندگی روزمره خود میدانیم مرتبط میشود.
متفکران انتقادی تاثیرگذار در مورد طیف وسیعی از موضوعات کنجکاو باقی میمانند و عموماً علایق گستردهای دارند. آنها کنجکاوی خود را در مورد جهان و مردم حفظ میکنند و فرهنگها، باورها و دیدگاههایی که ویژگی مشترک انسانیت ما هستند را درک میکنند و از آنها قدردانی میکنند. این نیز یکی از عواملی است که آنها را به یادگیرندگان مادام العمر تبدیل میکند.
ازآنجاییکه متفکران انتقادی ذاتاً کنجکاو هستند، هر لحظه فرصتهایی برای به کارگیری مهارتهای تفکر انتقادی را در اطراف خود پیدا میکنند. آنها همیشه هوشیار هستند تا بتوانند بهترین عادت های فکری خود را در هر موقعیتی اعمال کنند. تمایل به تفکر انتقادی حتی در مورد سادهترین مسائل و وظایف نشان دهنده تمایل به نتایج سازنده است.

در این راستا، متفکران انتقادی پرسشهای مرتبطی از قبیل:
- چه اتفاقی میافتد؟ من چه میبینم؟
- چرا مهم است؟ آیا کسی از این متاثر میشود؟
- چه چیزی را از دست دادهام؟ چه چیزی پنهان است و چرا مهم است؟
- این از کجا آمد؟ از کجا مطمئن باشم؟
- چه کسی این را میگوید؟ چرا باید به این شخص گوش کنم؟ چیزی میتوانند به من بیاموزند؟
- آیا چیز دیگری را باید در نظر بگیرم؟
- چه میشود اگر …؟
- چرا که نه؟
را میپرسند.
متفکران انتقادی مؤثر نیز هیچ چیز را بهصورت ظاهری نمیپذیرند. آنها هرگز از پرسیدن سوال دست نمیکشند و از کاوش در تمام جوانب یک موضوع و حقایق عمیق تری که در همه حالتهای یک داده یا اطلاعات پنهان شده است، لذت میبرند.
2 – باعث افزایش خلاقیت میشود
در سفرهایمان، از مربیان سراسر جهان درباره مهمترین مهارتهایی که بچهها برای پیشرفت فراتر از مدرسه نیاز دارند، پرسیدهایم. این خوشحال کننده است که میبینیم رتبه پرورش خلاقیت دانش آموزان در این لیست بسیار بالا است. در واقع، شماره 2 است، دقیقاً زیر حل مسئله. شکی نیست که متفکران انتقادی مؤثر نیز تا حد زیادی متفکرانی خلاق هستند.
تفکر انتقادی در تجارت و بازاریابی بهشدت به توانایی فرد برای خلاقیت متکی است. وقتی کسبوکارها به ارائه محصولات نوآورانه و نحوه تبلیغ خلاق آنها دست میزنند، در بازار جهانی رشد میکنند. تغییر در ارزش گذاری خلاقیت و توانایی آن در افزایش درآمد از طریق افزایش ارزش محصول در هر بخش بازار، بازتاب مییابد.
در اینجا فقط چند نمونه ذکر شده است:
پل تامپسون، مدیر سابق موزه کوپر هیویت نیویورک:
“تولیدکنندگان شروع به درک این موضوع کردهاند که ما نمیتوانیم با ساختار قیمتگذاری و هزینههای ارزان نیروی کار خاور دور رقابت کنیم. پس چگونه میتوانیم رقابت کنیم؟ این رقابت باید در عرصه طراحی صورت گیرد.”
راجر مارتین، رئیس دانشکده مدیریت روتمن:
“تجار نیازی به درک بهتر طراحان ندارند. آنها باید خود طراح باشند.”
رابرت لوتز از شرکت جنرال موتورز:
“من شرکتمان را بیشتر در زمینه تجارت هنر میبینم. سرگرمیهای هنری و مجسمه سازی سیار که اتفاقاً حمل و نقل را فراهم میکند (خودرو).”
نوریو اوهگا، رئیس سابق سونی و مخترع سی دی:
“در سونی، ما فرض میکنیم که همه محصولات رقبای ما اساساً فناوری، قیمت، عملکرد و ویژگیهای یکسانی دارند. طراحی تنها چیزی است که یک محصول را از محصول دیگر در بازار متمایز میکند.”
3 – توانایی حل مسئله را تقویت میکند
کسانی که انتقادی فکر میکنند، به طور غریزی مشکل گشا هستند. این احتمالاً مهمترین مهارتی است که میتوانیم به دانشجویان و دانش آموزان خود آموزش دهیم. کودکان امروز رهبران فردا هستند و با استفاده از ظرفیت تفکر انتقادی برای مهندسی راهحلهای تخیلی با چالشهای پیچیدهای روبرو خواهند شد.

یکی از پرکارترین متفکران انتقادی تاریخ، آلبرت انیشتین، یکبار چنین گفت: “اینطور نیست که من آنقدرها باهوش هستم. فقط نکته این است که من بیشتر با مشکلات وقت میگذرانم.” همچنین شایان ذکر است که این همان مردی است که میگوید وقتی یک ساعت برای حل یک مشکل به او فرصت داده میشود، احتمالاً 5 دقیقه را برای راه حل و 55 دقیقه دیگر را صرف تعریف و تحقیق درباره مشکل میکند. این نوع صبر و تعهد برای درک واقعی یک مسئله، نشانه یک متفکر انتقادی واقعی است. این دلیل اصلی چرایی مهم بودن توانایی تفکر انتقادی قوی برای حل موثر مشکلات است.
4 – تفکر انتقادی یک تمرین چند وجهی است
تفکر انتقادی به دلیل دربرگرفتن طیف وسیعی از رشتهها و پرورش طیف وسیعی از استعدادهای شناختی مورد شناسایی قرار گرفته است. در واقع میتوان گفت که این یک فعالیت متقابل برای ذهن است و ذهن باید درست مانند یک ماهیچه برای سالم ماندن، بهصورت مداوم تمرین داده شود.
تفکر انتقادی شامل توسعه مواردی مانند:
- مهارتهای استدلال
- تفکر تحلیلی
- مهارتهای ارزشیابی
- تفکر منطقی
- مهارتهای سازمانی و برنامه ریزی
- تواناییهای زبانی
- ظرفیت درون اندیشی یا خود اندیشی
- مهارتهای مشاهده
- ذهن باز
- تکنیکهای تجسم خلاق
- توانایی پرسشگری
- تصمیم گیری
است.
5 – تفکر انتقادی استقلال را تقویت میکند
واداشتن یادگیرندگان به شروع تفکر مستقل یکی از اهداف متعدد آموزش است. دانش آموزان خودشان فکر میکنند و یاد میگیرند که از ما نیز مستقل شوند. کار ما بهعنوان مربی، از این نظر، توانمندسازی دانش آموزان است تا جایی که اساساً نیازی به وجود ما برای تفکر احساس نشود. این روند سال به سال، دانش آموز به دانش آموز، و لحظه به لحظه تکرار میشود، زیرا ما تفکر مستقل و مسئولیت یادگیری را در کسانی که آموزش میدهیم، پرورش خواهیم داد.
مهارتهای تفکر مستقل در خط مقدم یادگیری این است که چگونه نهتنها یک متفکر بزرگ، بلکه یک رهبر عالی باشید. چنین مهارتهایی به یادگیرندگان ما میآموزد که چگونه جهان را بر اساس تجربیات و مشاهدات شخصی درک کنند و به همان شیوه تصمیمات انتقادی و آگاهانه بگیرند. بهاینترتیب، هنگام ساختن زندگی موفق و سازنده، اعتماد به نفس و توانایی یادگیری از اشتباهات را به دست میآورند.
6 – تفکر انتقادی یک مهارت برای زندگی است، نه فقط چیزی برای یادگیری
بسیاری از مربیان بزرگ در مورد اهمیت مهارتها یادگیری مادام العمر چیزهای زیادی گفتهاند. بااینحال، جان دیویی احتمالاً این را به بهترین شیوه گفته است:
“آموزش و پرورش آمادگی برای زندگی نیست، آموزش خود زندگی است.”
مربیان از فراگیران خود میخواهند که هم در کلاس درس و هم در خارج از آن موفق شوند. ایده این است که مطمئن شویم وقتی مدرسه را ترک کردند دیگر به ما نیازی ندارند. در اصل، فراگیران ما باید معلم و رهبر شوند. نکته این است که آنها هرگز از یادگیرنده بودن دست بر نمیدارند. یادگیرنده مادام العمر و متفکر انتقادی بودن به این معناست. (منبع)
موانع تفکر انتقادی

