اهمال کاری چیست؟
راهنمای علمی در مورد چگونگی جلوگیری از به تعویق انداختن کارها
مقدمه
اهمال کاری چالشی است که همه ما در یک مقطع زمانی با آن روبرو شدهایم. تا زمانی که انسانها در اطراف ما هستند، ما با اهمال کاری، اجتناب از انجام کارها و به تعویق انداختن مسائلی که برایمان اهمیت دارد، دست و پنجه نرم میکنیم.
در طول لحظاتی که بهره وری واقعی را تجربه میکنیم، زمانی که به طور موقت درمییابیم که چگونه از اهمال کاری دست برداریم، احساس رضایت و کامیابی میکنیم. امروز، ما قصد داریم در مورد اینکه چگونه میتوان آن لحظات نادر بهره وری را به یک روال تبدیل کرد و آن را روتینتر کرد صحبت کنیم.
هدف این مقاله تجزیه و تحلیل علم پشت این است که چرا ما اهمال کاری میکنیم، چارچوبهای اثبات شدهای را که میتوانید از آنها برای شکست دادن اهمال کاری استفاده کنید را با شما به اشتراک میگذاریم، و استراتژیهای مفیدی را مطرح میکنیم که انجام این عمل را آسانتر میکند.
1 – علم پشت اهمال کاری
بیایید با بررسی اصول اولیه شروع کنیم. اهمال کاری چیست؟ تعلل به چه معناست؟ ما دقیقاً با چه چیزی سر و کار داریم؟
اهمال کاری چیست؟
قرنهاست که بشر اهمال کاری کرده است. در واقع، مشکل آنقدر تاریخی و دیرینه است که فیلسوفان یونان باستان مانند سقراط و ارسطو واژهای را برای توصیف این نوع رفتار ایجاد کردند: Akrasia.
آکراسیا حالتی را تشریح میکند که شما بر خلاف قضاوت منطقی و درست خود، عمل میکنید. این حالت زمانی اتفاق میافتد که شما یک کار را انجام میدهید، ولی میدانید که باید کار دیگری را انجام میدادید. به زبان ساده، میتوان گفت که آکراسیا به تعویق انداختن کارها (اهمال کاری) یا عدم کنترل خود است.
در اینجا تعریف مدرن اهمال کاری بیان شده است:
اهمال کاری، عمل به تاخیر انداختن یا به تعویق انداختن یک کار یا مجموعهای از وظایف است؛ بنابراین، چه آن را اهمالکاری یا آکراسیا یا چیز دیگری بنامید، اهمالکاری نیرویی است که شما را از پیگیری کاری که قصد انجام آن را دارید، بازمیدارد.

چرا اهمال کاری میکنیم؟
خوب، تعاریف عالی هستند، اما چرا ما اهمال کاری میکنیم؟ چه چیزی در مغز ما میگذرد که باعث میشود از کارهایی که میدانیم باید انجام دهیم، اجتناب میکنیم؟
اکنون زمان خوبی است تا کمی علم را وارد بحث خود کنیم. تحقیقات روانشناسی رفتاری به پدیدهای به نام “ناهماهنگی زمانی” اشاره میکند که به درک بهتر دلایل اهمال کاری کمک میکند و توضیح میدهد که چرا به تعویق انداختن کارها یا اهمال کاری علیرغم نیت خوبمان ما را به سمت خود جذب میکند. ناهماهنگی زمانی به تمایل مغز انسان برای ارزش گذاری بیشتر برای پاداشهای فوری نسبت به پاداشهای آینده اشاره دارد.
خود فعلی و خود آینده
بهترین راه برای درک این موضوع این است که تصور کنید دو “خود” (two selves) دارید: خود فعلی و خود آینده. وقتی اهدافی را برای خود تعیین میکنید – مانند کاهش وزن یا نوشتن کتاب یا یادگیری زبان – در واقع در حال برنامه ریزی برای “خود آیندهتان” هستید. شما مجسم میکنید که میخواهید زندگیتان در آینده چگونه باشد. محققان دریافتهاند که وقتی به آینده خود فکر میکنید، برای مغز شما بسیار آسان است که ارزش انجام اقداماتی را که دارای مزایای بلند مدت هستند را ببیند. در واقع، “خود آینده” برای پاداشهای بلند مدت ارزش قائل است.
