سوال کانونی: چگونه “آن یک چیز” خود را پیدا کنید

سوال کانونی: چگونه "آن یک چیز" خود را پیدا کنید
4.3
(3)

سوال کانونی: چگونه “آن یک چیز” خود را پیدا کنید

کلمه کلیدی:

سوال کانونی

مقدمه

اندرو کارنگی، مردی که اغلب از او به‌عنوان بزرگ‌ترین صنعتگر قرن بیستم یاد می‌کنند، در مقابل جمعی از دانشجویان با چشمان درشت در کالج تجاری کری ایستاده بود.

او توصیه کرد: “همه تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار ندهید” اشتباه است. من به شما می‌گویم که همه تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار دهید و سپس آن سبد را تماشا کنید. به اطراف خود نگاه کرده و توجه کنید. افرادی که این کار را انجام می‌دهند اغلب شکست نمی‌خورند.”

ما به دنبال بهترین راه برای خرید بیت کوین، ساده‌ترین راه برای کاهش وزن، ارزان‌ترین راه برای سفر به اروپا هستیم. اما در انجام این کار، متوجه نمی‌شویم که این یک پاسخ مهم نیست، بلکه فقط یک سوال اولیه است.

بیایید برای لحظه‌ای تصور کنیم که شما صاحب یک کسب و کار مبتنی بر خدمات هستید. شما یک شرکت SaaS (نرم‌افزار به‌عنوان یک سرویس) را اداره می‌کنید، اما ریزش مشتریان زیاد است و بر جریان نقدینگی تأثیر می‌گذارد. بنابراین از خود می‌پرسید: «چگونه می‌توانم اثرات این مشکل را کاهش دهم؟» شما در گوگل جستجو می‌کنید و پس از مدتی، یک راه سریع و آسان برای افزایش وفاداری مشتری پیدا می‌کنید.

اما با انجام این کار، یک واقعیت مهم را نادیده می‌گیرید:

شما محصول خوبی ندارید.

اغلب ما متوجه نمی‌شویم که می‌توانیم بهترین پاسخ‌های موجود در دنیا را پیدا کنیم، اما اگر جواب‌هایی که پیدا می‌کنیم مربوط به یک سوال اشتباه باشند، کل فرایند حل مسئله زیر سوال می‌رود.

بنابراین، هدف، همیشه جستجو برای پاسخ‌های بهتر نیست، بلکه پرسیدن سوالات بهتر است. اما یافتن سوال مناسب نیز همیشه آسان نیست، آیا اینطور نیست؟ گذشته از همه اینها، شما جواب سوالی را که نمی‌دانید، نمی‌توانید پیدا کنید.

اگر مانند مثال بالا، نسبت به چالش واقعی موجود در کسب‌وکارتان، دیدگاه درستی نداشته باشید، به‌سختی می‌توانید بیماری و مشکل اصلی خود را دقیقاً ببینید:

نشانه‌ای از یک مشکل جدی‌تر و تشخیص داده نشده

اگر مانند مثال بالا، نسبت به چالش واقعی موجود در کسب‌وکارتان، دیدگاه درستی نداشته باشید، به‌سختی می‌توانید بیماری و مشکل اصلی خود را دقیقاً ببینید
اگر مانند مثال بالا، نسبت به چالش واقعی موجود در کسب‌وکارتان، دیدگاه درستی نداشته باشید، به‌سختی می‌توانید بیماری و مشکل اصلی خود را دقیقاً ببینید

اهداف ما همیشه با یک برنامه کاری همراه نیستند و حتی زمانی که همراه با یک برنامه کاری نیز  باشند، ممکن است طرح درستی نداشته باشند. از طرف دیگر، چیزی که برای یک نفر مفید بوده ممکن است برای شما کارساز نباشد. اگر می‌خواهیم در زندگی و کار به موفقیت برسیم، باید طرح و برنامه خودمان را ایجاد کنیم، طرحی که قابل پیش بینی و تکرار باشد.

به نقل از گری کلر، نویسنده کتاب “آن یک چیز: حقایق ساده ولی شگفت‌انگیزی که پشت نتایج فوق‌العاده وجود دارند

“برای دریافت پاسخ‌هایی که به دنبال آن هستیم، باید پرسش‌های درست را ابداع کنیم، ولی ما منتظر مانده‌ایم تا خودمان را بسازیم و از نوع اختراع کنیم.”

باتوجه‌به نکته بالا، چگونه می‌توانید سوالات غیرمعمولی را مطرح کنید که شما را به پاسخ‌های غیرمعمول برسانند؟

شما باید یک سوال بپرسید:

سوال کانونی

سوال کانونی چیست؟

این سوال شما را مجبور می‌کند بهترین تصمیم را در مورد اینکه روی چه چیزی باید تمرکز کنید و چه اقداماتی باید انجام دهید، بگیرید.