1 – تفکر خود محور
تفکر خودمحورانه تمایلی طبیعی به مشاهده همه چیز در ارتباط با خود است. این نوع تفکر منجر به ناتوانی در همدردی با دیگران یا تحلیل و ارزیابی دیدگاههای مختلف میشود. متأسفانه، ازآنجاییکه اکثر افراد خودمحور حاضر نیستند یا نمیتوانند این نقص شخصیت را در خود ببینند، این مشکل، دشواری غلبه بر این مانع را افزایش میدهد.
2 – ذهنیت هواپیماهای بدون سرنشین (Drone Mentality)
اگر ذهنیت هواپیماهای بدون سرنشین دارید، به این معنی است که به آنچه در اطرافتان میگذرد توجهی نمیکنید. ذهنیت هواپیمای بدون سرنشین میتواند در هر زمانی افراد مختلف را مبتلا به خود کند. روالهای روزمره اغلب منجر به ذهنیت هواپیمای بدون سرنشین میشود و میتواند از مهارتهای تفکر انتقادی جلوگیری کند یا باعث از دست رفتن آن شود.
این ذهنیت در کلاس درس خطرناک است زیرا یادگیرندگان فراموش میکنند که چگونه به شرایط جدید واکنش نشان دهند. همچنین باعث میشود که بهخاطر سهولت و راحتی از چالشها دوری کنند.
معلمان باید از وسوسه لغزش در الگوهایی که میتواند منجر به تأثیر ذهنیت هواپیمای بدون سرنشین در کلاس درس شود، اجتناب کنند. با یافتن پیوسته ارتباط با چیزها و زمینههای جدید، روشهای آموزشی آنها میتواند تازه و جالب بماند و درعینحال محیطی برای تفکر انتقادی ایجاد کند.
3 – گروه اندیشی یا گروهزدگی (تمایل به هم عقیده بودن با سایر افراد گروه)
تفکر گروهی میتواند منجر به الگوهای تصمیم گیری ناسالم شود. مانند تفکر خودمحورانه، غلبه بر آن دشوار است. شکستن این چرخه مستلزم آن است که افراد از گروه جدا بایستند و نظرات، افکار و ایدههای رایج را زیر سوال ببرند.
تسهیل یادگیری دانشآموز در کلاس درس و درعینحال اجتناب از سبک تدریس گروهی با گسترش روشهای آموزشی که به یادگیرندگان کمک میکند خلاقانه فکر کنند، امکانپذیر است. این به آنها اجازه میدهد تا ارتباط برقرار کنند و استدلالها را به چالش بکشند که هر دو برای تفکر انتقادی مهم هستند.
یادگیرندگان باید از آموزش مستقیم در تصمیم گیری برای آماده سازی آنها برای حل مسائل پیچیده بهره ببرند. انتظار از آنها برای تصمیم گیری به روش آزمون و خطا بهتنهایی کافی نیست. آموزش نحوه بحث و گفتگو و ارائه استدلالهای سازنده میتواند مهارتهای تفکر انتقادی را توسعه دهد. زمانی که فراگیران با این قابلیت تفکر آشنا میشوند و این قابلیت تفکر را تکرار میکنند، بیشتر احتمال دارد که فکر کنند، سوال کنند و تجزیه و تحلیل کنند. در نتیجه، این امر احتمال توسعه دیدگاه گروهی را کاهش میدهد.
4 – شرطی سازی اجتماعی (رفتاری مطابق با الگوهای عرفی اجتماعی نشان دادن)
فرضیات ناخواسته و کلیشهای منجر به شرطی شدن اجتماعی میشود. شرطی سازی اجتماعی این کار را با استفاده از نادیده گرفتن ما از درک اینکه خودمان در وهله اول حتی در حال ساختن فرضیات و کلیشهها هستیم، انجام میدهد. توانایی تفکر خارج از محدوده، دارایی بزرگی است، زیرا بیشتر یادگیرندگان حتی متوجه نمیشوند که شرطی شدهاند تا به روش خاصی فکر کنند.
5 – تجربیات مغرضانه یا همراه با سوگیری

سوگیریهای شخصی میتواند تفکر انتقادی را مختل کند، زیرا افراد را از منصف بودن، کنجکاوی و داشتن ذهن باز در تفکر انتقادی باز میدارد. این نوع تفکر همچنین میتواند فرد را از استفاده از تجربه، استدلال و عقل سلیم برای تصمیم گیری آگاهانه محروم کند.
مربیان باید فراگیران را تشویق کنند تا برای تبدیل شدن به متفکران انتقادی، بر منطق تکیه کنند. این آنها را به چالش میکشد تا وضوح و دقت تفکر خود را ارزیابی کنند. با دادن تکالیفی که از تکنیکهای پرسشگری و پاسخهای تفکر انتقادی استفاده میکنند، معلمان میتوانند به طور مؤثری آنها را در فرایند تفکر انتقادی راهنمایی کنند.
6 – تکبر و عدم تحمل هنگام تفکر انتقادی
متفکران واقعی انتقادی از غرور و عدم مدارا در ذهن خود استقبال نمیکنند. تقریباً غیرممکن است که بهترین راه حل برای یک مشکل را با یک ذهنیت نزدیک به تفکر خودتان پیدا کنید. بدون مهارتهای تفکر انتقادی، افراد اغلب بدون فکر و بیپروا به موقعیتها واکنش نشان میدهند. بااینحال، کاری که آنها باید انجام دهند این است که همزمان با پذیرش پاداشها یا عواقب ناشی از آن انتخابها، انتخابهای خود را ارزیابی کرده و مسئولیت آن را بپذیرند.
تکبر و عدم تحمل، خلاقیت را مسدود میکند و جایی برای پیشنهادهای دیگر برای حل مشکل باقی نمیگذارد. اگر یادگیرندگان معتقد باشند که راه حل بهتری برای یک مشکل وجود ندارد، معلم باید از دانش آموزان بخواهد که منطق آنها را زیر سوال ببرند.
آنها را تشویق کنید که سوالات زیر را بپرسند:
- نظر من در مورد این موضوع چیست؟
- چرا اینگونه فکر میکنم؟
- این اطلاعات را از کجا یاد گرفتم؟
- این اطلاعات به چه معناست؟
- آیا باید جور دیگری به موضوع نگاه کنم؟ (منبع)
چگونه در 7 مرحله مهارتهای تفکر انتقادی خود را بسازید
تفکر انتقادی با مثال
چه زمانی از فرایند تفکر انتقادی 7 مرحلهای استفاده کنیم؟
چیزهای زیادی در فرایند تفکر انتقادی کامل وجود دارد، و لازم نیست برای هر تصمیمی این 7 گام طی شود. گاهی اوقات، کافی است تعصب را کنار بگذارید و از یک فرایند منطقی تبعیت کنید. در سایر موارد پیچیدهتر، بهترین راه برای شناسایی نتیجه ایدئال، گذراندن کل فرایند تفکر انتقادی است.
فرایند تفکر انتقادی هفت مرحلهای برای تصمیمگیریهای پیچیده در زمینههایی که کمتر با آنها آشنا هستید، مفید است. از طرف دیگر، هفت مرحله تفکر انتقادی میتواند به شما کمک کند تا به مشکلی که با آن آشنا هستید از زاویهای متفاوت و بدون هیچگونه سوگیری نگاه کنید.
7 گام برای تفکر انتقادی
1 – مشکل را شناسایی کنید
قبل از اینکه مهارتهای تفکر انتقادی را به کار ببندید، ابتدا باید مشکلی را که قرار است حل کنید، شناسایی نمایید. این مرحله شامل نگاهی به مسئله از چند منظر مختلف و پرسیدن سوالاتی مانند:
- چه اتفاقی میافتد؟
- چرا این اتفاق میافتد؟
- چه فرضیاتی دارم؟
- در نگاه اول، فکر میکنم چگونه میتوانیم این مشکل را حل کنیم؟
بخش بزرگی از توسعه مهارتهای تفکر انتقادی شما این است که یاد بگیرید چگونه به نتایج بیطرفانه برسید. برای انجام این کار، ابتدا باید سوگیریهایی که در حال حاضر دارید را بپذیرید. آیا کسی در تیم شما فکر میکند که پاسخ را میداند؟ آیا فرضیاتی را مطرح میکنید که لزوماً درست نیستند؟ شناسایی این جزئیات به شما در مراحل بعدی کمک میکند.
2 – تحقیق و پژوهش

در این مرحله، احتمالاً یک ایده کلی از مشکل دارید، اما برای اینکه بهترین راه حل را پیدا کنید، باید عمیقتر بگردید.
در طول فرایند تحقیق، اطلاعات مربوط به مشکل را جمع آوری کنید، از جمله دادهها، آمار، اطلاعات پروژههای گذشته، ورودی تیم و موارد دیگر. اطمینان حاصل کنید که اطلاعات را از منابع مختلف جمع آوری میکنید، بهویژه اگر آن منابع با ایدههای شخصی شما در مورد اینکه مشکل چیست یا چگونه آن را حل کنید، مغایرت داشته باشد.
جمع آوری اطلاعات متنوع برای توانایی شما در به کارگیری فرایند تفکر انتقادی ضروری است. اگر اطلاعات کافی به دست نیاورید، توانایی شما برای تصمیم گیری نهایی دچار انحراف خواهد شد. به یاد داشته باشید که تفکر انتقادی به شما کمک میکند تا بهترین نتیجه گیری را شناسایی کنید. شما برای دل خود کار نمیکنید، شما در حال تحقیق برای یافتن بهترین گزینه هستید.
3 – ارتباط بین دادهها را تعیین کنید
همانطور که جمع آوری انواع اطلاعات مهم است، تعیین میزان مرتبط بودن منابع مختلف اطلاعات نیز مهم است. ازاینگذشته، فقط به این دلیل که دادههایی وجود دارد به معنای مرتبط بودن آنها نیست.
هنگامی که تمام اطلاعات را جمع آوری کردید، نویزها را بررسی کنید و شناسایی کنید که چه اطلاعاتی مرتبط هستند و چه اطلاعاتی نیستند. ترکیب همه این اطلاعات و تعیین اهمیت آنها به شما کمک میکند منابع دادههای مختلف را بسنجید و بعداً در فرایند تفکر انتقادی به بهترین نتیجه برسید.
برای تعیین ارتباط دادهها، از خود بپرسید:
- این اطلاعات چقدر قابل اعتماد است؟
- این اطلاعات چقدر قابل توجه است؟
- آیا این اطلاعات قدیمی است؟ آیا در زمینه تخصصی خاصی است؟
4 – سوالات را بپرسید
یکی از مفیدترین بخشهای فرایند تفکر انتقادی، تصمیمگیری بدون تعصب است. برای انجام این کار، باید یک گام به عقب برگردید و مفروضاتی را که دارید به چالش بکشید.
همه ما تعصب داریم و این لزوماً چیز بدی نیست. سوگیریهای ناخودآگاه (همچنین بهعنوان سوگیریهای شناختی شناخته میشوند) اغلب بهعنوان میانبرهای ذهنی برای ساده سازی حل مسئله و کمک به تصمیم گیری عمل میکنند. اما حتی زمانی که سوگیریها ذاتاً بد نیستند، باید از تعصبات خود آگاه باشید تا در صورت لزوم آنها را کنار بگذارید.
قبل از رسیدن به راه حل، از خود بپرسید:
- آیا من در مورد این اطلاعات فرضیاتی دارم؟
- متغیرهای اضافی وجود دارد که من در نظر نگرفتهام؟
- آیا من اطلاعات را از هر منظری ارزیابی کردهام؟
- دیدگاههایی وجود دارد که از قلم افتاده باشد؟
5 – بهترین راه حل را شناسایی کنید

در نهایت، شما آماده هستید تا به نتیجه برسید. برای شناسایی بهترین راه حل، بین علت و معلول ارتباط برقرار کنید. از حقایقی که جمع آوری کردهاید برای ارزیابی عینیترین نتیجه استفاده کنید.
بهخاطر داشته باشید که ممکن است بیش از یک راه حل وجود داشته باشد. اغلب، مشکلاتی که با آن روبرو هستید پیچیده هستند. فرایند تفکر انتقادی لزوماً به یک راه حل قطعی منتهی نمیشود در عوض، این فرایند به شما کمک میکند تا متغیرهای مختلف را درک کنید تا بتوانید آگاهانه تصمیم بگیرید.
6 – راه حل خود را ارائه دهید
ارتباط یک مهارت کلیدی برای متفکران انتقادی است. این کافی نیست که خودتان بهتنهایی فکر کنید، شما همچنین باید نتیجه خود را با سایر ذینفعان پروژه به اشتراک بگذارید. اگر چندین راه حل وجود دارد، همه آنها را ارائه دهید. ممکن است موردی وجود داشته باشد که شما یک راه حل را پیاده سازی کنید، سپس تست کنید که آیا قبل از اجرای راه حل دیگر کار میکند یا خیر.
7 – تصمیم خود را تجزیه و تحلیل کنید
فرایند تفکر انتقادی هفت مرحلهای نتیجه میدهد و سپس باید آن راه حل را در جای خود قرار دهید. پس از اینکه تصمیم خود را اجرا کردید، ارزیابی کنید که آیا این تصمیم موثر بوده است یا خیر. مشکل اولیه را حل کرد؟ چه درسهایی – چه مثبت و چه منفی – میتوانید از این تجربه برای بهبود تفکر انتقادی خود برای دفعه بعد بیاموزید؟
بسته به اینکه تیم شما چگونه اطلاعات را به اشتراک میگذارد، درسهای آموخته شده را در یک دیتابیس مستند کنید. بهاینترتیب، اعضای تیمی که در آینده تصمیمهای مشابه یا مرتبطی میگیرند، میتوانند بفهمند که چرا چنین تصمیمی گرفتهاید و نتیجه آن چه بوده است.
نمونهای از اجرای فرایند 7 مرحلهای تفکر انتقادی در محیط کار
تصور کنید در زمینه طراحی تجربه کاربری (UX) کار میکنید. تیم شما بر قیمت گذاری و بسته بندی متمرکز است و اطمینان حاصل میکند که مشتریان درک روشنی از خدمات مختلفی که شرکت شما ارائه میدهد دارند.
در اینجا نحوه اعمال فرایند تفکر انتقادی در محل کار در هفت مرحله ذکر شده است:
با شناسایی مشکل شروع کنید
صفحه قیمت گذاری فعلی شما آنطور که میخواهید کار نمیکند. از مشتریان شنیدهاید که خدمات شما واضح نیست و صفحه محصول به سؤالات آنها پاسخ نمیدهد. این صفحه برای شرکت شما بسیار مهم است، زیرا جایی است که مشتریان شما برای خدمات شما ثبت نام میکنند. شما و تیمتان چند نظریه در مورد اینکه چرا صفحه فعلی شما خوب کار نمیکند، دارید، اما تصمیم میگیرید از فرایند تفکر انتقادی استفاده کنید تا مطمئن شوید که بهترین تصمیم را برای صفحه مورد نظر میگیرید.
در مورد نحوه شروع مشکل، اطلاعات جمع آوری کنید
بخشی از شناسایی مشکل شامل درک چگونگی شروع مشکل است. صفحه قیمتگذاری و بستهبندی مهم است، بنابراین وقتی تیم شما در ابتدا صفحه را طراحی کردند، مطمئناً فکر زیادی روی آن گذاشتند. قبل از شروع تحقیق در مورد چگونگی بهبود صفحه، از خود بپرسید:
- چرا صفحه قیمت گذاری را به روشی که انجام دادید، طراحی کردید؟
- کدام ذینفعان باید در فرایند تصمیم گیری مشارکت داشته باشند؟
- کاربران در کجای صفحه، گیر میکنند؟
- آیا هیچ طرح خاصی در حال حاضر کار میکند؟
سپس، تحقیق کنید که چه چیزی بهتر کار میکند
علاوه بر درک تاریخچه صفحه قیمت گذاری و بسته بندی، مهم است که بدانید چه چیزی بهخوبی کار میکند. بخشی از این تحقیق به این معنی است که نگاهی به صفحات قیمت گذاری رقیبان خود بیندازید.
از خودتان بپرسید:
- رقبای ما چگونه صفحات قیمت گذاری خود را تنظیم کردهاند؟
- آیا بهترین شیوه برای طراحی صفحه قیمت گذاری وجود دارد؟
- چگونه رنگ، موقعیت و انیمیشن روی هدایت کاربران تاثیر میگذارد؟
- آیا برای طراحی صفحه استانداردی وجود دارد که مشتریان انتظار دارند ببینند؟
سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات

شما تمام اطلاعات مورد نیاز خود را جمع آوری کردهاید. اکنون باید آنها را سازماندهی و تجزیه و تحلیل کنید. در صورت وجود دادهها، متوجه چه روندهایی هستید؟ آیا اطلاعات مرتبط یا مهمی وجود دارد که باید در نظر بگیرید؟
برای کاهش تعصب سوالات باز بپرسید
در مورد تفکر انتقادی به پرداختن و کنار گذاشتن سوگیریها تا حد امکان اهمیت دارد.
از خودتان بپرسید:
- چه فرضیاتی دارم؟
- آیا چیزی هست که من از دست داده باشم؟
- آیا با ذینفعان مناسب ارتباط برقرار کردهام؟
- دیدگاه دیگری وجود دارد که باید در نظر بگیرم؟
بهترین راه حل را برای تیم خود تعیین کنید
شما اکنون تمام اطلاعات مورد نیاز برای طراحی بهترین صفحه قیمت را دارید. بسته به پیچیدگی طراحی، ممکن است بخواهید چند گزینه برای ارائه به گروه کوچکی از مشتریان یا تست A/B در وبسایت اصلی را طراحی کنید.
راه حل خود را به ذینفعان ارائه دهید
تفکر انتقادی میتواند در هر عنصری از زندگی به شما کمک کند، اما در محل کار، باید ذینفعان کلیدی پروژه را نیز درگیر کنید. ذینفعان به شما کمک میکنند تا مراحل بعدی را تعیین کنید، مانند اینکه آیا ابتدا صفحه را بهوسیله تست A/B آزمایش خواهید کرد یا خیر. بسته به پیچیدگی موضوع، میزبانی جلسه یا به اشتراک گذاری گزارش وضعیت را در نظر بگیرید تا همه در یک سطح از آگاهی قرار گیرند. (منبع)
نمونههایی از مهارتهای تفکر انتقادی
شش مهارت اصلی وجود دارد که میتوانید برای تجزیه و تحلیل موفقیت آمیز حقایق و موقعیتها و نتیجه گیری منطقی در خود ایجاد کنید:
1 – تفکر تحلیلی
توانایی تجزیه و تحلیل صحیح اطلاعات مهمترین جنبه تفکر انتقادی است. این امر مستلزم جمع آوری اطلاعات و تفسیر آن و همچنین ارزیابی شکاکانه دادهها است. هنگام تحقیق در مورد یک موضوع کاری، تفکر تحلیلی به شما کمک میکند اطلاعاتی را که در موقعیت شما کاربرد دارد را از اطلاعاتی که نمیتواند برایتان منفعتی داشته باشد، جدا کنید.
2 – ارتباطات خوب
چه از آن برای جمعآوری اطلاعات استفاده کنید و چه برای متقاعد کردن دیگران بهدرستی نتیجهگیریهایتان، داشتن ارتباطات خوب در فرایند تفکر انتقادی بسیار مهم است. واداشتن مردم برای به اشتراک گذاشتن ایدهها و اطلاعات خود با شما و نشان دادن تفکر انتقادی از مؤلفههای موفقیت است. اگر تصمیمی در رابطه با کار میگیرید، ارتباط مناسب با همکارانتان به شما کمک میکند اطلاعات مورد نیاز برای انتخاب درست را جمع آوری کنید.
3 – تفکر خلاق

توانایی کشف الگوهای خاصی از اطلاعات و ایجاد ارتباط انتزاعی بین دادههای به ظاهر نامرتبط، تفکر انتقادی شما را بهبود میبخشد. هنگام تجزیه و تحلیل یک فرایند، میتوانید راههایی خلاقانه برای سریعتر و کارآمدتر کردن آن فرایند بیابید. خلاقیت مهارتی است که بهمرورزمان قابل تقویت است و در هر موقعیت، سطح تجربه و صنعتی ارزشمند است.
4 – داشتن ذهن باز و آزاد اندیشی
تحصیلات قبلی و تجربیات زندگی اثر خود را بر توانایی فرد برای ارزیابی عینی موقعیتهای خاص میگذارد. با تصدیق این سوگیریها، میتوانید تفکر انتقادی و فرایند تصمیم گیری کلی خود را بهبود بخشید. بهعنوانمثال، اگر قصد دارید یک جلسه را به روش خاصی برگزار کنید و شریک یا اعضای تیمتان استفاده از استراتژی متفاوتی را پیشنهاد میکنند، میتوانید آنها را بشنوید و رویکرد خود را بر اساس نظرات آنها تنظیم کنید.
5 – توانایی حل مسئله
توانایی تجزیه و تحلیل صحیح یک مشکل و کار بر روی اجرای راه حل یکی دیگر از مهارتهای ارزشمند است. برای مثال، اگر کارکنان رستوران شما نیاز به بهبود سرعت خدمات دهی دارند، میتوانید برخی از وظایف خود را به سایر پرسنل آشپزخانه واگذار کنید تا سرورها بتوانند غذا را سریعتر تحویل دهند.
6 – پرسیدن سوالات متفکرانه
هم در موقعیتهای شخصی و هم در موقعیتهای حرفهای، پرسیدن سؤالات درست گامی مهم در رسیدن به یک نتیجه گیری صحیح است.
انواع سوال
الف – سوالات باز (Open-ended questions)
پرسیدن سوالات باز میتواند به فردی که با او صحبت میکنید کمک کند تا اطلاعات مرتبط و ضروری را در اختیار شما قرار دهد. اینها سؤالاتی هستند که اجازه پاسخ ساده «بله» یا «خیر» را نمیدهند و فردی که سؤال از او پرسیده میشود باید پاسخ خود را بهصورت توضیحی بیان کند.
ب – سوالات مبتنی بر نتیجه (Outcome-based questions)
وقتی احساس میکنید تجربه و مهارتهای شخص دیگری میتواند به شما کمک کند تا مؤثرتر کار کنید، سؤالات مبتنی بر نتیجه بپرسید. اینکه از کسی بپرسید که در یک موقعیت فرضی خاص چگونه عمل میکند، به شما بینشی از مهارتهای تفکر انتقادی او میدهد و به شما کمک میکند چیزهایی را ببینید که قبلاً به آنها فکر نکرده بودید.
ج – سوالات انعکاسی (Reflective questions)
شما میتوانید با درخواست از یک فرد برای انعکاس و ارزیابی یک تجربه و توضیح فرایندهای فکری خود در آن زمان، بینش درستتری نسبت به آن موضوع کسب کنید. این امر میتواند به شما کمک کند تا با ارائه مثالهایی در دنیای واقعی، تفکر انتقادی خود را توسعه دهید.
د – سوالات ساختاری (Structural questions)
یک راه آسان برای درک هر چیزی این است که بپرسید یک چیز چگونه کار میکند. هر سیستم کاری، ناشی از یک فرایند طولانی آزمون و خطا است و درک درست مراحلی که برای نتیجه مثبت باید برداشته شود میتواند به شما کمک کند در تلاشهای خود کارآمدتر باشید.
نمونههای ارزشمند تفکر انتقادی در سازمانها
1 – ترویج رویکرد کار گروهی برای حل مسئله