درحالیکه خود آینده میتواند اهداف را تعیین کند، تنها “خود فعلی” است که میتواند دست به اقدام بزند. وقتی زمان تصمیم گیری فرامیرسد، دیگر برای خود آیندهتان انتخابی باقی نمیماند. وقتی شما در لحظه حال هستید، مغز شما به “خود فعلی” فکر میکند. محققان کشف کردهاند که خود فعلی همیشه لذت آنی را دوست دارد، نه سود بلندمدت را.
بنابراین، خود فعلی و خود آینده اغلب با یکدیگر در تضاد هستند.
خود آینده میخواهد مثلاً در رعایت رژیم غذایی مرتب و منظم باشد، اما خود فعلی یک دونات میخواهد. مطمئناً، همه میدانند که امروز باید غذای سالم بخورند تا در 10 سال آینده دچار اضافه وزن نشوند. اما تا مبتلا شدن به عواقبی مانند افزایش خطر ابتلا به دیابت یا نارسایی قلبی، سالها زمان باقی مانده است.
به همین ترتیب، بسیاری از جوانان میدانند که پسانداز برای بازنشستگی در دهههای 20 و 30 زندگی بسیار مهم است، اما چندین دهه طول میکشد تا مزایای انجام دادن این کار خود را نشان دهد. درک ارزش خرید یک جفت کفش جدید برای “خود فعلی” بسیار آسانتر از پس انداز کردن 100 دلار برای شما در 70 سالگی است.
این میتواند یکی از دلایلی باشد که باعث میشود شما باانگیزهای بالا برای ایجاد تغییر در زندگی خود به رختخواب بروید، اما وقتی از خواب بیدار شدید متوجه میشوید که دوباره به الگوهای قدیمی خود بازگشتهاید. چون مغز شما برای مزایای بلند مدت زمانی که در فکر آینده (فردا) هستید ارزش قائل است، اما وقتی نوبت به لحظه حال (امروز) میرسد، برای رضایت فوری ارزش قائل است.
خط اقدام – اهمال کاری
شما نمیتوانید برای ایجاد انگیزه در “خود فعلیتان” به پایبند ماندن به پیامدها و پاداشهای طولانی مدت اعتماد کنید. در عوض، باید راهی برای انتقال پاداشها و مجازاتهای آینده به لحظه حال پیدا کنید. شما باید کاری کنید که پیامدهای آینده به پیامدهای فعلی تبدیل شوند.
این دقیقاً همان چیزی است که در لحظهای اتفاق میافتد که در نهایت از تعلل و اهمال کاری فراتر رفته و شروع به اقدام میکنیم. برای مثال، فرض کنید که باید یک مقاله بنویسید. شما از هفتهها پیش در مورد اینکه باید این کار را انجام دهید، آگاهی دارید، ولی هر روز که میگذرد به تعویق انداختن آن را ادامه میدهید. با فکر کردن به مقالهای که باید بنویسید کمی درد و اضطراب آزاردهنده را تجربه میکنید، اما این اضطراب و ناراحتی بهاندازهای نیست که کاری در مورد بر طرف کردن آن انجام دهید. سپس، ناگهان، یک روز قبل از ضربالاجل، پیامدهای آینده به پیامدهای فعلی تبدیل میشوند و شما آن مقاله را ساعاتی قبل از به اتمام رسیدن وقتتان، مینویسید. درد به تعویق انداختن در نهایت تشدید شد و شما از “خط اقدام” (Action Line) عبور کردید.

در اینجا نکته مهمی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. بهمحض عبور از خط اقدام، درد شروع به فروکش کردن میکند. در واقع، قرار گرفتن در میانه اهمال کاری اغلب دردناکتر از قرار گرفتن در میانه انجام کار است. نقطه A در نمودار بالا اغلب دردناکتر از نقطه B است. گناه، شرم و اضطرابی که در حین به تعویق انداختن کار یا اهمال کاری احساس میکنید معمولاً بیشتر از تلاش و انرژی ای است که باید در حین انجام کار صرف کنید.
مشکل، انجام کار نیست، بلکه شروع کار است.
اگر میخواهیم از اهمال کاری دست برداریم، باید کار را تا حد امکان برای خود فعلیمان آسان کنیم و اعتماد داشته باشیم که انگیزه و حرکت پس از شروع به اقدام یک کار در ما به وجود خواهد آمد. (انگیزه اغلب بعد از شروع به یک کار به وجود میآید، نه قبل از آن.)
2 – چگونه از همین حالا اهمال کاری را متوقف کنیم
استراتژیهای مختلفی وجود دارد که میتوانیم برای جلوگیری از تعلل و اهمال کاری استفاده کنیم. در قسمت پایین، من هر مفهوم را تشریح کرده و توضیح خواهم داد، سپس چند نمونه از استراتژی در عمل را به شما ارائه خواهم نمود.
گزینه 1: دریافت پاداش اقدام را فوریتر کنید
اگر بتوانید راهی بیابید که فواید و مزایای انتخابهای بلند مدت را فوریتر کنید، در این صورت اجتناب از به تعویق انداختن کارها و اهمال کاری آسانتر میشود. یکی از بهترین راهها برای انتقال پاداشهای آینده به لحظه حال، استفاده از یک استراتژی است که بهعنوان بستهبندی وسوسه (Temptation Bundling) شناخته میشود.
بسته بندی وسوسه مفهومی است که از تحقیقات اقتصاد رفتاری که توسط کتی میلکمن در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شده، به وجود آمده است. به بیان ساده، این استراتژی پیشنهاد میکند رفتاری که در بلندمدت برای شما خوب و مفید است را با رفتاری که در کوتاه مدت احساس خوبی به شما میدهد، گره زده و ترکیب کنید.
قالب اصلی این است:
فقط [کاری که دوست دارید] را در حین انجام [کاری که اقدام به آن را به تعویق میاندازید] بهصورت همزمان انجام دهید.
در اینجا چند نمونه رایج از بسته بندی وسوسه آورده شده است:
- فقط هنگام ورزش به کتابهای صوتی یا پادکستهایی که دوست دارید گوش دهید.
- فقط هنگام پردازش ایمیلهای کاری عقب افتاده، پدیکور کنید.
- نمایش مورد علاقه خود را فقط هنگام اتو کردن یا انجام کارهای خانه تماشا کنید.
- تنها زمانی که جلسه ماهانه خود را با یک همکار سختگیر برگزار میکنید، در رستوران مورد علاقه خود غذا بخورید.

گزینه 2: عواقب اهمال کاری را فوریتر کنید
راههای زیادی وجود دارد که شما را مجبور میکند تا هزینههای تعلل و اهمال کاری را زودتر بپردازید. بهعنوانمثال، اگر بهتنهایی ورزش میکنید، حذف تمرین هفته آینده بههیچوجه تأثیر زیادی بر زندگی شما نخواهد داشت. به این خاطر که یک تمرین را از دست دادهاید، سلامتی شما فوراً به خطر نمیافتد. هزینه به تعویق انداختن ورزش تنها پس از هفتهها و ماهها تنبلی، خود را نشان میدهد بااینحال، اگر متعهد شوید که در ساعت 7 صبح دوشنبه هفته آینده به همراه یک دوست تمرین کنید، آنگاه هزینه حذف تمرین برایتان فوریتر میشود. زیرا اگر این تمرین را از دست بدهید، شبیه یک آدم احمق و بینظم به نظر خواهید رسید.
یکی دیگر از استراتژیهای رایج استفاده از سرویسی مانند Stickk برای شرطبندی است. اگر کاری را که میگویید انجام ندهید، مقداری پول که از قبل در نظر گرفتهاید به خیریهای می سد که از آن متنفر هستید. ایده اصلی در اینجا این است که مقداری ریسک و عامل ایجاد مخاطره در بازی قرار دهید و پیامد جدیدی ایجاد کنید که اگر همین الان رفتار موردنظر را انجام ندهید، اتفاق میافتد.
گزینه 3: اقدامات آینده خود را طراحی کنید
یکی از ابزارهای مورد علاقه روانشناسان برای غلبه بر اهمال کاری “ابزار تعهد” (Commitment Device) نام دارد. ابزارهای تعهد میتوانند به شما کمک کنند تا با طراحی اقدامات آیندهتان جلوی تعلل را بگیرید.
