ISTP: درونگرا، حسی، متفکر، منعطف
جدول راهنمای اولیه بر اساس درگاههای ورودی
توضیحات کلی در مورد این تیپ شخصیتی:
برآورد میشود بین چهار تا هفت درصد از جمعیت را تشکیل میدهند.
ISTPها مستقل، خودکفا و معمولاً عزلتگزین و کنارهجو هستند و عملگراهای تمامعیار بهحساب میآیند. آنها در مورد همه چیز بینهایت خونسرد و بیطرف یا آرام و خویشتندار هستند. در زمان بحران یا اضطراب شدید، قادرند حواس خود را روی مقتضیات لحظه متمرکز کنند و کارکرد اول خود یعنی تفکر را در حل مسائل به شیوهای ماهرانه و سریع به کار گیرند.
اوج توانایی آنها زمانی بروز میکند که در مواجهه با چالشهای ناگهانی، بدون بحث و جدل یا برنامهریزی قبلی، فوراً دستبهکار میشوند. اما وقتی آتش را خاموش کردند دیگر انرژی چندانی برای پیگیری کار و نیازی به جلب ستایش و تمجید دیگران ندارند.
ISTPها کاردان و انعطافپذیرند و به نظر میرسد در کی ذاتی از نحوه کار هر چیز دارند – از دستگاه تستر گرفته تا کامپیوتر. آنها بهویژه زمانی کارایی دارند که قدرت زیاد خود را برای مشاهده، بااستعداد خود برای تحلیل منطقی ترکیب میکنند تا مسائل را حلوفصل نمایند. اما چون رفتار مردم بهندرت بهاندازه اشیا، منطقی و قابل پیشبینی است، ISTPها عموماً در برخورد با اختلافات میانفردی از مهارت و کارایی کمتری برخوردارند. بیثباتی و نامعقول بودن ذاتی انسانها برای ISTPها آنچنان گیجکننده و یأسآور است که معمولاً برای اینکه احساس عجز و بیکفایتی نکنند، از اختلافات شخصی میگریزند.
در مورد مسائل شخصی خیلی تودار و مأخوذبهحیا هستند و خصوصیترین احساسات و نگرانیهای خود را بهندرت با دیگران در میان میگذارند، حتی باکسانی که بهخوبی میشناسند و به آنها اطمینان دارند.
ISTPها واقعبین، بینهایت عملگرا و خودگردان هستند. آنها دوست دارند یا بهتنهایی و یا در کنار دیگر افراد ماهر و توانا کار کنند، و مسائل خود را بدون کمک یا مشارکت دیگران حلوفصل نمایند. هرچند در هر دو زمینه کار و زندگی شخصی به دنبال تفریح و عمل هستند، حقیقتاً زمانی احساس سرزندگیونشاط میکنند که کاری مستقل، پرمخاطره و حتی خطرناک انجام دهند.
هجوم آدرنالین برایش آنچنان جاذبهای دارد که اغلب به دنبال کارهای خطرناک میگردند و حتی آن دسته از ISTPها که شغل پرخطری دارند، مثل آتشنشانها، افسران پلیس و خلبانها، اغلب در انتخاب فعالیتهای تفریحی خود به دنبال هیجان بیشتر مثل راندن اتومبیلهای مسابقهای، موتورسواری یا اسکی در شیبهای تند هستند.
ISTPها رک، صادق و معمولاً واقعبین هستند و از آدمهای پرمدعا و کسانی که مقاصد پنهان دارند خوششان نمیآید. اما ISTPها همیشه خونسرد و بیاحساس و آنقدر بیتکلف و خودمانیاند که بهندرت سعی میکنند دیگران را کنترل کنند. ISTPها بیش از هر چیز دوست دارند به حال خود رها شوند تا زندگی را آنطور که مناسب تشخیص میدهند بگذرانند و علاقه یا انرژی چندانی برای تغییر دادن دیگران ندارند.
کسانی که با آنها زندگی میکنند شاید احساس کنند ایجاد و حفظ یک رابطه عمیق و صمیمی با ISTPها که کارکرد آخرشان احساس است، کار دشواری است، زیرا هیچ تمایلی به پذیرفتن دیگران نشان نمیدهند. فراگیری مهارتهای لازم برای حفظ روابط سالم به آنها کمک میکند تلاش بیشتری در جهت بهبود این روابط انجام دهند.
