تفاوت بین انگیزه درونی و بیرونی چیست؟
مقدمه
در این مقاله، به این موضوع خواهیم پرداخت که انگیزه درونی و بیرونی چیست و چگونه میتوانید تشخیص دهید که آیا انگیزه خودتان (یا شخص دیگری) یک احساس درونی است یا از یک عامل بیرونی ناشی میشود.
صبح شنبه است و ساعت زنگدار شما شروع به سروصدا کردن میکند. چرا از رختخواب بلند میشوید؟
- برای دریافت حقوق باید کار کنید
- شما باید هفته جدیدی را با استفاده از تخصص و مهارتهای خود برای ایجاد تفاوتی در زندگیتان که برای شما مهم است شروع کنید
- گزینههای 1 و 2
- من کار نمیکنم، این مثال در مورد من صدق نمیکند، اجازه دهید به خواندن ادامه دهم تا یک دلیل را پیدا کنم.
مهم نیست که پاسخ شما به این سوال چیست، علت چیزی است که باعث میشود شما برای انجام آن اقدام یعنی بلند شدن از رختخواب انگیزه داشته باشید.
انگیزه شما برای انجام هر کاری یک فرایند روانی است که برای شما بهعنوان نوعی محرک عمل میکند تا برای دستیابی به خواستهها و نیازهای خود اقدام کنید.
دو نوع انگیزه
دو نوع انگیزه وجود دارد:
- انگیزه درونی
- انگیزه بیرونی
درحالیکه هر دو، عاملی مهم در دستیابی به موفقیت هستند، کارشناسان دریافتهاند که این دو نوع انگیزه تأثیرات متفاوتی بر رفتار انسان و اقداماتی که افراد برای پیشبرد اهداف خود انتخاب میکنند، دارند. برای درک اینکه چگونه انگیزه درونی و بیرونی بر اعمال و رفتار شما تأثیر میگذارد، ابتدا مهم است که تفاوت بین این دو و نحوه عملکرد هر کدام را بدانید.
انگیزه درونی در مقابل انگیزه بیرونی
الف – انگیزه درونی چیست؟

مفهوم انگیزه درونی چیست؟ هنگامی که شما به طور ذاتی برای انجام کاری انگیزه دارید، در حال تجربه انگیزه درونی هستید. در چنین حالتی یک احساس درونی شما را وادار میکند که درگیر انجام رفتاری شوید زیرا به طور طبیعی انجام آن کار برای شما لذت بخش یا رضایت بخش است. این نوع انگیزه زمانی اتفاق میافتد که شما بدون داشتن هیچ چشم داشتی برای به دست آوردن یک پاداش بیرونی، دست به انجام عمل یا رفتاری بزنید. شما به سادگی آن فعالیت را رضایتبخش میدانید یا آن را فرصتی برای یادگیری و درک پتانسیلهای خود میبینید.
مثال انگیزه درونی
در اینجا یک مثال شخصی ذکر شده که احتمالاً میتوانید با آن ارتباط برقرار کنید:
من یک انگیزه درونی عظیم را احساس میکنم تا حداقل دو بار در ماه با بهترین دوستم بیرون بروم. به دیدن او نمیروم تا در ازای دیدار او چیزی نصیبم شود – من فقط انتظار دارم از حضور در کنار او احساس شادی و رضایت درونی به دست بیاورم. من سعی نمیکنم با معاشرت با او موقعیت اجتماعی خاصی به دست بیاورم یا از طریق نگهداری از فرزندانش درآمد کسب کنم. من فقط از همراهی او لذت میبرم.
وقتی کاری را به این علت انجام میدهید که برای شما لذت، رضایت شخصی یا احساس رضایت به ارمغان میآورد، این کار را با یک انگیزه درونی انجام میدهید، بنابراین به دنبال پاداش یا تحسین نیستید. بااینحال، این بدان معنا نیست که انجام کارها به این دلیل که شما ذاتاً برای انجام آنها انگیزه دارید، بدون در نظر گرفتن پاداش از جانب شما است. بلکه این پاداشها بیشتر مرتبط با تولید احساسات مثبت درونی هستند.
بهعنوانمثال:
داوطلب شدن در سازمانی که برای شما مهم است، به شما احساس هدفمندی و پیشرفت میدهد، بهخصوص اگر بتوانید نتایج مثبت کار خود را ببینید. اگر یاد بگیرید حس کنجکاوی خود را برآورده کنید، یادگیری چیزهای جدید از چنین تجربیاتی نیز یک پاداش ذاتی محسوب میشود. در این مورد، علاوه بر یادگیری فرهنگهای دیگر یا نیازهای مختلف در جامعه، کار داوطلبانه میتواند به شما در یادگیری مهارتهای جدید مانند کار گروهی، رهبری، ارتباطات و اخلاق کاری مثبت نیز کمک کند.
لحظهای به انگیزه خود برای یادگیری فکر کنید. چرا این مقاله را میخوانید؟ آیا شما علاقهمند به یادگیری در مورد رفتار و انگیزه انسانها هستید؟ آیا به نظر شما این اطلاعات جذاب است و واقعاً میخواهید از آنها مطلع شوید؟ اگر چنین است، شما بر اساس یک حس و انگیزه درونی عمل میکنید. از طرف دیگر، اگر مجبور هستید مقالاتی در این زمینه جمع آوری کنید تا نمره مناسبی در یک امتحان کسب کنید، بر اساس یک حس و انگیزه بیرونی عمل میکنید.
بیایید بیشتر به آنچه انگیزه بیرونی نامیده میشود، نگاهی بیندازیم.
ب – انگیزه بیرونی چیست؟

انگیزه بیرونی چیزی است که باعث ایجاد رفتارهایی میشود که با انتظار دریافت نوعی پاداش خارجی در پایان همراه است، مانند پول، تحسین یا نمرات خوب. این نوع انگیزه از منابع بیرونی ناشی میشود، در مقابل انگیزه درونی که از درون فرد نشئت میگیرد.
وقتی انگیزه بیرونی دارید، به انجام رفتارهایی ادامه میدهید که حتی بهخودیخود لذتی از انجام آن نمیبرید. بهعنوانمثال، کسی که بهعنوان آشپز کار میکند، احتمالاً کارهای معمولی را انجام میدهد که خیلی برایش لذت بخش نیستند. بااینحال، ازآنجاییکه او برای انجام این کارها منتظر دریافت حقوق است، هنوز هم برای تکمیل آن کارها انگیزه دارد.
مثال انگیزه بیرونی
در اینجا یک مثال شخصی دیگر ذکر شده که بسیار مرتبط است:
من هر هفته ساعتهای زیادی را صرف دویدن میکنم. آیا از آن لذت میبرم؟ راستش … نه واقعاً. بله، میدانم که برخی از افراد از ورزش صبحگاهی لذت میبرند، و این عالی است. اما من اینطور نیستم؟ ترجیح میدهم 1 ساعت و نیم دیگر در رختخواب بمانم. بااینحال، اعتراف میکنم، میخواهم از نظر بدنی آماده باشم و ظاهرم را حفظ کنم. برای من، فکر دستیابی به این پاداش باعث میشود که هر روز صبح تلاش بیشتری برای دویدن انجام دهم.
حفظ تناسب اندام نمونهای از پاداش بیرونی است که به اندازه چیزی مانند چک حقوق یا کارمزد ملموس نیست، بنابراین برخی از پاداشهای بیرونی بیشتر باعث ایجاد حالات روانی مثبت میشوند.
همه پاداشهای بیرونی لزوماً ملموس نیستند:
وقتی به یک پاداش ملموس فکر میکنید، مطمئناً پول و شهرت، سریعاً به ذهنتان خطور میکند، زیرا مردم اغلب کارهایی را انجام میدهند که ترجیح میدهند، انجام ندهند (اگر حق انتخاب داشته باشند). برای چه منظوری، برای به دست آوردن پاداشهای بیرونی مانند پول و شهرت.
البته همه اشخاص کارشان را دوست ندارند … اما هنوز هم هر روز سر کار حاضر میشوند. وقتی نوبت به دریافت یک پاداش ملموس میرسد، ورزشکاران جلسات تمرینی سختی را تحمل میکنند تا بتوانند در ورزش خود برای برنده شدن رقابت کنند – و من مطمئن هستم که موارد زیادی وجود دارد که آنها ترجیح میدهند در ساحل استراحت کنند تا اینکه تمام تلاش خود را صرف انجام تمرینات فیزیکی سخت نمایند.
برخی از اشکال روانشناختی انگیزه بیرونی ممکن است شامل نوعی مهر تایید از سوی افراد دیگر یا تحسین اجتماعی باشد. یک فرد ممکن است در محل کار خود بیش از حد تلاش کند تا مورد تمجید یا توجه رئیس خود قرار گیرد. یا یک کودک ممکن است اتاق خود را تمیز کند تا از والدینش امتیازی بگیرد. در هر دوی این مثالها، پاداش نه فیزیکی است و نه ملموس، اما همچنان منبعی از انگیزه است که از یک منشأ خارجی میآید.

انگیزه بیرونی احتمالاً بیش از آنچه که تصور میکنید، روزانه بر روی شما تأثیر میگذارد. به غیر از داشتن شغل (اگر شاغل هستید)، به کارتهای هدیهای فکر کنید که از فروشگاههایی که از آنها برای کسب امتیاز یا دریافت تخفیفهای ویژه، خرید میکنید، مربوط میشود. یا شاید از کارت اعتباری خاصی برای دریافت امتیاز هتل یا سایر مزایای خطوط هوایی استفاده میکنید.
در اینجا چند نمونه روزمره دیگر از انگیزه بیرونی ذکر شده است:
- کمک کردن به کسی به امید دریافت نوعی تشکر یا ستایش
- در جایی داوطلب میشوید تا بتوانید آن را به رزومه کاری خود اضافه کنید
- برای جلوگیری از درگیری با دیگران در خانه، ظرفها را بشویید
- خرید یک برند خاص از لباس تا بتوانید لوگوی آن را به رخ دیگران بکشید
- تکمیل یک نظرسنجی برای به دست آوردن انگیزه
- خرید یک گوشی جدید به این دلیل که خود را طرفدار “مد روز” نشان دهید
اکنون که تفاوت بین انگیزه درونی و بیرونی را میدانید، بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه میتوانید از این اطلاعات برای بهبود زندگی خود و تأثیرگذاری بر اطرافیان خود استفاده کنید.
نحوه تعیین منبع انگیزه
تفاوت انگیزه درونی و بیرونی
در دهه 1970 پس از مطالعات تجربی درباره تمایز بین انگیزه درونی و بیرونی، نشان داده شد که به دست آوردن پاداشهای ملموس در واقع میتواند انگیزه درونی فرد را برای انجام یک رفتار به خطر بیندازد. این بدان معناست که افراد پس از شروع به دریافت پاداش ملموس برای انجام یک فعالیت، تمایل به از دست دادن علاقه به فعالیتهایی دارند که زمانی از آنها لذت میبردند.
این نمونه را در نظر بگیرید:
آیا تابهحال با کسی آشنایی داشتهاید که توانسته باشد اشتیاق و علاقه شدید خود را به یک شغل یا کسب و کار تبدیل کند، اما به مرور زمان متوجه شود که عشق اولیهاش به کاری که دوست داشته انجامش دهد، در حال از بین رفتن است؟ کاری که آن را با کمال میل و اشتیاق انجام میداد اکنون تبدیل به یک فعالیت اجباری شده که در آن فرد مورد نظر، احساس میکند که استقلال خود را از دست داده است.
اگر از طرفداران سریال دوستان (Friends) بودید، این کلیپ را از قسمتی که مونیکا برای همسایههایش آبنبات درست کرده بود را بهخاطر خواهید آورد تا برای دیگرانی که در ساختمان زندگی میکنند کار خوبی انجام دهد.
بااینحال، هنگامی که مردم تقاضای آبنبات بیشتری کردند، این ژست خوب بهسرعت به یک کار خسته کننده تبدیل شد و افزایش فشار وارده بر او باعث شد درست کردت آبنباتها را تا حد امکان سریعتر انجام دهد. این یک نمونه عالی از رفتاری است که در ابتدا با مزایای دریافت پاداش ذاتی همراه بود، اما بهزودی با به دست آوردن “پاداش بیرونی”، یعنی علاقه نشان دادن همسایگانش به آبنباتی که تهیه کرده بود، تحتالشعاع قرار گرفت.
رابطه انگیزه درونی و رهبری
مطالبی که در بالا عنوان شد به این معنا نیست که انگیزه بیرونی بد است، فقط محدودیتهای خود را دارد. مطالعات نیز با نشان دادن اینکه چگونه عوامل انگیزشی درونی بسیار تأثیرگذارتر از چیزی است که میتواند بهعنوان نوعی رشوه (پاداش بیرونی) تلقی شود، این موضوع را تأیید کرده است. این نشان میدهد که اگر در موقعیت یک رهبر قرار دارید، مهم است که بدانید عوامل و محرکهای درونی ممکن است نقش قویتری در ایجاد انگیزه در کارکنان شما نسبت به ارائه پاداشهای مالی (انگیزه بیرونی) داشته باشند.
رابطه انگیزه درونی و فرهنگ سازمانی
این امر بهویژه در صورتی مصداق پیدا میکند که بخواهید یک فرهنگ سازمانی حرفهای ایجاد کنید که بر اساس احترام، تصدیق، اعتماد و استقلال باشد. اغلب اوقات، ایجاد محیطی که در آن کارکنان فرصتهایی برای پیشرفت حرفهای خود داشته باشند و به نوعی بتوانند پیشرفت شغلی خود را در آینده در ذهنشان به تصویر بکشند، بهترین روش برای حصول اطمینان از این است که کارمندان بهجای انجام دادن کارها در سطحی متوسط، همواره باانگیزه باقی بمانند تا بیشترین تلاش خود را برای انجام دادن کارها به کار ببرند.
پول و دارایی زودگذر است و ارزش آنها همیشه ثابت نخواهد ماند؛ بنابراین، درحالیکه داشتن پتانسیل دریافت پاداش در محل کار ممکن است در سوق دادن شما به سخت کار کردن بیشتر در کوتاه مدت بسیار موثر باشد، این منبع انگیزه برای همیشه دوام نخواهد آورد، زیرا عوامل انگیزشی بیرونی بهندرت پایدار هستند.
انگیزه بیرونی و زندگی شخصی
همچنین منابع درونی انگیزه میتوانند تأثیر قویتری بر زندگی شخصی شما نسبت به عوامل بیرونی داشته باشند. وقتی چیزهایی را که در زندگی برایتان مهم هستند در نظر میگیرید و آنها در ذهنتان مجسم میکنید، آیا ذهنتان به سمت داراییهای ملموستان میرود؟ یا بیشتر به خاطراتی که با خانواده و دوستان دارید فکر میکنید؟
استفاده از انگیزه برای افزایش موفقیت

یکی از مؤلفههای مهم برای موفقیت این است که بدانید چگونه به طور مؤثر به خودتان انگیزه دهید. بهجای تکیه بر ایدههای خلاقانه، نبوغ، شانس، یا استعداد خود بهتنهایی برای موفق شدن، باید بدانید که چه چیزی به شما فشار لازم را میآورد تا نهتنها کارها را شروع کنید، بلکه مطمئن شوید که آنها را نهایتاً تکمیل خواهید کرد. اگر منابع خارجی انگیزه – مانند پول و شهرت – به اندازه پاداشهای خارجی و انگیزه درونی نسبت به اعمالی که انجام میدهید، برای شما مهم نیستند، میتوانید برای همیشه انگیزه داشته باشید.
انگیزش درونی نیروی انسانی
هنگامی که برای اطمینان از بهره وری پایدار خود (یا سایر افراد) صرفاً بر انگیزه بیرونی (بهجای انگیزه درونی) تکیه میکنید، در برانگیختن هرگونه حس اشتیاق شکست خواهید خورد. در این حالت تمام چیزی که شما به دست میآورید این است که حداقل مقدار کاری که برای موفقیت لازم است را انجام میدهید، فقط برای اینکه پاداش انجام دادن کارهایتان را بگیرید.
درون چنین وضعیتی، اگر تلاش می گنید برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران برای انجام کاری، یک عامل انگیزشی بیرونی به آنها ارائه دهید، باید مطمئن شوید که ارزش پاداشی که ارائه میدهید، حتماً بهصورت مداوم در طول زمان افزایش یابد. در غیر این صورت، افراد نیازی به افزایش بهره وری خود، احساس نخواهند کرد. به همین دلیل است که شرکتها حقوق کارمندانشان را افزایش میدهند زیرا آنها میخواهند مطمئن شوند که کارمندانشان دلیل خوبی برای بیشتر کار کردن در مقایسه با وضعیت موجود داشته باشند.
نتیجه گیری
نظرات نهایی در مورد تفاوت بین انگیزه درونی و بیرونی
منابع انگیزه بیرونی در کوتاه مدت به ما احساس خوبی میدهند، بهخصوص اگر آنها را به طور غیر منتظره دریافت کنیم. اگر در موقعیت رهبری هستید، میتوانید از منابع بیرونی انگیزه برای تأثیرگذاری بر دیگران با گفتن کلمات تشویق کننده، ارائه پول و توجه مثبت به افراد و … استفاده کنید.
بااینحال، انگیزه بیرونی تنها زمانی میتواند بر خودتان (و دیگران) برای افزایش بهره وری تأثیر بگذارد که میزان پاداش دریافتی را ارزشمندتر از تلاشی که برای به دست آوردن آن انجام میدهید، درک کنید. اگر اشتیاق شما برای جبران تلاشی که بهمنظور انجام کاری با مشاء بیرونی میکنید، کاهش یابد، تلاش شما برای انجام آن کار نیز کاهش خواهد یافت. به همین دلیل، اگر قصد دارید شبیه این نوع پاداشها را به دیگران بدهید، باید بدانید که پاداش را مطابق با آنچه دیگران آن را پاداشی ارزشمند تلقی میکنند، محاسبه کنید.
اگر در موقعیت رهبری هستید، برای اینکه کارکنان را باانگیزه نگه دارید، مطمئن شوید که زمان و منابع لازم را به تیم خود میدهید تا مهارتهایشان را توسعه دهند و پروژههایی را که مستقلاً خودشان نسبت به انجام آنها هیجانزده میشوند کشف کنند، بدون اینکه آنها را مجبور به انجام این کارها کنید، زیرا ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
وقتی نوبت به انجام کارهای خودتان میرسد، تلاشهای خود را بر روی پاداشهایی که میخواهید متمرکز کنید، اما با تعقیب پاداشهای بیرونی خود را خسته نکنید. در عوض، مطمئن شوید که به خودتان زمان میدهید (چه از نظر شخصی و چه از نظر حرفهای) تا کارهایی را انجام دهید که واقعاً از انجام آنها لذت میبرید.
منبع:
ترجمه و اقتباس:
حسین شکرگزار
غیاث الدین مشایی
Купить аттестат на найте об окончании вуза в Казань по специальсности Хромолитограф c фирменный бланк.
https://naberezhnye-chelny.diplomtop.org/
На new-fact много крутой информации!