سوال کانونی شما را مجبور می‌کند بهترین تصمیم را در مورد اینکه روی چه چیزی باید تمرکز کنید و چه اقداماتی باید انجام دهید، بگیرید
سوال کانونی شما را مجبور می‌کند بهترین تصمیم را در مورد اینکه روی چه چیزی باید تمرکز کنید و چه اقداماتی باید انجام دهید، بگیرید

گری کلر می‌نویسد:

گری کلر
گری کلر

«سوالات کانونی نه‌تنها به شما می‌گویند که سبد تخم‌مرغ‌های شما چگونه باید باشد، بلکه اولین قدم برای به دست آوردن آن نیز هست.»

اگر روی پروژه‌ای کار می‌کنید که شامل اجرای اقدامات متعددی می‌شود، سؤال کانونی، شما را مجبور می‌کند تا آنچه را که مهم است به ترتیب اهمیت رتبه ‌بندی کنید. با هر سوال، اولویت بعدی خود را مشخص می‌کنید. به زبان ساده، شما خودتان را طوری تنظیم می‌کنید که یک عمل را بعد از دیگری و به ترتیب اهمیت، انجام دهید.

 

گری کلر توضیح می‌دهد:

“بر اساس سوال کانونی، اقدامات شما به یک پیشرفت طبیعی در ساختن یک چیز درست بر روی چیز درست قبلی تبدیل می‌شود. وقتی این اتفاق می‌افتد، شما در موقعیتی هستید که می‌توانید قدرت “اثر دومینو” (Domino effect) را تجربه کنید.”

سوال کانونی همه سوالات ممکن را در یک سؤال جمع می‌کند:

1 – “یک کار که می‌توانم انجام دهم چیست …؟”

هنگام حرکت به سمت یک هدف یا غلبه بر یک چالش، اقدامات زیادی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید. اما، همان‌طور که در بالا ذکر شد، راحت‌ترین روش در دسترس، ممکن است اکنون راه درستی نباشد. برای آسان‌تر کردن زندگی، پرسیدن این سوال از خود که «کار اصلی من چیست؟» شما را مجبور می‌کند روی یک اقدام خاص تمرکز کنید. این اقدام خاص، کاری نیست که دوست داشته باشید انجام دهید، بلکه کاری است که هم‌اکنون می‌توانید انجام دهید و انجام خواهید داد.

2 – «… به‌طوری‌که با انجام آن»

همه ما معمولاً مشغول بودن یا پرمشغله بودن را با انجام کارهای درست اشتباه می‌گیریم.

در هنگام بررسی اولویت‌ها از فهرست کارهایی که باید انجام دهیم، چیز اغوا کننده‌ای وجود دارد:

منطق!

در هنگام بررسی اولویت‌ها از فهرست کارهایی که باید انجام دهیم، چیز اغوا کننده‌ای وجود دارد
در هنگام بررسی اولویت‌ها از فهرست کارهایی که باید انجام دهیم، چیز اغوا کننده‌ای وجود دارد

اگر ابتدا کارهای آسان را برای انجام دادن در اولویت قرار دهیم، آنگاه به نظر می‌رسد که پیشرفت کرده‌ایم. اما اگر انجام این موارد شما را به سمت هدف نهایی خود سوق ندهند، آیا باز هم انجامشان باید در اولویت قرار بگیرد؟

” … به‌طوری‌که با انجام آن … ” پلی است بین انجام یک کار بدون در نظر گرفتن هدف نهایی و انجام کاری برای رسیدن به یک هدف خاص، چیزی که در واقع شما را به جایی که می‌خواهید باشید، نزدیک‌تر می‌کند.

مثال:

“چه کاری باید انجام دهم به‌طوری‌که با انجام آن کار به هدف X برسم؟”

3 – ” … همه چیز آسان‌تر یا غیرضروری خواهد شد؟”

از سال 2008 تا 2009، تیم فریس شروع به پرسیدن این سوال از خود کرد، “اگر من فقط می‌توانستم برای حل مسائل یک کار را حذف کنم، آن کار چه بود؟” او هنگام مشاوره به استارت آپ ها به جای پاسخ به این سوال که “چه کار کنیم؟” ابتدا سعی کرد به این سوال پاسخ دهد که “چه چیزی را ساده‌تر کنیم؟” یعنی چه کارهایی را می‌توان حذف کرد تا فرایند انجام کارها به‌طورکلی ساده‌تر شود. به‌عبارت‌دیگر کارهای کمتری انجام دهید اما همچنان به نتایج مطلوب خود دست پیدا کنید. (منبع)

همان‌طور که گرگ مک ‌کیون می‌گوید، پاسخ به سوال «…همه چیز آسان‌تر یا غیرضروری خواهد شد…؟» به حذف بسیاری از وظایف و فعالیت‌های بی‌اهمیت کمک می‌کند، و باعث تمرکز شما بر روی اقدام ضروری، یعنی همان کاری که اهمیت و اولویت دارد، خواهد شد. (منبع: کتاب اصل گرایی)

مثال:

“چه کاری را می‌توانم انجام دهم تا باعث شود کارهای غیرضروری حذف شده و انجام کار اصلی و مهم آسان‌تر شود؟”

گری کلر تمایلات مک کیون را تکرار می‌کند:

“بیشتر مردم به‌جای درک اینکه چه کارهایی لازم نیست انجام شود، در تلاش هستند فقط با انجام کار درست، شروع کنند.”