بهعنوانمثال، میتوانید با خرید غذا در بستهبندیهای جداگانه و نه به شکل فلهای، عادت های غذایی آینده خود را تعدیل کرده و میزان مصرف کالری خود را کاهش دهید. میتوانید با حذف بازیها یا برنامههای رسانههای اجتماعی از گوشی تلفن همراهتان، از اتلاف وقت بهواسطه استفاده از تلفن خود جلوگیری کنید. (همچنین میتوانید آنها را در رایانه خود مسدود کنید.)
به طور مشابه، میتوانید با پنهان کردن تلویزیون خود در کمد و بیرون آوردن آن فقط در روزهای که قرار است مسابقه مهمی نشان داده شود این کار را انجام دهید. میتوانید داوطلبانه سایتهای قمار آنلاین را به لیست ممنوعه اضافه کنید تا از ولگردیهای مرتبط با قمار درون وب در آینده جلوگیری کنید. میتوانید با تنظیم یک اپلیکیشن انتقال خودکار وجه به حساب پس انداز خود، یک صندوق پس انداز اضطراری ایجاد کنید. همه اینها نمونههایی از ابزارهای تعهد هستند که به کاهش احتمال به تعویق انداختن کارها و اهمال کاری کمک میکنند.
گزینه 4: انجام کار را آسانتر کنید

همانطور که قبلاً توضیح دادیم، اصطکاک و اینرسیی که باعث به تعویق انداختن کار میشود، معمولاً حول شروع یک رفتار متمرکز است. هنگامی که شروع میکنید، اغلب ادامه کار با درد و سختی کمتری همراه است. این یک دلیل خوب برای کاهش حجم عادتهای شماست، زیرا اگر عادتهای شما کوچک باشد و شروع آن آسان، احتمال به تعویق انداختن آن کمتر خواهد شد.
یکی از راههای مورد علاقه من برای آسانتر کردن ایجاد عادتها استفاده از قانون ۲ دقیقهای (The two-minute rule) است که میگوید:
“وقتی عادت جدیدی را شروع میکنید، انجام آن باید کمتر از دو دقیقه طول بکشد”. ایده اصلی این است که شروع به کار را تا حد امکان آسان کنید و سپس اعتماد داشته باشید که شتاب پس از شروع کار، شما را بیشتر به ادامه انجام آن کار تشویق خواهد کرد. هنگامی که شروع به انجام کاری میکنید، ادامه انجام آن آسانتر است. قانون 2 دقیقه با آسان کردن شروع به کار به حدی که دیگر نتوانید به آن نه بگویید، بر اهمال کاری و تنبلی غلبه میکند.
یکی دیگر از راههای عالی برای دستیافتنیتر کردن وظایف و کارها، شکستن آنها به تکههای کوچکتر است. بهعنوانمثال، بهره وری قابل توجه نویسنده مشهور آنتونی ترولوپ را در نظر بگیرید. او 47 رمان، 18 اثر غیرداستانی، 12 داستان کوتاه، 2 نمایشنامه و مجموعهای از مقالات و نامهها منتشر کرد. او چطور این کار را انجام داد؟ ترولوپ بهجای اندازهگیری پیشرفت خود بر اساس تکمیل فصلها یا کتابها، پیشرفت خود را در گامهای 15 دقیقهای اندازهگیری کرد. او هر 15 دقیقه یک هدف 250 کلمهای را برای خود تعیین کرد و این الگو را هر روز سه ساعت ادامه داد. این رویکرد به او این امکان را داد که هر 15 دقیقه از احساس رضایت و موفقیتش لذت ببرد و درعینحال به کار بزرگ نوشتن یک کتاب ادامه دهد.
دست یافتنی کردن وظایف به دو دلیل مهم است:
- ایجاد معیارهای کوچک پیشرفت به حفظ شتاب در دراز مدت کمک میکنند، به این معنی که با انجام این کار احتمال بیشتری دارد که کارهای بزرگ را به پایان برسانید.
- هر چه سریعتر یک کار سازنده را تکمیل کنید، در آن روز سریعتر نگرش بهره وری و اثربخشی را در خود تقویت میکنید.
من متوجه شدم که این نکته دوم، یعنی سرعتی که شما با آن اولین کار روزانه خود را انجام میدهید، برای غلبه بر اهمال کاری و حفظ بهره وری بالا، روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکند.
3 – پایدار ماندن: چگونه عادت به اهمال کاری را کنار بگذاریم
بسیار خوب، تا این قسمت از مقاله ما انواع استراتژیها را برای غلبه بر اهمال کاری مورد بررسی قرار دادیم. اکنون، بیایید چند راه برای تبدیل بهرهوری به یک عادت بلندمدت و جلوگیری از بازگشت اهمال کاری به زندگیمان بحث کنیم.
کارشناسان، ایجاد روتین روزانه را برای حداکثر کردن بهره وری توصیه میکنند
یکی از دلایلی که میتوان بهراحتی بارهاوبارها به اهمال کاری بازگشت، این است که ما سیستم روشنی برای تصمیمگیری در مورد آنچه مهم است و ابتدا چه کاری باید انجام شود، نداریم. (این نمونه دیگری از این است که داشتن سیستم اغلب مهمتر از داشتن هدف است.)
یکی از بهترین سیستمهای بهره وری که من پیدا کردهام یکی از سادهترینهای آنهاست. این روش Ivy Lee Method نام دارد.

این متد دارای مراحل زیر است:
- در پایان هر روز کاری، شش چیز مهمی را که باید فردا انجام دهید، یادداشت کنید. بیش از شش کار را یادداشت نکنید.
- آن شش مورد را به ترتیب اهمیت واقعی آنها اولویت بندی کنید.
- روز بعد، فقط روی اولین کار تمرکز کنید. قبل از اینکه به سراغ کار دوم بروید، باید کار اول را به اتمام برسانید.
- با بقیه لیست خود با همین روش برخورد کنید. در پایان روز، موارد ناتمام را به لیست شش کاری که باید روز بعد انجام دهید، منتقل کنید.
- این روند را در هر روز کاری، تکرار کنید.
در اینجا مواردی ذکر شده است که انجام این متد را بسیار مؤثر میکند:
1 – عمل کردن به این تکنیک بهاندازه کافی ساده است و واقعاً کار کند.
انتقاد اولیه از روشهایی مانند این متد این است که آنها بیش از حد ساده هستند. آنها تمام پیچیدگیها و ظرایف زندگی را در نظر نمیگیرند. اگر یک کار اورژانسی پیش بیاید چه اتفاقی میافتد؟ در مورد استفاده از آخرین فناوری به بهترین نحو چطور؟ در تجربه من، پیچیدگی اغلب یک ضعف است زیرا بازگشت به مسیر را دشوارتر میکند. بله، موارد اضطراری و حواس پرتی غیرمنتظره به وجود خواهند آمد. تا حد امکان آنها را نادیده بگیرید، در صورت لزوم با آنها برخورد کنید و دراسرعوقت به لیست کارهای اولویت بندی شده خود بازگردید. از قوانین ساده برای هدایت رفتارهای پیچیده استفاده کنید.
2 – شما را مجبور به تصمیمگیریهای سخت میکند.
من فکر نمیکنم چیزی جادویی در مورد تعداد شش کار مهم متد لی در روز وجود داشته باشد. خیلی راحت میتوان آن به پنج کار در روز تغییر داد. بااینحال، من فکر میکنم چیزی جادویی ای در مورد اعمال محدودیت بر خود وجود دارد. من متوجه شدم که وقتی ایدههای زیادی دارید (یا زمانی که در تعداد زیاد کارهایی که باید انجام دهید غرق میشوید) این است که تعداد ایدههایتان را کمتر کنید و هر چیزی را که ضروری نیست، حذف کنید. محدودیتها میتوانند شما را بهرهورتر کنند. روش لی شبیه قانون 25-5 وارن بافت است که از شما میخواهد فقط بر روی پنج کار مهم تمرکز کنید و هر چیز دیگری را نادیده بگیرید. اساساً، نکته مهم این است که اگر به هیچچیز متعهد نشوید، همه چیز حواس شما را پرت خواهد کرد.
3 – اصطکاک و اینرسی شروع کار را از بین میبرد.

بزرگترین مانع برای به پایان رساندن بیشتر کارها، شروع آنهاست. (بلند شدن از روی کاناپه ممکن است سخت باشد، اما وقتی واقعاً شروع به دویدن کنید، به پایان رساندن تمرین بسیار آسانتر میشود.) روش لی شما را مجبور میکند شب قبل از رفتن به سر کار، در مورد اولین کار خود تصمیم بگیرید. این استراتژی برای من فوقالعاده مفید بوده است: بهعنوان یک نویسنده، میتوانم سه یا چهار ساعت را صرف بحث در مورد آنچه باید در یک روز معین بنویسم، تلف کنم. بااینحال، اگر از شب قبل تصمیم بگیرم که وقتی از خواب بیدار شدم، بلافاصله شروع به نوشتن کنم. این یک اقدام ساده است، اما کار میکند. در ابتدای راه، شروع به کار بهاندازه موفقیت مهم است.
4 – به شما اجازه میدهد که فقط روی انجام یک کار تمرکز کنید
جامعه مدرن انجام چند کار را بهصورت همزمان دوست دارد. پایه و اساس افسانه چند وظیفهای بودن این است که مشغول بودن مترادف با بهتر بودن است. دقیقاً برعکسش درست است. داشتن اولویتهای کمتر منجر به کار بهتر میشود. اگر درباره متخصصان مطرح در سطح جهانی مطالعه کرده و تحقیق کنید – ورزشکاران، هنرمندان، دانشمندان، معلمان، مدیران عامل – یک ویژگی مشترک را در همه آنها کشف خواهید کرد: تمرکز. دلیلش هم ساده است. اگر مدام زمان خود را به انجام ده کار مختلف تخصیص دهید، نمیتوانید حتی در یک کار هم عالی باشید. موفقیت مستلزم تمرکز و ثبات است.
صرف نظر از اینکه از چه روشی استفاده میکنید، نتیجه نهایی این است:
مهمترین کار را در آغاز هر روز انجام دهید و اجازه دهید شتاب اولین کاری که انجام میدهید شما را به سمت انجام کار بعدی سوق دهد.
چگونه با نشانههای بصری از اهمال کاری مزمن جلوگیری کنیم

راه دیگر برای غلبه بر تله اهمال کاری مزمن، استفاده از نشانههای بصری برای تحریک عادتها و سنجش پیشرفت شما است.
نشانه بصری چیزی است که میتوانید ببینید (یک یادآور بصری) که شما را وادار به انجام دادن کاری میکند.
در قسمت زیر دلایل اهمیت این نشانهها برای شکست دادن اهمال کاری ذکر شده است:
1 – نشانههای بصری به شما یادآوری میکنند که باید یک رفتار را شروع کنید.
ما اغلب در مورد تواناییمان در بهخاطر سپردن انجام یک عادت جدید به خود دروغ میگوییم. (من میخواهم سالمتر غذا بخورم.) اما چند روز بعد، انگیزه از بین میرود و مشغله زندگی دوباره شروع میشود. این که بهسادگی انجام یک عادت جدید را به حافظه خود بسپارید، معمولاً دستور العملی برای شکست است. به همین دلیل است که یک محرک بصری میتواند بسیار مفید باشد. زمانی که محیط اطراف، شما را به سمت درست هدایت میکند، رعایت عادتهای خوب بسیار آسانتر خواهد شد.
2 – نشانههای بصری پیشرفت شما را در انجام یک رفتار نشان میدهند.
همه میدانند که ثبات و پایداری جزء ضروری موفقیت است، اما تعداد کمی از مردم واقعاً میزان ثبات خود را در زندگی حقیقی اندازه گیری میکنند. داشتن یک نشانه بصری – مانند تقویمی که پیشرفت شما را ردیابی میکند – به شما در زمینه باثبات ماندن در ایجاد عادتهای جدید کمک میکند، زیرا یک سیستم اندازه گیری داخلی است. با یک نگاه به تقویم خود فوراً میزان پیشرفت خود را خواهید دید.
3 – نشانههای بصری میتوانند اثر افزایشی بر انگیزه داشته باشند.
با افزایش شواهد بصری پیشرفت شما، طبیعی است که انگیزه بیشتری برای ادامه ایجاد یک عادت داشته باشید. هرچه پیشرفت بصری بیشتری را ببینید، انگیزه بالاتری برای به پایان رساندن انجام یک کار خواهید داشت. انواع مختلفی از مطالعات اقتصاد رفتاری وجود دارد که از آن بهعنوان “اثر پیشرفت وقفی” (Endowed Progress Effect) یاد میکنند. دیدن پیشرفت قبلیتان یک راه عالی برای شروع اقدامات سازنده بعدی شما است.
منبع:
ترجمه و اقتباس:
حسین شکرگزار
غیاثالدین مشایی