چگونه با افزایش خلاقیت و نوآوری، بهره وری خود را چند برار کنیم
خلاقیت و نوآوری در تولید محتوا
کلمه کلیدی:
خلاقیت و نوآوری
مقدمه
وقتی پسر کوچکی بودم و فقط شش سال داشتم و در کلاس اول بودم به شکلی به کتاب کمیک استریپ بادام زمینی ها دسترسی پیدا کردم.
یک روز درست قبل از تعطیلات، صبح، دوره مطالعه کتاب داشتیم. من آنقدر غرق کتاب شدم که سه دقیقه بعد از شنیدن صدای زنگ – وقتی همه بچههای دیگر، بیرون رفته بودند – من هنوز آنجا نشسته بودم و درباره اسنوپی، چارلی براون و گروهش میخواندم.
خانم بلر به سبک و لحن کتاب بادم زمینیها از من پرسید: «کریگ، نمیخواهی برای استراحت بروی؟»
سرم را تکان دادم نه برای اینکه بگویم نه، بلکه برای اینکه از خلسهای که چارلز شولتز (نویسنده کتاب) و داستانسراییاش مرا در آن قرار داده بود، بیرون بیایم.
این شروع یک زندگی عاشقانه با آن کتاب بود.
امروز هم مرا میتوانید هنگام خواندن کتاب با همان حالت خلسه ببینید که ایستگاههای مترو را در تورنتو از دست دادهام ، زیرا به صفحات آخرین کتابی که در حال خواندش هستم، چسبیدهام. همین هفته گذشته قبل از خواب بیدار ماندم و دویست صفحه از کتاب “کفش باز” نوشته فیل نایت را خواندم. (کتاب کفش باز زندگی فیل نایت، کارآفرین آمریکایی و موسس برند مشهور ورزشی نایک را روایت میکند.)
البته من فقط مصرف کننده محتوا نیستم. من یک خالق محتوا نیز هستم.
چگونه این کار را انجام میدهی؟”
“چگونه این کار را انجام میدهی؟” سوالی بود که دوستانم در سال 2006 از من پرسیدند، زمانی که من ایمیلهای روزانه برای کسب و کار تناسب اندام، همراه با یک برنامه تمرینی جدید بهصورت ماهانه مینوشتم و هر هفته چندین ویدئو را در “یوتیوب” ارسال میکردم.
آنها به من گفتند: شما یک ماشین خلاقیت و نوآوری هستید.
من واقعا اینگونه بودم و امروز همه چیزهایی را که برای تبدیل شدن به کریگ بالانتاین (نویسنده مقاله)، چارلز شولتز، استفن کینگ یا مایا آنجلو بعدی نیاز دارید را فاش خواهم کرد.
خلاقیت و نوآوری یک مهارت قابل یادگیری است و کتابچه راهنمای خود را دارد.
تعریف خلاقیت و نوآوری

تعریف نوآوری
نوآوری فرایند تبدیل یک مفهوم جدید به موفقیت تجاری یا استفاده گسترده از یک محصول یا خدمت است.
نوآوری همهچیز را در تجارت به هم پیوند میدهد. بر اساس استانداردهای بریتانیا، نوآوری بهرهبرداری موفق از ایدههای جدید است. این شامل تبدیل یک اختراع به موفقیت تجاری و تشویق به استفاده گسترده از آن است. این مرحلهای است که ایدههای جسورانه، پس از توسعه مناسب، در معرض دید عموم قرار میگیرند. این چیزی است که اوبر به آن دست یافته است، اکنون محصول او در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد و برای مردم در همهجا مفید است.
تعریف خلاقیت
خلاقیت عمل تبدیل ایدههای جدید و تخیلی به واقعیت است.
خلاقیت عمل هدایت تخیل برای تبدیل شدن به چیزی ملموس است. این اولین مرحله طراحی است، جایی که ایدهها شروع به شکل گیری میکنند و میتوان یک طرح را توسعه داد. (منبع)
تفاوت خلاقیت و نوآوری
درحالیکه خلاقیت با “تخیل” مرتبط است، نوآوری با “پیاده سازی” ارتباط پیدا میکند.
تفاوتهای کلیدی بین خلاقیت و نوآوری
- کیفیت اندیشیدن به ایدههای جدید، خلاقیت است، درحالیکه اجرای ایدههای خلاقانه در عمل، نوآوری است.
- خلاقیت یک فرایند تخیلی است در مقابل نوآوری یک فرایند مولد است.
- در عمل خلاقیت هرگز قابل اندازه گیری نیست، اما نوآوری قابل اندازه گیری است.
- خلاقیت مربوط به تولید ایدههایی است که جدید و منحصر به فرد هستند. برعکس، نوآوری به معرفی چیزی بهتر به بازار مربوط میشود.