هر بخش در یک شرکت متشکل از یک تیم است و همکاری موثر برای موفقیت آن مهم است. هنگام توسعه یک استراتژی، به طور منطقی تمام نظرات اعضای تیم را تجزیه و تحلیل کنید و انتقاد سازنده ارائه دهید، درحالیکه دیدگاه خود را نیز در مورد موقعیت ارائه میدهید.
2 – “خود ارزیابی” سهمتان در اهداف شرکت
اگر شرکت شما در تلاش برای رسیدن به یک هدف است، با ارزیابی سهم خود و کشف راههایی برای بهبود عملکرد خود، تفکر انتقادی خود را نشان دهید. برای مثال، میتوانید تمام راههایی را که شما در آن مشارکت میکنید و تأثیر آنها بر پیشرفت کلی شرکت را فهرست کنید. پس از انجام این کار، میتوانید به اولویت بندی برخی از فعالیتهای فعلی فکر کنید، همچنین میتوانید فعالیتهای جدیدی را که فکر میکنید در این زمینه میتواند به شما کمک کند، اضافه کنید.
3 – تمرین خود اندیشی یا تفکر و تامل در خود (Practicing self-reflection)
تجزیه و تحلیل فرایند تفکر خودتان هنگام تصمیمگیریهای خاص میتواند به شما در بهبود نحوه پردازش اطلاعات کمک کند. این موضوع میتواند به این معنا باشد که از خود بپرسید چرا در یک موقعیت به شیوهای خاص عمل کردید یا تصمیمی را برای یافتن راههایی برای بهبود ارزیابی کنید.
4 – تصمیم گیری آگاهانه (Making informed decisions)
با صرف زمان و تلاش، میتوانید فرایند تصمیم گیری خود را با ارزیابی تمام اطلاعات موجود بهبود بخشید. قضاوت سریع یک موقعیت و رفتن به سراغ چیزهای دیگر، میتواند وسوسه انگیز باشد، اما استفاده از تفکر انتقادی معمولاً نتیجه رضایتبخشتری دارد. فهرستی از جوانب مثبت و منفی را، چه بهصورت ذهنی و چه روی کاغذ، تهیه کنید و چیزها را از دیدگاه دیگران ارزیابی انتقادی کنید.
5 – از زمان خود عاقلانه استفاده کنید
تصمیم گیری در مورد نحوه استفاده از زمان نمونه دیگری از تفکر انتقادی است. ارزیابی مداوم اینکه چگونه وقت خود را صرف میکنید میتواند به شما در کشف وظایف و فعالیتهایی کمک کند که ممکن است نحوه اولویت بندی وظایف شما را تغییر دهد. برای مثال، اگر زمان زیادی را به فعالیتی اختصاص میدهید که بازدهی پایینی دارد، مانند وظایف اداری یا گزارشهای داخلی، ممکن است در نظر بگیرید که برنامه خود را مجدداً اولویت بندی کنید تا زمان بیشتری را برای کارهای پربازده صرف کنید. (منبع)
مثالهایی از تفکر انتقادی در زندگی روزمره
همه به تفکر انتقادی نیاز دارند
تمامی ما در زندگی روزمره با فرصتهایی مواجه میشویم که با استفاده از تفکر انتقادی قوی میتوانیم مشکلات را حل کرده و تصمیم گیریهای مهمی را بگیریم. همه باید از قبل فکر کنند، برنامه ریزی کنند و مشکل را حل کنند. در واقع، تفکر قوی وجه مشترک موفقیت در سراسر جهان است. یافتن نمونههایی از مهارتهای تفکر انتقادی که هر روز و در زندگی روزمره به کار میروند، آسان است.
در این قسمت چند مثال مثبت از تفکر انتقادی ذکر شده است:
- شخصی که سعی میکند نیازهای دوست عصبانی خود را که از طریق هجوم احساسات و اظهار نظرهای ناپسند نشئت گرفته است، تفسیر کند تا به او کمک کرده و از وی حمایت کند.
- تیمی از دانشمندان در تلاش برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها، از طریق یک آزمایش پیچیده بادقت زیادی کار میکنند.
- نویسندهای خلاق که ایدههایی را برای طرح داستان سازماندهی میکند و به انگیزههای پیچیده شخصیتهای داستانی توجه میکند.
- فردی که یک کسب و کار کوچک را اداره میکند سعی میکند پیامدهای اقتصادی و انسانی احتمالی راههای مختلف افزایش فروش یا کاهش هزینهها را پیش بینی کند.
- یک مربی فوتبال در طول استراحت بین دونیمه، کار بر روی تاکتیکهای جدید برای حمله به نقاط ضعف تیم مقابل تجزیه و تحلیل میکند.
- دانش آموزی که دقیقاً به همتایان خود با اطمینان و بهدرستی روش مورد استفاده برای رسیدن به یک نتیجه خاص یا چرایی و چگونگی استفاده از روش یا استاندارد اثبات خاصی را توضیح میدهد.
- معلمی که از پرسشگری هوشمندانه برای راهنمایی دانش آموز برای رسیدن به بینشهای جدید استفاده میکند.
- متقاضیای که برای مصاحبه شغلی آماده میشود و به این فکر میکند که چگونه مهارتها و تجربیات خاص خود را بهگونهای توضیح دهد که برای کارفرمای احتمالی مرتبط و ارزشمند باشد.
- والدینی که هزینههای فرستادن فرزند خردسال خود را به دانشگاه پیشبینی میکنند، درآمد پیشبینیشده خانواده را تجزیه و تحلیل میکنند و هزینههای پیشبینیشده خانوار را در تلاش برای کنار گذاشتن مقداری پول برای تحصیلات آینده آن کودک تنظیم میکنند. (منبع)
سوالات تفکر انتقادی برای بررسی دقیقتر هرگونه اطلاعات

سوالات تفکر انتقادی چیست؟
سوالات تفکر انتقادی پرسشهایی هستند که به شما کمک میکنند با درک ارتباط بین حقایق یا ایدههای مختلف، منطقی و شفاف فکر کنید. این سوالات یک فرایند یادگیری به ظاهر بیپایان را ایجاد میکنند که به شما امکان میدهند در مورد یک موضوع خاص انتقاد کنید، ارزیابی کنید و عمق دانش خود را توسعه دهید. علاوه بر این، میتوانید دیدگاههای خود را تقویت کنید یا چیزها را به روشی جدید ببینید.
ما هر روز چه در محل کار و چه در خانه تصمیم میگیریم. اتخاذ رویکردهای منطقی، عقلانی و عملی در پرداختن به موضوعات مختلف که نیاز به تفکر انتقادی دارند در تصمیم گیری ضروری است؛ بنابراین، قبل از تصمیم گیری، همیشه سوالات مرتبطی را از خود بپرسید و مزایا و معایب موضوع را بهدقت تحلیل کنید.
انواع سوالات تفکر انتقادی:
1 – سوالات تفکر انتقادی هنگام مشاجره
- آیا من با طرف مقابل مخالفم؟ ممکن است فردی که با او بحث میکنم درباره آنچه میگوید اطلاعات نادرست داشته باشد؟
- آیا اگر در مقابل گروهی از مردم باشم، راحت میتوانم آنچه را که قصد دارم به او بگویم را بهراحتی بیان کنم؟
- اگر این استدلال را از دست بدهم چه اتفاقی میافتد؟ آیا شرکت در این بحث ارزش وقت و انرژی من را دارد؟ اگر ببازم چه احساسی خواهم داشت؟
- قبل از گفتن چیزی نیاز به استراحت دارم؟ آیا من به دلایل دیگری غیر از موضوعات مورد مشاجره، بحث میکنم؟ باید کمی وقت بگذارم و آرامتر شوم؟
- آیا این مهمتر است که من درست میگویم؟ آیا میخواهم چیزی را اثبات کنم که حتی ضروری نیست؟
- حریف من صادق است؟ باتوجهبه اینکه آنها ممکن است اشتباه کنند، آیا حاضرند به اشتباه خود اعتراف کنند؟ آیا آنها میتوانند به شواهد موجود، هر کجا که مطرح شود، احترام بگذارند و آن را بپذیرند؟
2 – سوالات تفکر انتقادی هنگام خواندن کتاب
- اگر من فقط دو چیز از این کتاب یاد گرفته باشم، آنها چه خواهند بود؟ چگونه به من کمک خواهند کرد؟ چگونه آنها را در زندگی روزمره خود به کار خواهم برد؟
- نویسندگان سعی در انتقال چه پیامی دارند؟ آیا آنها برای استدلالهای خود فقط پیشنهاد میدهند یا مدرک ارائه میدهند؟
- باتوجهبه اینکه تقریباً هر کتابی در مورد حل مسائل است، مهمترین مسئلهای که نویسنده سعی در حل آن دارد چیست؟
- سبک نگارش نویسنده چیست؟ نویسنده چه استراتژی یا طرح جامعی را برای انتقال ایدههای اصلی خود در سراسر کتاب به کار میگیرد؟
- آیا اطلاعاتی در مورد موضوع کتاب دارم؟ اگر چنین است، آنچه نویسنده میگوید چه تفاوتی با آنچه من از قبل میدانستم دارد؟
- از کتاب چه چیزی نفهمیدم؟ آیا باید کتاب را دوباره بخوانم تا همه چیزهایی که نویسنده سعی در انتقال آن دارد را بفهمم؟

سوالات تفکر انتقادی درباره زندگی شما
- دوست دارم چند سال دیگر، احتمالاً دو، سه یا پنج سال دیگر کجا باشم؟ چه اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی باید تعیین کنم؟
- از زمانی که اهداف قبلی خود را تعیین کردهام تاکنون چه چیزی به دست آوردهام؟ برای چه چیزی باید شکرگزار باشم؟
- آیا من همیشه نگران نظر اطرافیانم هستم؟ آیا میتوانم بدون نیاز به برآورده کردن انتظارات اجتماعی به طور مستقل عمل کنم؟
- دوست دارم مردم در مراسم تدفین من در مورد من چه بگویند؟ آیا دوست دارم آنها در مورد اینکه چقدر احساس خوبی در آنها ایجاد کردم صحبت کنند یا اینکه چقدر ثروتمند و پر زرق و برق بودم؟
- اگر از هیچ کس و هیچ چیز نمیترسیدم، چهکار میکردم؟ چنانچه هیچ ترسی در وجودم نبود چه؟
- اگر امروز آخرین روز زندگی من بود، چهکار خارقالعادهای انجام میدادم؟ آیا میتوانم آن را در حال حاضر انجام دهم؟
- با چیزهایی که برایم مهم است چه کنم؟
- با انجام چه چیزهایی، اگر همین الان اقدام کنم، بیشترین تفاوت را در زندگی آینده من ایجاد میکنند؟
سوالات تفکر انتقادی درباره دروغگویی
- آیا این دروغی که به دیگران میگویم به آنها آسیب میرساند یا به آنها کمک میکند؟ اگر صداقت باعث ایجاد دردسر غیر ضروری دوست من شود چه؟
- من باید کسی باشم که به این شخص دروغ میگوید یا اجازه میدهم شخص دیگری این کار را انجام دهد؟
- اگر این دروغ را بگویم من آسیب میبینم؟ یا آیا دوستم احساس خواهد کرد که من یک خیانتکار هستم؟ آیا بر دوستی ما تأثیر میگذارد؟
- آیا آنها به سوالات من با جزئیات پاسخ میدهند یا همیشه سعی میکنند مشکل اصلی را نادیده بگیرند و طفره بروند؟
- اگر من از این افراد با استفاده از اصطلاحات و عبارات مختلف سوال مشابهی بپرسم چه میشود؟ آیا همان پاسخ را به من خواهند داد؟
- لحن دوستم بعد از اینکه این سوال را از او پرسیدم ناگهان تغییر کرد؟ آیا صدای آنها بلندتر، سریعتر یا آهستهتر در مقایسه با نحوه صحبت همیشگی آنها است؟
- آیا این شخص با دروغ گفتن به من چیزی به دست میآورد؟ انگیزه آنها چیست؟
- وقتی به چهره این افراد نگاه میکنم، آیا حالات چهره آنها با آنچه میگویند مطابقت دارد؟
سوالات تفکر انتقادی هنگام ارائه یک ادعا
- این ادعا به چه معناست و چه پیامدهایی دارد؟ اگر ادعای نادرستی باشد چه؟
- برای پذیرفتن این ادعا باید از کدام یک از اخلاقیات، ارزشها یا اعتقادات خود چشم پوشی کنم؟
- آیا متخصصان این حوزه با ادعای مطرح شده موافق هستند یا مخالف؟
- آیا آنها مدرکی برای اثبات ادعای خود دارند؟ قویترین مدرک برای حمایت از این ادعا کدام است؟
- چه استدلالی میتوانم برای رد این ادعا بیاورم؟ یا بهترین دیدگاهی که میتواند این ادعا را تایید کند کدام است؟
- منبع اصلی ادعای مطرح شده کیست؟ مبنای ادعا قابل اعتماد است؟
- آیا این یک ادعا است یا فقط یک نظر است؟
- آیا احتمال دارد ادعا 100 درصد نادرست، درست یا تا حدی درست باشد؟
- من اجازه دارم ادعا را رد کنم و مدارک خود را ارائه کنم یا این فقط یک فرایند یکطرفه است؟
چهار معمای تفکر انتقادی

1 – معمای درخت خانواده
اگر A خواهر B، B خواهر C، و C مادر D است، D با A چه نسبتی دارد؟
پاسخ:
D خواهرزاده A است / A عمه D است.
توضیح:
معماها اغلب حاوی نوعی از جهت گیری نادرست هستند تا سعی کنید رشته افکار شما را در جهت اشتباه (یا در چندین جهت) هدایت کنند. آنها همچنین ممکن است دلالت بر چیزی داشته باشند که ذهن شما را به طور غیر ضروری درگیر ایدههای پیچیده کنند تا سادهترین توضیحات را از دست بدهید.
این معمای خاص هنگام صحبت در مورد اعضای خانواده از حروف بهجای نام افراد استفاده میکند که ممکن است حل کننده را وارد ذهنیت معماهای ریاضی یا منطقی نماید. این ممکن است باعث شود مجموعهای از روابط کاملاً ساده، بسیار پیچیدهتر از آنچه هستند به نظر برسند.
اگر خواندن این نوع معما بلافاصله شما را گیج میکند، سعی کنید بهجای هر حرف نامی را اختصاص دهید و یا یک شجره خانوادگی کوچک بکشید تا به شما کمک کند تا رابطهها را به طور منطقی دنبال کنید.
2 – معمای چهار راه
چهار ماشین به طور همزمان به یک چهارراه میرسند، یکی از شمال، یکی از جنوب، یکی از شرق و دیگری از غرب. همه با سرعت یکسانی حرکت میکنند و به طور همزمان به علامت توقف میرسند تا اولویت نامشخص باشد. سپس همه تصمیم میگیرند در یک لحظه حرکت کنند.
اگرچه هر چهار نفر بهصورت همزمان به رانندگی ادامه دهند، اما هیچ یک از ماشینها با یکدیگر تصادف نمیکنند. چهطور ممکن است؟
پاسخ:
هر چهار ماشین به طور همزمان به سمت راست میپیچیدند.
توضیح:
برخلاف معمای قبلی درخت خانوادگی، این معمای تقاطع سعی میکند ذهن شما را به سمت تفکر خیلی ساده سوق دهد. این تصویری در ذهن شما از چهار ماشین ترسیم میکند که همگی روبروی یکدیگر هستند و در یک خط مستقیم به جلو میروند و تصادف را ظاهراً اجتناب ناپذیر میکند.
بااینحال، بدیهی است که اتومبیلها تنها در خطوط مستقیم در توقفهای چهار طرفه حرکت نمیکنند. آنها همچنین ممکن است بپیچند و اگر هر چهار ماشین در یک لحظه گردش به سمت راست را انجام دهند، از هرگونه تصادف جلوگیری میکنند.
3 – معما در زمان
چه چیزی دو بار در هر لحظه، یکبار در هر دقیقه، اما هیچ وقت در صد هزار سال رخ نمیدهد؟
پاسخ:
حرف “M.”
توضیح:
این معما ذهن شما را به سمت تفکر در مورد زمان و رویدادها بهعنوان مفاهیم سوق میدهد، درحالیکه پاسخ واقعی در زمینه بسیار سادهتر و قابل دسترس تر الفبا نهفته است! این نمونهای از یک کلاس کامل از معماها است که هوشمندانه نوشته شدهاند اما پازلهای سادهای از حروف یا کلمه هستند.
4 – معمای مرگبار آسانسور
درون یک فروشگاه بزرگ، یک آسانسور خالی سفر خود را در طبقه همکف آغاز میکند. در طبقه همکف چهار نفر از جمله خودم وارد میشوند. در طبقه اول یک نفر پیاده میشود و پنج نفر دیگر وارد میشوند و در طبقه دوم هیچکس بیرون نمیآید و ده نفر دیگر وارد میشوند.
همانطور که آسانسور به سمت طبقه سوم بالا میرود، کابل آن قطع میشود و از چاه پایین میافتد و به طبقه پایین سقوط میکند. همه در آسانسور میمیرند، اما من زندهام. چگونه زنده ماندم؟
پاسخ:
من تنها کسی بودم که آسانسور را در طبقه اول ترک کردم؛ بنابراین هنگام سقوط آن در آسانسور نبودم و “زنده ماندم”.
توضیح:
این بار این معما هم سعی میکند شما را بهوسیله بار بیش از حد اطلاعات مبهوت کند و هم در پایان با سؤالی که باعث گمانهزنیهای پیچیدهتر در مورد چگونگی زنده ماندن از تصادف آسانسور میشود، شما را به سمت اشتباه هدایت میکند.
بیشتر اطلاعات در مورد تعداد افرادی که در هر طبقه وارد و خارج شدهاند بیربط است. پاسخ این معما در ابداع روشها و موقعیتهای جالب برای زنده ماندن از تصادف آسانسور نیست.
پاسخ در واقع در تفکر ساده و منطقی در مورد حقایق همانطور که گفته شد نهفته است. به ما میگویند یک نفر در طبقه اول از آسانسور خارج شد. منطقیترین توضیح برای “زنده ماندن” من از تصادف مرگبار آسانسور این است که من همان یک نفر بودم. (منبع)
بخشهایی از مغز که با مهارتهای تفکر انتقادی مرتبط هستند
مغز یک ساختار قابل توجه و پیچیده است که مسئول مهارتهای تفکر است. چندین بخش از مغز به شیوهای پیچیده با هم کار میکنند تا اطلاعات را یکپارچه کنند و افکار را توسعه دهند. اصطلاح مهارتهای تفکر به طیف وسیعی از فرایندها، از جمله بهخاطر سپردن آگاهانه حقایق و اطلاعات، حل مسائل عینی یا انتزاعی با استفاده از اطلاعات شناخته شده، و ترکیب استدلال، بینش یا نبوغ اشاره دارد.
قسمتهای مختلف مغز که با تفکر انتقادی ارتباط دارند
1 – قشر جلوی مغز (Prefrontal Cortex)

لوب فرونتال (لوب پیشانی) بزرگترین ناحیه مغز است و در انسان نسبت به سایر حیوانات پیشرفتهتر است. در جلوی مغز قرار دارد و به سمت عقب امتداد مییابد و تقریباً یکسوم حجم کل مغز را تشکیل میدهد. لوب پیشانی، بهویژه ناحیهای که در نزدیکترین قسمت جلو قرار دارد، به نام قشر پیش پیشانی، در مهارتهای پیچیده تفکر بین فردی و شایستگی مورد نیاز برای بهزیستی عاطفی نقش دارد. بهطورکلی، هر دو سمت چپ و راست قشر جلوی مغز به یک اندازه در مهارت اجتماعی و تعاملی درگیر هستند.
2 – شکنج فرونتال تحتانی (Inferior Frontal Gyrus)
شکنج فرونتال تحتانی در قسمت پایین پشت لوب فرونتال در هر طرف مغز قرار دارد. خلاقیت به مهارتهای تفکر بستگی دارد که بر استفاده از دانش پایه همراه با تفکر نوآورانه تکیه دارد. تعامل بین شکنج فرونتال تحتانی در سمت راست و چپ مغز، تفکر خلاق را تسهیل میکند. اکثر افراد راست دست مهارتهای فکری برای صحبت کردن و درک زبانشان عمدتاً در لوب فرونتال تحتانی چپ و مهارتهای شناختی برای کنترل توجه و حافظه متمرکز در لوب فرونتال تحتانی راست دارند. حتی در افراد چپ دست، مهارتهای گفتاری و زبانی بیشتر در سمت چپ متمرکز است.
3 – لوب گیجگاهی (Temporal Lobe)
لوب گیجگاهی در بسیاری از مهارتهای استدلال، بهویژه در کار پیچیده خواندن، دخالت دارد. در پشت لوب فرونتال در دو طرف مغز، نزدیک و بالای گوش قرار دارد. ناحیه لوب گیجگاهی که خواندن را کنترل میکند با نواحیای از مغز که در شنوایی و تشخیص بصری دخیل هستند تعامل دارد. شنوایی و تشخیص کلمات به لوب گیجگاهی نیاز دارد، درحالیکه تشخیص بصری عمدتاً در پشت مغز، در ناحیهای به نام لوب پسسری است.
4 – لوب آهیانه (Parietal Lobe)
مهارتهای ریاضی و تحلیلی نیاز به یک سیستم تعامل بین لوب تمپورال، ناحیه پیش پیشانی و لوب آهیانه دارد که در نزدیکی پشت مغز در بالای سر قرار دارد. مهارتها و محاسبات ریاضی جبری معمولاً در لوب آهیانه چپ متمرکز میشوند، درحالیکه مهارتهای ادراک هندسی و دستکاری اشکال سه بعدی عمدتاً توسط لوب آهیانه راست تعیین میشوند.
5 – سیستم لیمبیک (Limbic System)

سیستم لیمبیک در مرکز و اعماق مغز قرار دارد. از چندین ساختار کوچک به نام هیپوکامپ، آمیگدال، تالاموس و هیپوتالاموس تشکیل شده است. سیستم لیمبیک در حافظه عاطفی و کنترل خلق و خو نقش دارد. درحالیکه سیستم لیمبیک با احساسات درگیر است، که اغلب تصور می شود خود به خودی عمل می کنند. کنترل احساسات و عواطف نیاز به مهارت های شناختی سطح بالا و تعامل سیستم لیمبیک با سایر بخش های مغز درگیر در تفکر دارد. (منبع)
7 عادت تفکر انتقادی روزانه که موثر هستند
توانایی تفکر انتقادی میتواند در درون ما ناخودآگاه شود و با گامهای کوچک شروع شود. این دقیقاً همان چیزی است که هدف از این عادت های تفکر انتقادی فعال و مثبت است که به شما پیشنهاد میکنیم. آنها را میتوان در طی چند دقیقه در طول روز انجام داد و برای یک عمر تمرین کرد. بهتر از همه، آنها میتوانند با تفکر انتقادی شما پیشرفت کرده به نتایج بزرگتر و بهتری منجر شوند.
1 – پرسیدن یک سوال
متفکران انتقادی سؤالات زیادی میپرسند. تنها از طریق داشتن عادات پرسشگری مستحکم است که آنچه را که به دنبال آن هستیم، مییابیم. این امر در مورد همه چیز از کارهای آسان مانند انتخاب رنگ لباس گرفته تا تصمیم گیری مالی مهم مانند خرید خانه صدق میکند.
حتی اگر در مقیاس کوچک شروع کنیم، نوعی طرز فکر ایجاد میشود (طرز تفکر انتقادی) که ما را برای مقابله با سؤالات برجستهتر و عمیقتر آماده میکند. بااینحال، تفکر انتقادی همچنین شامل دانستن اینکه چگونه و کجا برای یافتن پاسخ باید جستجو کرد نیز هست.
مثل همیشه، تمرین کامل میشود؛ بنابراین ورزش روزانه خود را با فکر کردن در مورد چیزی که میخواهید در مورد آن بدانید، شروع کنید که میتواند هر چیزی باشد که شما انتخاب میکنید. در مورد چه چیزی کنجکاو هستید؟ تو درباره چه چیزی میخواهی بیشتر بدانی؟ مرحله بعدی این است که آن را بهعنوان یک سؤال بیان کنید. انجام این کار به شما کمک میکند تا جزئیات مربوط به درخواست خود را مشخص کنید و به شما کمک میکند تمرکزتان را محدود کنید تا جستجو آسانتر شود.
در نهایت، زمان آن رسیده است که کمی تحقیق کنید و آنچه را که میخواهید بدانید. ممکن است از اینترنت یا ترکیبی از منابع آنلاین و سنتیتر استفاده کنید. اینجاست که مهارتهای تسلط بر اطلاعات به کار میآیند. مهم نیست که چه باشد، تمرین هنر پرسیدن سوال و یافتن اطلاعاتی که به آنها پاسخ میدهد یکی از سادهترین و بهترین عادات تفکر انتقادی روزانه است که میتوانید آن را وارد روال زندگی روزانه خود کنید.
2 – یک لیست مرتب شده را مدیریت کنید