شیوه مشاوره دادن بیمههای زندگی به یک فرد ISTP:
به حریم شخصی این افراد احترام بگذارید و از پرسیدن سؤالات شخصی قبل از اجازه گرفتن پرهیز کنید اگر به شما اجازه سؤال پرسیدن ندادند خودتان را به آنها تحمیل نکنید و اصرار نکنید.
مثالهای مناسب بیمههای زندگی را به زمان حال تبدیل کنید بهعنوانمثال بهجای اینکه در خصوص دریافت بازنشستگی در ۳۰ سال آینده صحبت کنید اینگونه مثال بزنید که فرض کنید ۳۰ سال گذشته این طرح را تهیه کرده بودید و امروز شما اولین حقوق بازنشستگی خودتان را دریافت میکردید.
سعی کنید در بیان منافع و ویژگیهای بیمههای زندگی آنها را محدود به قوانین نکنید مثلاً اگر در مورد منافع بیمهنامه صحبت میکنید اجازه بدهید آنها برداشت و خودشان را از پوشش و با منفعت بیمهنامه بیان کنند در واقع نباید این گروه از افراد را طوری محدود به قوانین بیمهای کنیم.
بههیچعنوان از مسائل عاطفی جهت متقاعدکردن این گروه از افراد استفاده نکنید این گروه از افراد با دلایل منطقی میتوانند مجاب شوند که این بیمهنامه را تهیه کنند.
وقتی در مورد مسائل شخصی خودشان صحبت میکنند بهتمامی صحبتهایشان توجه کامل کنید چون این افراد اصلاً دوست ندارند مسائل شخصی خودشان را دوباره تکرار کنند.
برای آغاز مشاوره و جلبتوجه این افراد بهتر است از مثالهای زیر استفاده کنید:
به نظرت عاقلانه نیست؟
مثال: توضیحاتی که در خصوص سرمایهگذاری و پوششهای بیمهای خدمت شما ارائه دادم به نظر شما تهیه این طرح عاقلانه نیست.
منطقیترین انتخاب در این مورد کدام است؟
مثال: باتوجهبه وضعیت اقتصاد کشور با بالا بودن هزینه درمان بیماریهای صعبالعلاج به نظر شما منطقیترین انتخاب کدام است تهیه کردن بیمهنامه زندگی و یا اینکه به همین روال گذشته ادامه بدهیم.
چه چالشهایی ما بهعنوان نماینده بیمه (با تیپ شخصیتی متفاوت) با این گروه از افراد خواهیم داشت؟
اگر ما فردی برونگرا باشیم
آنگاه نیاز این تیپ شخصیتی به تصمیمگیری در خلوت و تنهایی کار را برای ما برونگرا سخت میکند.
اگر ما فردی شهودی باشیم
آنگاه باتوجهبه علاقه این گروه از افراد به زمان حال از دید ما یک نماینده شهودی کوتهبینانه به نظر بیاید به همین خاطر باید با استفاده از قدرت تفکر این تیپ به آنها نشان دهیم که تصمیماتی که امروز میگیریم نتایج آن لزوماً در زمان حال نمایان نمیشود بلکه نتایج برخی از تصمیمات در زمانهای آینده نمایان میشود که بیمههای زندگی هم یکی از آنهاست.
اگر ما یک فرد منظم باشیم
آنگاه عدم تصمیمگیری سریع این تیپ شخصیتی میتواند ما را عصبی کند به همین خاطر باید از طریق تفکر این گروه از افراد به آنها احساس مالکیت به این بیمهنامه را بدهیم و به آنها نشان دهیم که با انجامدادن این بیمهنامه سود اصلی عاید آنها میشود.
اگر ما یک فرد احساسی باشیم
آنگاه برای ارتباط برقرار کردن با این تیپ شخصیتی نباید عجله کنیم و نباید زود با آنها صمیمی شویم و نظرات تند آنها را نباید حمله شخصی به ما تعبیر کنیم.
نحوه دعوت کردن ISTP:
برای دعوت این افراد به مشاوره علاوه بر توجه به دغدغههای زمان حال این تیپ شخصیتی باید در مورد تمامی نکاتی که جهت دعوت این گروه از افراد به مشاور عنوان میشود منطق وجود داشته باشد به همین خاطر نباید بههیچعنوان از دلایل احساسی برای دعوت افراد استفاده شود.
برای ارسال پیامکها هم حتماً باید دلیل منطقی نظیر آمار و ارقام افرادی که از پوششهای بیمه استفاده کردهاند و یا نمونهای از خسارتهای پرداخت شده حتماً عنوان شود.