- در عالم واقعیت خلاقیت نیازی به پول ندارد. از سوی دیگر، نوآوری نیاز به پول دارد. (منبع)
نمونههایی از خلاقیت و نوآوری
الف – اتومبیل
قبل از خودرو، درشکهها، واگنهای برقی و قطار وجود داشت. مخترعان خودرو نیاز به حمل و نقل شخصی سریعتر را دیدند و تشخیص دادند. خودرو برای همیشه روش سفر مردم را تغییر داد. خلاقیت در ساخت اولین خودرو به نوآوریهای بعدی دامن زد.
ب – موتورهای جستجو
موتورهای جستجوی اینترنتی یکی از شناختهشدهترین نمونههای خلاقیت و نوآوری معاصر هستند. به لطف مفهوم سازی فضایی که تجربه آنلاین بسیار گستردهتری را برای مصرف کنندگان ارائه میدهد، موتورهای جستجو به یکی از ابزارهای پیشرو در کسب اطلاعات تبدیل شدهاند. موتورهای جستجو بهعنوان سیستمهای جستجوی پایگاه دانش عمل میکنند و ظرفیت یادگیری انسان را افزایش میدهند.
ج – تلفنهای همراه
موفقیت جهانی تلفن همراه، نحوه ارتباط مردم را تغییر داد. قبل از تلفن همراه، مردم به تلفن ثابت و سایر روشهای ارتباطی متکی بودند. این امر باعث میشد که ارتباط همیشه و بهراحتی در دسترس نباشد و اگر کسی میخواست با افراد دیگر صحبت کند، در یک مکان خاص محدود میشد. سازندگان تلفن همراه نیاز به ارتباطات سیار را دیدند و ایده تلفنی که محدود به یک سیم نباشد را مفهوم سازی کردند.
د – قلمهای پاک شدنی
قبل از قلم پاک شدنی، خودکارها یک علامت دائمی روی وسیله نوشتاری شما ایجاد میکردند. این به این معنی بود که فردی که از کار خود راضی نبود باید از غلطگیرهای سفید رنگ استفاده میکرد یا آنچه را که میخواست تغییر دهد، خط میزد. مخترع این محصول، نیاز به راه حلی برای این موضوع دید و قلمی ساخت که میتوانست مانند مداد پاک شود.
خلاقیت و نوآوری به انگلیسی
creativity and innovation
ضرورت خلاقیت و نوآوری

- خلاقیت و نوآوری ذهن را درگیر میکند.
- نوآوری و خلاقیت ذهن را بهگونهای آزاد میکند که فرد را قادر میسازد دانش را راحتتر جذب کند. این کار فرایند یادگیری را کارآمدتر میکند.
- الگوهای قدیمی یا عادات فکری را از بین میبرد. این موضوع، امکان تفکر غیرخطی را فراهم میکند.
- نوآوری و خلاقیت ما را به خودمان متصل میکند.
- مشارکت خلاق، حس باهم بودن را پرورش میدهد.
- باعث تقویت اعتماد به نفس میشود.
- باعث خودانگیختگی و ایجاد انگیزه میشود.
- به ما این امکان را میدهد که مشکلات را آشکارتر و با نوآوری بیشتر مشاهده و حل کنیم. (منبع)
مراحل افزایش خلاقیت و نوآوری
1 – تبدیل شدن به یک “متخصص محتوا”
من اخیراً به یکی از بوت کمپهای فروش “گرنت کاردون” (Grant Cardone) رفتم و درحالیکه من آنجا بودم، او کار چشمگیری انجام داد …
توضیح درباره بوت کمپ
بوت کمپ، نوعی فعالیت گروهی است که در حوزههای متفاوت شغلی وجود دارد و معمولاً در غالب کارگاههایی با ظرفیتهای متفاوت تشکیل میشود. بوتکمپها دورههای فشردهای هستند که شما را برای ورود به بازار کار آماده میکنند. دورههایی جدی و پر از چالشهای متفاوت برای اینکه بتوانید تواناییهای خود را در حوزه کاریتان بالا ببرید.
در سن 62 سالگی در ساعت 9:30 صبح بدون اسلاید روی صحنه رفت و مستقیماً تا ساعت 13:30 بدون حتی یک وقفه یا خوردن جرعهای آب صحبت کرد.
او درس پس از درس در مورد فروش و بازاریابی را به اتمام میرساند و به نظر میرسید که میتوانست چهار ساعت دیگر هم به کارش ادامه دهد (که پس از یک استراحت ناهار برای مخاطبانی که بسیار خستهتر از او بودند، انجام داد).
چگونه کاردون مخاطبان را اینقدر مجذوب خود نگه داشت؟
پاسخ ساده است.
کاردون یک “کارشناس محتوا” است. او بیش از 20000 سخنرانی در حرفه خود انجام داده است. وی صدها (اگرنه هزاران) داستان دارد که میتواند از آنها برای ارائه درسهای خود استفاده کند. او برای به اشتراک گذاشتن اسرار خود نیازی به اسلاید ندارد زیرا یکی از متخصصان برتر در زمینه کاری خود است.
و این موضوع ما را به اولین کلید خلاقیت و نوآوری میرساند:
برای پربارتر شدن، تخصص خود را توسعه دهید
اگر به خلاقترین افراد در هر زمینهای نگاه کنید، متوجه میشوید که همگی در صنعت خود تخصص بالایی دارند.
آنها موضوع را بهخوبی یا بهتر از هر متخصص دیگری میدانند، و مشکلی در توضیح خلاقانه نکات و درسهای مهم ندارند، زیرا تجربیات فراوانی دارند که میتوانند از آن استفاده کنند.
اگر میخواهید خلاقیت و نوآوری شما افزایش یابد، باید تخصص خود را عمیقتر کنید.
کتابهای ضروری در رشته خود را بخوانید. با کارشناسان دیگر مصاحبه کنید. با مغزهای متفکر آشنا شوید و به داستانهای دیگران در مورد تخصصشان گوش دهید. منیت و خودپرستی خود را کنار بگذارید و یاد بگیرید.
بپذیرید که خلاقیت و نوآوری بیشتر بخشی از فرایند مهارت و استادی است.
خلاقیت و نوآوری یکشبه اتفاق نخواهد افتاد، اما کمکم با گسترش دانش، تجربه و استاد شدن در رشته خود خلاقیت و نوآوری شما نیز بیشتر خواهد شد.
2 – شناخته شدن بهعنوان یک “متخصص در چند رشته”

دوست خوب و مشتری مربیگری من جیسون کپیتال یکی از بهترین کتابخوانها در میان مردان جوانی است که میشناسم.
بهصورت مداوم، او را در حال بررسی عمیق کتابهایی درباره مکانیک کوانتومی، تاریخ، سیاست، مذهب و فلسفه خواهید یافت.
دلیل او برای صرف زمان زیاد درباره موضوعات بهظاهر “بیهوده” (او یک کارآفرین است، نه یک مدرس) ساده است.
او میداند که هرچه «اندوخته فکری» شما متنوعتر باشد، میتوانید صاحب خلاقیت و نوآوری بیشتری باشید.
اگر تابهحال هر یک از ویدئوها یا سخنرانیهای جیسون را تماشا کرده باشید، بهراحتی میتوانید ببینید که چگونه “جامعیت تخصصیاش” (Expert generalism) به او کمک کرده تا در سن 29 سالگی یک تجارت 8 رقمی ایجاد کند.
او میتواند از نمادهای آمریکایی مانند راکفلر، فورد، و کارنگی و همچنین اسکندر مقدونی نقل قول کند و از طریق تعریف کردن داستانهایی درباره این شخصیتهای تاریخی، اصول موفقیت را بهصورت نامحدود ارائه دهد، همه اینها در حالی است که آنها را با ارجاع دادن به فرهنگ عامه مردم ، مرتبط میکند تا مخاطبانش بتوانند نکات مختلفی را که ارائه داده است به هم متصل کنند و مهمتر از آن، به توصیههای او عمل کنند.
برای داشتن خلاقیت و نوآوری بیشتر، باید مانند جیسون باشید.
خلاقیت و نوآوری با خواندن مکرر کتابهای تجاری یکسان و مشابه هم اتفاق نمیافتد.
افزایش خلاقیت و نوآوری با قرار دادن خود در معرض عقاید و باورهای جدید (و حتی ناراحت کننده) اتفاق میافتد.
اگر خواهان نتایج جدید هستید، باید رفتارهای جدیدی را نیز شروع کنید.
با خواندن مطالب در طیف گستردهای از موضوعات، یاد خواهید گرفت که چگونه ایدههای بهظاهر متفاوت را به هم متصل کنید تا به روشی جدید و منحصر به فرد برای توضیح یک نکته بپردازید. شما یاد خواهید گرفت که روندها و الگوهایی را ببینید که اگر این اطلاعات گسترده را نداشتید، نمیتوانستید متوجه آنها شوید. ضمناً با داشتن چنین دانشی میتوانید روشهای کاملاً جدیدی برای نگاه کردن به مشکلات قدیمی کشف کنید.
این هفته، من شما را به چالشی دعوت میکنم تا از منطقه امن فکری خود خارج شوید.
چالش توسعه خلاقیت و نوآوری
چند ساعتی را صرف خواندن کتابهایی کنید که هیچ ربطی به صنعت تخصصی شما ندارند.
بهعنوانمثال، در سال گذشته چندین کتاب خارج از حیطه اصلی علاقه خود خواندهام، مانند:
- “تاریخچه مختصر زمان” نوشته استیون هاوکینگ (لینک دانلود رایگان کتاب)
- ” هفت درس کوتاه درباره فیزیک” نوشته کارلو روولی (لینک خرید کتاب)
- “انحطاط و سقوط امپراتوری روم” نوشته ادوارد گیبون (لینک خرید کتاب)
- “انسان خردمند” نوشته یووال نوح هراری (لینک خرید کتاب)
- “سرگذشت یک یوگی” نوشته پاراهامسا یوگاناندا (لینک خرید کتاب)
با خواندن این کتابها نهتنها هر بار چیز جالبی یاد میگرفتم، بلکه این کتابها راههای جدیدی را برای توضیح مفاهیم خرد کهن به مشتریانم به من نشان دادند.
به همین ترتیب، میتوانید مستندهایی را تماشا کنید که مرتبط با محصول یا خدمات شما نیستند.
هرچه محتوای مورد استفاده خود را متنوعتر کنید، خلاقیت و نوآوری بیشتری را به دست خواهید آورد.
3 – برای افزایش خلاقیت و نوآوری خود از اصل “بازگشت به سیاهی” با شبکه محتوای 5×5 استفاده کنید

میخواهم چیزی را تصور کنید …
تصور کنید که از طرفداران بزرگ گروه راک AC/DC هستید و پس از سالها تمایل به شرکت در یکی از کنسرتهای آنها، بالاخره بلیت یکی از آخرین کنسرتهای آنها را دریافت میکنید.
روز بزرگ فرامیرسد و شما بسیار هیجان زده هستید. اما وقتی به کنسرت میرسید، اتفاق عجیبی میافتد …
گروه مورد علاقه شما هیچیک از محبوبترین آهنگهای خود را اجرا نمیکند.
بهجای شنیدن آهنگهایی مانند: بازگشت به سیاهی، رعد و برق و بزرگراه جهنم، دو ساعت را صرف گوش دادن به آهنگهای وحشتناکی میکنید که قبلاً هرگز نشنیدهاید.
شما بسیار ناامید خواهید شد، درست است؟
حالا موضوع این است که …
محتوای شما نیز دقیقاً به همین صورت عمل میکند.
اکثر مردم فکر میکنند که باید هر روز ایدههای جدید و بدیع ارائه دهند و هر هفته سیستمها و فرمولهای جدیدی ایجاد کنند.
اما در واقعیت، این نهتنها غیرضروری است، بلکه نتیجه معکوس دارد.
اکثر مردم نمیخواهند هر هفته تئوریها و فرمولهای جدید دیوانهوار را بشنوند. در عوض، آنها میخواهند محبوبترین افکار و ایدههای شما را بشنوند که به روشهای جدید به اشتراک گذاشته میشوند.
برای انجام این کار، میتوانید از ابزاری استفاده کنید که من آن را شبکه محتوای 5×5 مینامم.
شبکه محتوای 5×5
یک تکه کاغذ بیرون بیاورید و پنج درس یا ایده مهمی را که میخواهید با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید، یادداشت کنید.
سپس، در کنار هر ایده، پنج روش منحصر به فرد را بنویسید که میتوانید آن مطالب را به کسی که هرگز آن را نشنیده است، آموزش دهید.
برای مثال، ممکن است از مطالعه موردی، داستان شخصی، ارائه حقایق و آمار، بیاعتبار کردن افسانههای رایج یا آوردن نمونهای از افراد مشهور استفاده کنید.
هنگامی که این برگه را پر کردید (که نباید بیش از یک ساعت طول بکشد)، بیش از یک ماه محتوای منحصربهفردی خواهید داشت که با مخاطبان شما ارتباط برقرار کرده و تأثیر بیشتری روی آنها بگذارد.
در اینجا نیز موضوع خلاقیت و نوآوری در مورد یافتن ایدههای جدید نیست، بلکه در مورد یافتن راههای جدید برای به اشتراک گذاشتن ایدههای جاودانه است.
4 – برای تقویت خلاقیت و نوآوری خود، تشریفات «پیش از شروع کردن بازی» قدرتمندی را ایجاد کنید

دوست من جان کارلتون، یک کپیرایتر افسانهای، و خالق «گلف باز یک پا»، قبل از اینکه سر کار خود برود، مراسم «عجیب و غریبی» دارد.
او هر روز با همان لباس همیشگی خود – شلوار گرمکن و تیشرت – کنار میزش میایستد و یکبار دور میزش راه میرود.
این مراسم ساده بهعنوان محرکی برای مغز او عمل میکند که یعنی زمان آن است که مغزش باید «حالت خلاقیت و نوآوری» خود را روشن کند.
استفن کینگ، هر روز صبح ساعت 9 صبح پشت یک میز مینشیند و از یک لیوان خاص چای مینوشد و کاغذهایش را به ترتیب خاصی میچیند و سپس تا ساعت 1 بعد از ظهر مینویسد. پشت همان میز قدیمی در همان اتاق زیر شیروانی قدیمی همیشگیاش.
کینگ توضیح میدهد: «به نظر میرسد هدف تصاعدی (اثر مرکب) از انجام این کارها بهصورت یکسان و هر روزه، راهی برای گفتن به ذهن است که بهزودی رویایی خواهی دید.»
من آیین خاص خود را دارم (که کمی کمتر عجیب و غریب است). قبل از اینکه بنشینم و مقاله، کتاب یا خبرنامهام را بنویسم، آن را دنبال میکنم.
از خواب بیدار میشوم، بلافاصله 1 لیتر آب مینوشم، سگم را برای پیادهروی کوتاهی به بیرون میبرم، میآیم داخل، به آهنگ فوق العاده (Put a Ring On It اثر بیانسه) گوش میدهم و مینشینم تا بنویسم.
محرکهای سادهای مانند نوشیدن آب، راه رفتن در بیرون، و گوش دادن به “آهنگ ” به من کمک میکند تا فوراً در حالت خلاقانه و سازنده خود قرار بگیرم تا بتوانم “زمان جادویی” خود را برای شارژ کامل به ذهنم یادآوری کنم.
این مقاله را هم بخوانید:
اگر به خلاقان بزرگ تاریخ نگاه کنید، همه آنها بهنوعی قدرت تشریفات را درک کرده بودند.
همه آنها روالها و روتینهای «قبل از کار» خاص و بهراحتی قابل تکرار را ایجاد کردند که به آنها کمک کند تا در وضعیتهای روانی خلاقتر قرار گیرند.
شما نیز برای به حداکثر رساندن خلاقیت و نوآوری خود باید همین کار را انجام دهید.
من از شما میخواهم یک روال ساده پیدا کنید که از آن برای «راه اندازی» زمان جادویی خود استفاده کنید.
خواه ریختن یک فنجان قهوه در یک لیوان خاص، گوش دادن به آهنگی که دوست دارید، یا راه رفتن در اطراف میز خود و … باشد، چیزی را انتخاب کنید و به مدت 30 روز به انجام آن پایبند بمانید.
از نتایج شگفتزده خواهید شد.
5 – بر زمان جادویی خود متمرکز شوید و عوامل حواسپرتی را حذف کنید
“نویسندهای که منتظر شرایط ایده آلی برای کار کردن باشد، بدون اینکه کلمهای روی کاغذ بیاورد، میمیرد.”
زمان جادویی شما اوقاتی از روز است که میتوانید 2 تا 3 برابر بیشتر از حد معمول، کار انجام دهید. زمانی از روز است که بیشتر از هر زمان دیگری متمرکز، سازنده و خلاق هستید.
برای اکثر مردم، این زمان همان ابتدای صبح، بلافاصله پس از بیدار شدن از خواب است.
و کلید خلاقیت و نوآوری پربار این است که ابتدا زمان جادویی خود را شناسایی کنید.
زمان جادویی شما زمانی است که باید منحصراً برای عمیقترین، مهمترین و خلاقانهترین کار شما در نظر گرفته شده و صرف شود.
از آن برای نوشتن کتابتان، ساختن کسبوکارتان، خلق یک شاهکار نقاشی یا تولید یک محصول استفاده کنید.
جلسات، ایمیلها، پادکستها و رسانههای اجتماعی همگی میتوانند منتظر بمانند.
بنابراین اگر با مفهوم زمان جادویی آشنا نیستید، ابتدا مقاله مربوط به آن را مرور کنید، سپس برای ادامه خواندن این مقاله بازگردید.
مقاله زمان جادویی
وقتی که از زمان جادویی بهدرستی استفاده شود، نیروهای چند برابر کننده موفقیت فعال میشوند. این نیروها به شما این امکان را میدهند که بهره وری، خلاقیت و نوآوری یک ماه را در یک هفته فشرده کنید. استفاده از زمان جادویی این امکان را به شما میدهد که سریعتر و راحتتر از دیگران به سمت بزرگترین اهداف خود حرکت کنید.
و به شما این امکان را میدهد که هر روز خود را با یک پیروزی شخصی عظیم شروع کنید.
6 – گلچینی از قیاسها را جمع آوری نمایید
اگر به برخی از خلاقترین افراد جهان (حداقل آنهایی که خارج از حوزههای علمی هستند) نگاه کنید، متوجه چیز جالبی خواهید شد که من در کل این مقاله به آن اشاره کردهام.
اکثر آنها ایدههای جدیدی ندارند!
در عوض، آنها میتوانند ایدههای قدیمی را به روشی جدید توضیح دهند یا بر اساس همان ایدهها، چیزهای جدیدی را بنا کنند.
آنها این کار را با داشتن چیزی که من آن را “گلچین قیاس” (Anthology of Analogies) مینامم، انجام میدهند.
زمانی که بتوانید ایدههای پیچیده را از طریق یک قیاس یا تشبیه ساده توضیح دهید، میتوانید تأثیر و نفوذ بیشتری بر مخاطبان خود داشته باشید.
یک مثال عالی در استفاده از این مفهوم، دوست من جان رومانیلو است که با توضیح دنیای سلامت و بدنسازی از طریق لنز جنگ ستارگان، ارباب حلقه ها و دنیای مارول، یک کسب و کار تناسب اندام 7 رقمی را ساخت.

هیچ چیزی که جان به اشتراک میگذارد، «جدید» یا «پیشرو» نیست.
این ایده ها چیزی نیستند جز قیاسهایی برگرفته از “سفر قهرمان” اثر جوزف کمبل که یک الگوی کلی است که ادعا میشود بیشتر اسطورههای جهان بر اساس آن پی ریزی شدهاند.
اما قیاسهایی که او برای توضیح مفاهیم قدیمی استفاده میکند همان چیزی است که شرکت او را از هزاران مربی تناسب اندام دیگر که برای همان مشتریان در حال رقابت هستند، متمایز میکند.
یک مثال دیگر:
مثال عالی دیگر مارک منسون، پرفروشترین نویسنده نیویورک تایمز و مربی دوستیابی مولتی میلیونر است.
مارک میتواند مسائل و ایدههای پیچیده فلسفی را تجزیه و تحلیل کند و آنها را بهگونهای توضیح دهد که میلیونها نفر – که هیچ درکی از فلسفه ندارند – بتوانند آن مفاهیم را درک کنند.
خواه مقایسۀ هدف زندگی شما با یک ساندویچ ژامبون یا قیاس موفقیت با یک بازی ویدیویی یا تشبیه اخلاق کانتی به بوریتو چیپوتل باشد، مارک توانایی عجیبی در توضیح مفاهیم پیچیده به روشی ساده و طنزگونه دارد.
راهکار
برای توسعه مجموعه قیاسهای خود، باید خود را در معرض انواع مختلف محتوا و ایدههای جدید قرار دهید.
من نهتنها شما را تشویق میکنم که کتابهایی در مورد موضوعات مختلف بخوانید تا به یک «کارشناس مسائل عمومی» تبدیل شوید، بلکه شما را تشویق میکنم که آگاهانه کمدیها، فیلمها و سریالهای تلویزیونی عالی را ببینید.
کلمه کلیدی در اینجا عمدی (آگاهانه) است
بسیاری از شما میدانید که من طرفدار دنبال کردن بیهوده رسانهها نیستم.
بااینحال، با تماشای عمدی درامها، کمدیها و فیلمهای هیجانانگیز باهدف کشف تشبیهات و ایدههای جدید، میتوانید بهجای اینکه اجازه دهید رسانههای مدرن از شما استفاده کنند، شما از رسانههای مدرن استفاده کنید.
برای بهرهگیری بیشتر از این اصل، از شما میخواهم یک تمرین ساده را برای 30 روز آینده کامل کنید.
تمرین:
همین حالا، به یک فروشگاه بروید و یک دفترچه جیبی ارزان بخرید.
آن را برای یک ماه آینده همراه خود نگه دارید و هر قیاس و تشبیه جدیدی را که در مکالمات، مطالعه یا تماشای تلویزیون با آن مواجه میشوید، یادداشت کنید. سپس سعی کنید چیزهایی که یادداشت کردهاید را به 1 یا 2 موضوعی که فکر کنید میتوانید با استفاده از آن قیاسها توضیح دهید مرتبط نمایید و سپس شروع به ترکیب آن در محتوای خود کنید.
این کار را به مدت یک ماه انجام دهید. آنگاه از روشهای جدید و خلاقانهای که میتوانید مفاهیم قدیمی را بهوسیله آنها توضیح دهید، شگفت زده خواهید شد.
7 – برای افزایش خلاقیت و نوآوری، ضربالاجلهای دقیق برای خودتان تعیین کنید

دن کندی یکبار داستانی را درباره ناپلئون هیل به من گفت (البته من صحت این ادعا را نمیتوانم اثبات کنم).
زمانی که هیل در ابتدا مشغول نوشتن کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید بود، اطمینان نداشت که نام کتابش را چه بگذارد.
ناشرانش به او مهلت داده بودند تا عنوان اثرش را مشخص کند و سه ساعت قبل از این ضربالاجل به پایان برسد، عنوان کتاب او این بود: «از نودل خود برای دریافت بودل استفاده کنید».
تنها چند ساعت مانده به پایان ضرب الاجل و عنوانی که منجر به فروش 0 کتاب میشد، هیل تصمیم گرفت کاری کاملاً غیرمنتظره انجام دهد.
او کمی چرت زد.
قبل از دراز کشیدن به ضمیر ناخودآگاه خود دستور داد تا عنوانی برای کتاب جدید بسازد و سپس با جهشی به عقب برگشت و به خواب رفت.
وقتی از خواب بیدار شد، عنوان جدید خود را یافته بود. بیندیشید و ثروتمند شوید (Think and Grow Rich) که بیش از 100 میلیون نسخه به دهها زبان مختلف فروخته شد (چیزی که مطمئناً با عنوان اصلی او اتفاق نمیافتاد).
اگرچه من به قدرت چرت زدن و دستورات ناخودآگاه اعتقاد زیادی دارم، این داستان یک موفقیت بزرگ در زمینه خلاقیت و نوآوری و حتی قدرتمندتر از آن را نشان میدهد.
قدرت ضرب الاجل
به هر دلیلی، به نظر میرسد ضربالاجلهای در حال به پایان رسیدن، بهره وری و کارکرد بیشتری را نسبت به هر چیز دیگری به همراه دارند.
روند افزایش تمرکز، بهره وری، خلاقیت و نوآوری، زمانی که مکالمه درونی ما از «من باید این کار را انجام دهم» به «من باید این کار را سریعتر انجام دهم …» تغییر مییابد بهصورت خودکار انجام میشود.
ضربالاجلهای دقیق تعیین کنید و عواقب دردناکی را در صورت شکست برای خود در نظر بگیرید.
مثلاً پستی را در فیسبوک به اشتراک بگذارید که وعده تولید محصول یا محتوای خاصی را در تاریخ خاصی میدهد.
یا برای مربی یا بهترین دوست خود چکی به مبلغ 10 درصد از درآمد ماهانه خود بفرستید و به آنها بگویید اگر ضرب الاجل خود را به پایان نرساندید، آن را به موسسه خیریهای که از آن متنفر هستید، بفرستند.
هر کاری که لازم است انجام دهید تا ضرب الاجل حفظ شود. من قول میدهم از بازده خلاقانهای که میتوانید به دست آورید شگفت زده خواهید شد.
نتیجه گیری
با اجرای این هفت راهکار برای افزایش خلاقیت و نوآوری، به شما قول میدهم محتوای منحصر به فرد و جذابتری نسبت به قبل ایجاد کنید.
اما هشدار میدهم …
ساختن «عضله خلاقیت و نوآوری» زمان میبرد. احتمالاً یک ماه یا بیشتر طول میکشد تا نتیجه این عادت ها را ببینید. اما اگر بهاندازه کافی به آن پایبند باشید، قول میدهم، پاداش آن ارزشش را دارد.
بهترین کتابها با موضوع خلاقیت و نوآوری
خودباوری در خلاقیت
نویسنده: دیوید کلی
مترجم: مرتضی خضری پور
انتشارات آریانا قلم
خلاقیت موضوعی است که در همه ابعاد زندگی میتواند به شما کمک کند. نویسندگان این کتاب به ما یاد میدهند که خلاقیت موضوعی ذاتی نیست و همه آدمها میتوانند با تمرین و بهکارگیری چند نکته و انجام چند کار بهصورت روزمره در زندگی با خلاقیت بیشتری تصمیم بگیرند و عمل کنند. در نهایت این کتاب مبحث «تفکر طراحی» را به شما یاد میدهد. این مبحث یکی از جدیدترین روشهای پرورش خلاقیت و نوآوری است که در کلاسهای مختلف آموزشی نام آن را میشنویم. این کتاب علاوه بر کسانی که میخواهند خلاقیت را در خود پرورش دهند، برای مدیران سازمانها نیز مفید است. چرا که کمک میکند افراد خلاقتری را در سازمان خود جذب کنند و یا نیروهای فعلیشان را پرورش دهند.
خلاقیت و حل مسئله: آشنایی با شیوههای شناسایی و تقویت خلاقیت
نویسنده: برایان تریسی
مترجم: صالح سپهری فر
انتشارات دنیای اقتصاد
خلاقیت و نوآوری مسئلهای آموختنی است. برایان تریسی در فصلهای مختلف کتاب ابتدا ما را با منابع اصلی خلاقیت و عوامل مؤثر بر افزایش آن آشنا میکند، سپس راهکارهایی ارائه میدهد که با بهکارگیری آنها میتوانیم به پرورش خلاقیت و نوآوری خود بپردازیم.
رویکرد مدیریتی این کتاب بر اهمیت خلاقیت در زندگی و کار تأکید دارد. امروزه اگر فعالیتهای خود را به شکل خلاقانهای مدیریت نکنیم و ذهن خود را آماده نگه نداریم، مجبور میشویم تا مثل یک ماشین برای افرادی با کنترل ذهنی بالاتر کار کنیم؛ اما خوشبختانه خلاقیت و نوآوری آموختنی است و کافی است آماده شویم با بهبود کیفیت تفکرمان، بر کیفیت و رشد زندگی و شغلمان نیز اثرگذار باشیم.
شرکت خلاقیت
نویسنده: ایمی والاس
مترجم: شورش بشیری
انتشارات میلکان
این کتاب را اد کتمول بنیانگذار شرکت پیکسار نوشته است و در آن به شرح جزئیات رویایی میپردازد که او در کنار همکارانش، از جمله استیو جابز و جان لستر، ساخته و سالهاست گروه خلاق آنها، انقلابی در جهان انیمیشن ایجاد کرده است.
اد کتمول در این کتاب به اتفاقهایی که در پیکسار افتاده، اصول خلاقیت و نوآوری، موانع بروز خلاقیت، توانایی حل مسئله و روشهای مدیریتی خلاق پرداخته است. به نظر میرسد مهمترین عاملی که این گروه را در کنار هم قرار داده و باعث موفقیت آنها شده، اهمیت دادن به قدرت خلاقیت و محافظت از آن بوده است. کتمول در کتاب شرکت خلاقیت به ۷ اصل اساسی اشاره میکند که موجب ایجاد فرهنگ خلاق در سازمان میشوند.
این کتاب از پرفروشترینهای نیویورک تایمز و بهترین کتاب سال هافینگتن پست است.
کتاب تفکر سریع و آهسته
نویسنده: دنیل کانمن
مترجم: نغمه رضوی
اگر از شما بپرسند به چه فکر میکنید، معمولاً میتوانید به این پرسش پاسخ دهید. شما باور دارید که میدانید در ذهنتان چه میگذرد. این امر، معمولاً شامل تفکری آگاهانه است که به تفکری دیگر میانجامد؛ اما این تنها راه فعالیت ذهنتان محسوب نمیشود و البته چندان هم معمول نیست. بسیاری از احساسات و اندیشههای شما بدون آنکه منشأ آن را بدانید، پدید آمدهاند. شما نمیتوانید مشخص کنید چگونه وجود چراغی را روی میزتان متوجه شدید یا آزردگی همسرتان را در صدای او پشت تلفن تشخیص دادید یا چگونه خطری را در جاده بدون آگاهی یافتن از آن، پشت سر گذاشتهاید.
عملکرد ذهنتان که شکلدهندۀ برداشت، ادراک و تصمیمگیریهاست، در سکوت ذهن ما جریان دارد. در این کتاب بیشتر به سوگیریهای شهودی یا درونیابی پرداخته میشود؛ اما این تمرکز بر خطاها از ارزش هوش انسان نمیکاهد؛ همان گونه که توجه به بیماریها در متون پزشکی، تندرستی را زیر سوال نمیبرد.
کتاب عادت خلاق
نویسنده: توآیلا ثارپ
مترجم: مهدی گازر
انتشارات کتاب مرو
توآیلا ثارپ، از افرادی است که اعتقاد دارد خلاقیت و نوآوری یک موهبت خدادادی نیست. بلکه هرکسی بهواسطه آمادگی ذهنی و تلاش میتواند به آن دست پیدا کند. او در کتاب عادت خلاق از ما میخواهد که این افسانه را که خلاقیت یک هدیه از عالم غیب است، فراموش کنیم. درعینحال به ما کمک میکند تا با اجرای تمرینهایی برای بهدستآوردن آمادگی ذهنی و تلاش در این مسیر به فردی خلاق و نوآور تبدیل شویم.
ثارپ خلاقیت پایدار را نتیجه خودشناسی، کنترل حافظه، سازماندهی ابزار و ملزومات کار میداند. هر زمان که به در بسته در مسیر خلاقیت بخورید، راهی برای باز کردن آن در، وجود دارد. این راه همان تمرینهایی است که انسان را از افتادن درون گودال روزمرگی نجات میدهد. او همچنین موانع ذهنی را که ممکن است موجب ایجاد ناراحتی در ما شوند، بیان میکند. ترس از نتیجه کار، عالی نشدن نتیجه باوجود تمام تلاشها. تکراری بودن ایدهها و نداشتن حرفی برای زدن. برای تمام این موارد هم راه حلی عالی و درخشان دارد.
منبع:
ترجمه و اقتباس:
حسین شکرگزار
غیاث الدین مشایی