سازماندهی وظایف و تعیین سطح اولویت آنها راهی عالی برای سادهتر کردن یک روز پیچیده است. وقتی حس نظم داشته باشیم، همه چیز بهتر میشود و اغلب قادر به انجام کارهای بیشتری هستیم. این در تضاد کامل با رویکرد آمادهباش برای انجام کارها است.
ازآنجاییکه بخشی از اتخاذ عادات خوب تفکر انتقادی به معنای سازماندهی و اولویت بندی است، سعی کنید از عادت استفاده از لیستها برای روزهای شلوغتر شروع کنید. مجموعهای عالی از نکات برای تهیه فهرست را میتوان در Notebook Love از ریچارد برانسون یافت.
لازم نیست همه آنها را دنبال کنید، اما ببینید کدام یک میتوانند در برنامه روزانه شما کار کنند:
- هر ایدهای که دارید را بنویسید، مهم نیست چقدر بزرگ یا کوچک.
- همیشه یک دفترچه یادداشت همراه داشته باشید.
- روش لیست بندی را پیدا کنید که برای شما کار میکند. خطخطی کردن، دایره کشیدن، نمودارها. چه چیزی بیشتر به شما میآید؟
- فهرستی از کارهای کوچک و قابل مدیریت برای انجام در هر روز تهیه کنید.
- هر کار انجام شده را علامت گذاری کنید. زدن هر تیک بسیار رضایت بخش است.
- اهداف خود را قابل اندازه گیری کنید تا بدانید که آیا برنامههای شما کار میکنند یا خیر.
- اهداف دور و عجیب و غریب را برای خود تعیین کنید. میخواهید تا سال 2030 به چه چیزی دست پیدا کنید؟ 2050 چطور؟
- اهداف شخصی را در لیست خود بگنجانید، نه فقط کسب و کار.
- اهداف خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. با این کار میتوانید به ایجاد انگیزه بیشتر به یکدیگر کمک کنید.
- موفقیتهای خود را جشن بگیرید سپس لیستهای جدیدی از اهداف جدید تهیه کنید.
3 – در یک گفتگو شرکت کنید
گفتگو چیزی بیش از تبادل نظر و به اشتراک گذاشتن رویاهاست. در پایان، میتواند شامل گوش دادن عمیق، یادگیری تاثیرگذار و برنامه ریزی عملی قوی باشد. این دایرهای از تجربیات بیطرفانه است و در ذهنتان کاملاً به روی ایدههای جسورانه جدید و دیدگاههای چالش برانگیز باز است.
یک مکالمه خوب باید باعث شود که نگاه متفاوتی به دیگران و خودمان داشته باشیم. این باید به ما انگیزه دهد که متفاوت فکر کنیم، به طور گسترده فکر کنیم و عاقلانه ببینیم. این قدرت گفتوگوی واقعی است، و چرایی این که یک عادت کلیدی است که متفکران انتقادی به طور مرتب درگیر آن میشوند.
چند نکته ساده برای داشتن مکالمات واقعاً خوب:
- از اینکه چه کسی روبروی شماست هیجان زده باشید
- سوالات متفکرانهتری بپرسید
- همه جوابها را ندهید
- کوششهای خود را به اشتراک بگذارید
- حضور کامل (ذهنی و بدنی) داشته باشید
- گوشی خود را خاموش کنید یا حداقل آن را برگردانید
- مراقب زبان بدن خود باشید
- جستجوگر واقعیت نباشید
4 – نقطه ضعفتان را مشخص کنید و برای بهبود آن برنامه ریزی کنید
آیا چیزی در تجربه شما وجود دارد که بخواهید در آن بهتر شوید؟ همه نقاط قوت و ضعفی دارند، اما نقاط ضعف ما همیشه قابل بهبود است؛ بنابراین به بخشی از زندگی خود فکر کنید که میخواهید در آن پیشرفت کنید و شروع به برداشتن گامهای کوچک برای تحقق آن کنید.
5 – یک هدف مشخص کنید

برای بسیاری، هدف گذاری بخش مهمی از داشتن یک زندگی موفق و رضایت بخش است. زمانی که هدف داریم، تلاش میکنیم خودمان را بیشتر از آنچه که هستیم بسازیم و ذهن، بدن و روح خود را به همان اندازه بسازیم. علاوه بر این، هیچ چیز بهتر از این نیست که به موفقیتی که غیرممکن به نظر میرسید نگاه کنید و به خودتان بگویید: “من این کار را کردم”.
6 – یک مشکل ساده در زندگی خود را حل کنید
متفکران انتقادی حلکنندگان مسئله قهاری هستند. حل یک مشکل ما را درگیر تفکر انتقادی منضبط میکند. مهم نیست که مشکل چقدر بزرگ یا کوچک باشد، مهارتهای تفکر انتقادی ما میتواند از حل یک مشکل در روز سود ببرد.
تکتک مشکلاتی که با آن روبرو هستیم را میتوان در چارچوب روان سازی راه حل (Solution Fluency) ، فرایند نهایی حل مسئله، اعمال کرد.
این چهارچوب از مراحل زیر تشکیل شده است:
تعریف (DEFINE):
دقیقاً تعریف کنید که چه چیزی باید حل شود، و زمینه مناسبی را برای مشکل ارائه دهید.
کشف (DISCOVER):
با تحقیق، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، پس زمینه مشکل را کشف کنید.
رویا پردازی (DREAM):
در مورد احتمالاتی که ممکن است بهعنوان راه حل مطرح شوند، رؤیاپردازی کنید.
طرح (DESIGN):
مکانیزم واقعی راه حل خود را طراحی کنید و به آنها کمک کنید تا شکل بگیرند.
ارائه (DELIVER):
محصول را تحویل دهید (تولید) یا راه حل پیشنهادی را ارائه دهید (انتشار).
کسب اطلاعات (DEBRIEF):
راههای موفقیت خود و راههایی که میتوانید رویکرد خود را در موقعیتهای آینده بهبود بخشید، شرح دهید.
پیچیده به نظر میرسد، اما اینطور نیست. حقیقت این است که روان سازی راه حل فرایندی است که بسته به دامنه و شدت مشکل میتواند از چند ثانیه تا چند سال طول بکشد؛ بنابراین، دریابید که چه چیزهای کوچکی شما را آزار میدهد و نیاز به راه حل دارد؟ این فرایند را برای آنها اعمال کنید و ببینید چه اتفاقی میافتد.
7 – چیز جدیدی یاد بگیرید
ما در طول زندگی، هرگز از یادگیری دست نمیکشیم. همیشه چیز جدیدی برای کشف وجود دارد، مهم نیست در کجای زندگی خود هستیم. در واقع، این هنری فورد بود که به ما هشدار داد که “هرکسی که یادگیری را متوقف کند، چه در بیست و چه در هشتاد سالگی پیر است.”
یادگیرنده مادام العمر بودن در واقع ذهن را شاداب و جوان نگه میدارد و بنابراین یکی از ضروریترین عادت های تفکر انتقادی است. با این اوصاف، راههای مختلف بیشماری برای تجربه یادگیری در زندگی وجود دارد. شما میتوانید در یک مکالمه تصادفی، یک خبر فوری، یا یک کتاب یا مجله چیزی یاد بگیرید که به آن علاقه دارید. همچنین میتوانید یک آموزش آنلاین تماشا کنید، به یک پادکست گوش دهید یا از یک وبلاگ دیدن کنید.
توجه داشته باشید که صرف به دست آوردن اطلاعات، یادگیری محسوب نمیشود. به عبارت دیگر، شما باید آن را با عمل ترکیب کنید. برای تقویت آنچه میآموزید، مهارتهای جدید خود را تمرین کرده و با آنها بازی کنید. نکات مهمی را که به شما در درک ورودی جدید کمک میکند، یادداشت کرده و تکرار کنید. بهتر از آن، یک راه مطمئن برای تقویت یادگیری در مغز شما این است که آنچه را که یاد گرفتهاید به دیگران بیاموزید. (منبع)
منابع:
- Defining Critical Thinking
- Critical Thinking Skills
- Seven Habits to Develop Better Critical Thinking Skills
- A Brief History of the Idea of Critical Thinking
- Six Benefits of Critical Thinking and Why They Matter
- Critical Thinking Barriers and How to Overcome Them
- How to build your critical thinking skills in 7 steps (with examples)
- Examples of Critical Thinking Skills
- Fifteen Positive Examples of Critical Thinking
- Critical Thinking Riddles
- Parts of the Brain Associated With Thinking Skills
- The Best Daily Critical Thinking Habits You Can Practice in Minutes
ترجمه و اقتباس:
حسین شکرگزار
غیاث الدین مشایی