سوال کانونی در عمل

سؤال کانونی نه‌تنها می‌تواند شما را در رسیدن به پاسخ به سوالات «تصویر بزرگ» (کجا می‌روم؟ چه چیزی را باید هدف قرار دهم؟) هدایت کند، بلکه در پاسخ دادن به سوالات «کانونی کوچک» نیز به شما کمک می‌کند (در حال حاضر چه کاری باید انجام دهم تا در مسیر رسیدن به تصویر بزرگ باشم؟ نقطه قلب هدف کجاست؟).

سوال کانونی در عمل
سوال کانونی در عمل

سوال کانونی هم یک نقشه با تصویر بزرگ و هم یک قطب‌نما با نقطه کانونی کوچک است.

همچنین می‌توانید یک دسته بندی (مثلاً «برای شغل من») و یک چارچوب زمانی – مانند «در حال حاضر» یا «امسال» – به سوال کانونی خود اضافه کنید تا به پاسختان سطح مناسبی از فوریت را بدهید. یا، اگر ترجیح می‌دهید، می‌توانید «پنج سال» (تصویر بزرگ) یا «یک روز» (نقطه کانونی کوچک) را برای یافتن یک پاسخ تصویر بزرگ که به شما کمک می‌کند در نظر بگیرید.

می‌توانید سؤال کانونی را به صورت زیر قالب بندی کنید:

«کاری که می‌توانم انجام دهم [هدف …] [بازه زمانی …] که با انجام آن همه چیز آسان‌تر یا غیرضروری شود، چیست؟»

در اینجا چند نمونه به‌عنوان‌مثال برای پرسیدن سوال کانونی ذکر شده است:

  • برای شغلم، تنها کاری که می‌توانم انجام دهم تا مطمئن شوم امروز به اهدافم می‌رسم، به‌گونه‌ای که با انجام آن همه چیز آسان‌تر یا غیرضروری می‌شود، چیست؟
  • برای سلامتی خودم، تنها کاری که می‌توانم برای رسیدن به اهداف رژیم غذایی خود در این هفته انجام دهم، به‌گونه‌ای که با انجام آن همه چیز ساده‌تر یا غیرضروری شود، چیست؟
  • در مورد روابط کلیدی‌ام، تنها کاری که می‌توانم برای بهبود رابطه خود با همسر یا شریکم در این ماه انجام دهم، به‌گونه‌ای که با انجام آن همه چیز ساده‌تر یا غیرضروری شود، چیست؟
  • درباره کسب و کار خودم، چه کاری می‌توانم انجام دهم تا آن را در این سه ماهه رقابتی‌تر کنم، به‌طوری‌که با انجام آن، همه چیز آسان‌تر یا غیرضروری خواهد شد؟
  • به منظور بهبود امور مالی، تنها کاری که می‌توانم انجام دهم تا سود خالص خود را در سال جاری افزایش دهم به‌طوری‌که با انجام آن همه چیز آسان‌تر یا غیرضروری شود، چیست؟

سوال کانونی چیزی نیست که یک‌بار بپرسید. این پرسشی است که باید اغلب از خود بپرسید، سوالی که برای شفافیت بیشتر  به آن مراجعه می‌کنید تا مطمئن شوید در مسیر درست هستید یا خیر. آن را به یک عادت اصلی تبدیل کنید و هر روز به آن توجه کنید. سوال کانونی شایستگی این میزان از توجه را دارد.

نتیجه گیری

مانند ایجاد عادت ‌های کوچک و دستیابی به پیروزی‌های کوچک، سوال کانونی نیز به طرز فریبنده‌ای ساده است. اما اجازه ندهید سادگی آن، شما را فریب دهد. زیرا این سوال برای تعیین اهداف و حل مشکلات شما بسیار موثر است.

حالا می‌خواهم از شما بشنوم:

چگونه از سوال کانونی برای یافتن کار اصلی‌ای که باید انجام دهید، استفاده می‌کنید؟ در قسمت نظرات، این سوالات را درج کنید تا دیگران هم از آن استفاده کنند.

منبع:

samuelthomasdavies.com

ترجمه و اقتباس:

حسین شکرگزار

غیاث الدین مشایی

سوال کانونی: چگونه "آن یک چیز" خود را پیدا کنید

لینک دانلود فایل PDF

میانگین امتیاز 4.3 / 5. تعداد آرا: 3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *